به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ در این یادداشت با عنوان "دانشگاه یتیم!" و استیضاح!! آمده است؛
"یتیمی دانشگاه" و بی پناهی دانشگاهیان واقعیتی است که از قبل از انقلاب وجود داشته است و هنوز هم ادامه دارد. اگر چه قدمت آموزش های عالی و تحصیل علوم در کشورمان به بیش از پانزده سده قبل برمیگردد ولی تاسیس دانشگاه به شکل جدید و ساختار علمی و اجرایی آن نهادی است مدرن باسابقه ای درحدود هشتاد سال که خاستگاه آن فرهنگ و تمدن غربی است.
رسالت اصلی دانشگاه نیز از همان ابتدای تاسیس در دوره پهلوی اول، برآورده کردن نیازهای روزمره اداری دولت و قدرت حاکم از نظر کارکنان آموزش دیده بود و نه اهتمام عاشقانه به امور تحقیق ، تولید علم، نوآوری و گسترش مرزهای دانش! طبیعی است که با این رویکرد، دانشگاه از نظر برنامه ریزان اقتصادی و امنیتی حکومت ها هم به عنوان نهادی مصرفی، مطیع، وابسته و واحدی از دیوانسالاری دولتی و ابزار فعل قدرتمداران تلقی شود!
در این واحد اداری دیگر نباید از سنت های اصیل آکادمیک چون آزادی های علمی ، امنیت شغلی ، استقلال و خودگردانی، سلسله مراتب و دیسیپلین دانشگاهی، حرمت استاد و دانشجو و محیط دانشگاه به جز در مقاطع کوتاهی آن هم به صورت ناپایدار سراغ گرفت.
این است که نگاه به دانشگاه نه به عنوان یک نهاد علمی با اهداف و رسالت های ملی و جهانی، بلکه در حد یک مرکز تولید انبوه مدرک و اعتبار کاذب اجتماعی و یک باشگاه سیاسی برای نفوذ و یارگیری مسئولان اجرایی و عرصه تاخت و تاز عناصر گروههای فشار و رقابت ناسالم جناح های سیاسی نازل می شود.
در واقع دانشگاه و دانشگاهیانی داریم " یتیم ، بی پناه ، غیرخودی و بی دفاع" که در معرض همه گونه آسیب های سیاسی، اخلاقی و اقتصادی ناشی از وابستگی به دولت ها و فقدان احزاب و نهادهای مدنی، مطبوعات و رسانه های آزاد قرار می گیرد فقط در هنگام فعالیت های تبلیغی در هفته های قبل از انتخابات مجلس یا ریاست جمهوری و شرایط خاص است که برای دانشگاه شعار داده می شود و از ماه های قبل از آن هم برای تعیین مدیرانش، مسئولان آموزش عالی را تحت فشار قرار داده و تلاش برای دخالت در محدوده اختیارات قانونی ایشان می شود.
در چنین شرایطی است که شاهد پرونده سیاه عملکرد هشت ساله دولت های نهم و دهم در وزارت علوم و نظام آموزش عالی کشور و موارد خسارتباری از آسیب های مورد اشاره به دانشگاه ها هستیم.
تضعیف هیات های امنا و سلب اختیارات دانشگاه ها و مراکز پژوهشی ، انتصابات فرمایشی و سیاسی مدیریت های ستادی وزارت و دانشگاه ها ، بازنشسته کردن استادان شاخص و مستقل و متوقف کردن ارتقای علمی استادان جوان ، استخدام اشخاص بدون احراز ضوابط در هیات علمی ، گزینش سه هزار بورسیه غیر قانونی ، محرومیت از تحصیل دانشجویان(ستاره دار) ، شیوع و گسترش فساد اداری و مالی و رانتخواری در محیط های پاک علمی نمونه هایی از آن عملکردهای مخرب و آسیب زاست.
این روند خسارتبار همانگونه که پیش بینی می شد(مصاحبه اینجانب با نشریه معتبر Nature در سالهای 2005 و 2009) اکنون به رکود پژوهش و تولید علمی کشور انجامیده است.
و اکنون درخواست استیضاح وزیر علوم ، تحقیقات و فناوری از سوی گروهی از "دلواپسان مجلس" فرصت مغتنمی برای "دولت تدبیر و امید" فراهم آورده است که از تریبون مجلس شورای اسلامی مستقیما" با مردم سخن بگوید.
در این گفتگوی صمیمانه ضروری ست که بسیار شفاف ، صریح و صادقانه ، علاوه بر گزارش مفاسد و مشکلات به میراث مانده از وزرای علوم و دولت های قبلی، در باره خواسته های غیرقانونی استیضاح کنندگان که در جلساتی با وزیر نجیب علوم و همکاران محترمش مطرح شده است نیز روشنگری نمایند.
بهره گیری درست از این فرصت کم نظیر می تواند به نحو موئری سکوت ، عدم اقدام و عدم اطلاع رسانی کافی مسئولان در این زمینه ها در یکسال گذشته را جبران نماید. انشاالله
۴۷۴۷