عباس جوادی

بعد از ماجراي پالم و شير و "ما سالميم رقيبمون مشكل داره" و اين بازي هاي هميشگي،فردي -كه اتفاقا هم تحصيلات مرتبط با موضوع دارد هم شغلش كاملا اين را ايجاب مي كند كه دراين باره سخن بگويد-گفته:روغن پالم-جديدا فهميديم اسمش روغن نخل هست- في نفسه مضر نيست و بايد روي محصول نوشت تهيه شده از مواد مضر!(اینجا)

كارخانه ي لبنيات-عصر-قسمت طراحي محصول

مدير فني كارخانه ي شير پالم دار كنار دست طراح نشسته است،و با دقت طرح يك معده ي سالم و يك معده ي له و لورده را مشخص ميكند.

مدير فني كارخانه ي شير پالم دار:روش بنويس آيا ميدانيد چند نفر روزانه در كشور بخاطر مصرف شير مي ميرند؟نه...نه...نه...

بنويس آيا از ضررهاي شير با خبريد؟يا اين چطوره؟...كودكان قربانيان مصرف شير!

طراح:بهنظرت كسي بااين كار شير مي خره ديگه؟

مدير كارخانه ي شير پالم دار:چي فك كردي؟مردم عاشق صداقتن!شير با سيگار چه فرقي داره؟روي جلد اونم مينويسن ديگه،همه هم ميخرند!

طراح: تاحالا اينجوري قانع نشده بودم!

فروشگاه توزيع لبنيات-دم صبح

پسر جوان در حالي كه چيزي را توي لباسش پنهان كرده از فرشگاه بيرون مي آيد،ناگهان مادرش كه داشته تعقيبش مي كرده با كيف به سرش ميزند و بلند ميگويد:

باز رفتي سراغ اين زهرماريا!!صدبار بت نگفتم شير براي سلامتيت ضررداره؟روي جلدش رو نگاه كن!!مگه نشنيدي دكترا ميگن شير نخوريد توش پالپ داره!

جوان:پالپ نه پالم ننه!

ننه:هركوفتي!بيا اين سيگار رو برات گرفتم برو بكش!

جوان با دهاني باز شير را در سطل زباله قرار ميدهد!!

اخبار-شب!

1000 ليتر ماده ي افيوني شير،امروزتوسط نيروي انتظامي در اطراف تهران امحا شد.در اين مراسم كه در آن يك نماد محل دوشيدن شير گاو بصورت نمادين آتش زده شد...

مدرسه-دفتر مدير-پدر و مادر پرويز

مدير در حالي كه روبروي پدر و مادر پرويز نشسته و سرش راپايين گرفته :راستش رو بخاين ما توی كيف پسرتون يه چيزي پيدا كرديم.

پدر و مادر پرويز:چيه؟سيگاره؟

مدير:نه خانم!سيگار كه توي بوفه ي مدرسه ميفروشيم خودمون!متاسفانه يه پاكت شير پر چرب ديده شده!!

مادر غش مي كند!

پدر اشك ميريزد!

و پرويز بخاطر مصرف شير پر چرب به دارالتاديب روانه مي شود!

دفتر هيئت مديره كارخانه ي لبنياتي-سرظهر

(پس از شنيدن گفته هاي آقاي (...) كه گفته اند: آنچه باید امروز از آن انتقاد کنیم رفتار کارخانه های لبنیاتی است که بدون اطلاع رسانی به مردم و مسئولان و صرفا با انگیزه های مادی مبادرت به مخلوط کردن روغن پالم با شیر نموده اند) رئيس هيئت مديره در حالي كه چشمانش پراز اشك است،صداي گريه در بين اعضا شنيده م يشود.

مدير:بالاخره وقتش رسيد كه خيرخواهانه و براي خدمت به خلق از امروز با نيت معنوي ...(گريه مانع ادامه ي صحبت هاي مدير مي شود)روغن پالم رو به اندازه ي نياز روزانه ي مردم به محصولاتمون...(باز گريه مانع مي شود وصداي گريه ي اعضا بلند تر مي شود)...روي محصولات هم مي نويسيم شير پر پالم..(با شنیدن سه نفر از اوج نيت معنوي و گريه از حالت عادي خارج مي شوند...)

 

1717

 

 

منبع: خبرآنلاین