به گزارش خبرآنلاین در بیانیه پایانی این همایش که در حضور دکتر مسعود نیلی (مشاور اقتصادی ارشد رییس جمهور) قرائت شد، ضمن تاکید بر شعار انتخاب شده برای اولین همایش یعنی «مشارکت مردم و سیاست گذاران، برای کاهش فقر آموزشی کودکان»، 5 مطالبه در راستای تحقق این شعار، مطرح شد:
1) به رسمیت شناختن «آموزش باکیفیت»، به عنوان حق مسلم کودکان و نوجوانان 6 تا 18 سال
2) تعریف شاخص آماری مناسب برای «خط فقر آموزشی کودکان»
3) تسهیل مشارکت «گروههای مردم نهاد» در حوزه ارتقای عدالت آموزشی
4) توسعه «نوآوری های مالی و تکنولوژیک» در راستای کاهش فقر کمی و کیفی آموزشی کودکان
5) اختصاص «سرفصل ویژه عدالت آموزشی کودکان» در لایحه بودجه 94 و برنامه توسعه ششم
بیانیه پایانی اولین همایش «توسعه و عدالت آموزشی»
به نام او که دانا و تواناست
خداوند علیم را به خاطر توفیق آغاز یک «وفاق عدالتخواهانه» و مشارکت طیفهای فکری متنوع در حمایت از شعار کلیدی اولین همایش «توسعه و عدالت آموزشی»، یعنی «مشارکت مردم و سیاست گذاران برای کاهش فقر آموزشی کودکان»، شکرگزاریم.
ما شرکت کنندگان این همایش، امیدواریم که برگزاری همایش «توسعه و عدالت آموزشی»، نقطه عطفی در شتاب بخشی بیشتر به توفیقات ارزشمند کشور در زمینه کاهش فقر کمی و کیفی آموزشی کودکان و نوجوانان باشد؛ توفیقاتی که از سال اول پیروزی انقلاب اسلامی با تاکید معماران انقلاب بر حق دسترسی رایگان آحاد مردم به آموزش عمومی رایگان و باکیفیت آغاز شد و با مشارکت جهادگونه مردم و سیاست گذاران برای ارتقای وضعیت عدالت آموزشی استمرار یافت.
با توجه به شعار کلیدی انتخاب شده در اولین همایش، به منظور تحقق سطحی از عدالت آموزشی که در شأن جامعه اخلاق مدار، مذهبی، عدالتخواه و فرهنگدوست ایران باشد، مهم ترین مطالبات ما از مردم و سیاست گذاران به این شرح است:
1) به رسمیت شناختن «آموزش باکیفیت»، به عنوان حق مسلم کودکان و نوجوانان 6 تا 18 سال:
صرف نظر از اهمیت انکارناپذیر عدالت آموزشی کودکان در کمک به توسعه پایدار اقتصادی_اجتماعی و نیز ثبات سیاسی جامعه، ضرورت دارد که همه ما، اعم از مردم و سیاست گذاران، بهرهمندی از حداقلی از آموزش باکیفیت را، به عنوان حق «مسلم» و «انکارناپذیر» کودکان و نوجوانان 6 تا 18ساله تلقی کرده و در راستای اقناع جامعه نسبت به اهمیت این حق، بکوشیم.
2) تعریف شاخص آماری مناسب برای «خط فقر آموزشی کودکان»
تمرکز بر دوگانه بی سواد/باسواد بهعنوان مرزبندی اصلی در تحلیل آمارهای فقر آموزشی، آن هم در روزگاری که اقتصاد مدرن ما را ناگزیر ساخته که آشنایی نداشتن با فناوریهای روز به ویژه اینترنت را بهعنوان مرز بی سوادی تلقی کنیم، چندان قابل دفاع نیست.
بنابراین ما شرکت کنندگان این همایش، از نهادهای سیاست گذار و نیز نهادهای پژوهشی کلیدی کشور خواستاریم که وضعیتی منظم تر در ارائه آمارهای متنوع مربوط به فقر آموزشی کودکان و نوجوانان ایجاد کنند. انتشار علنی و منظم آمارهای شفاف و باکیفیت در زمینه وضعیت آموزشی کودکان و نوجوانان مناطق مختلف کشور، در کنار تسهیل دسترسی به این آمارها برای کلیه شهروندان و به ویژه پژوهشگران، میتواند زمینه ساز سیاست گذاری علمی تر و تاثیرگذارتر برای غنی سازی وضعیت آموزشی کودکان و نوجوانان باشد.
تعریف یک شاخص آماری شفاف برای «خط فقر آموزشی کودکان»، بهصورت ترکیبی از شاخص های «کمی» و «کیفی» آموزشی، به ویژه با اضافه کردن برنامه سنجش سالانه سطح مهارت های دانشآموزان مناطق مختلف کشور، اعم از مهارت های «شناختی» (مانند سواد ریاضیات، علوم و امثالهم) و نیز مهارت های «غیرشناختی» (مانند مهارت پرسشگری، سطح اعتماد به نفس، مهارت کار تیمی، مهارت ارتباطی و امثالهم)، گام زیربنایی مهمی برای سیاست گذاری عالمانه در زمینه عدالت آموزشی کودکان خواهد بود.
3) تسهیل مشارکت «گروه های مردم نهاد» در حوزه ارتقای عدالت آموزشی:
دستیابی به سطحی از عدالت آموزشی کودکان و نوجوانان که در شأن ملت ایران باشد، هدف والایی است که با مشارکت دولت به تنهایی محقق نخواهد شد.
بنابراین ما شرکت کنندگان در اولین همایش «توسعه و عدالت آموزشی»، خواهان آن هستیم که از یک طرف «سیاست گذاران» به آسان سازی ثبت و فعالیت کلیه گروه های مردم نهاد به ویژه گروه های فعال در حوزه عدالت آموزشی کودکان بپردازند؛ و از طرف دیگر از گروه های تاثیرگذار جامعه خواستاریم که با احساس مسوولیت بیشتر نسبت به مقوله کلیدی عدالت آموزشی کودکان، به اقناع شهروندان برای هدایت منابع مالی و اجرایی داوطلبانه به این حوزه اقدام کنند. قطعا اگر منابع مالی و اجرایی داوطلبانه از برخی حوزه های کم اهمیت تر به حوزه عدالت آموزشی کودکان هدایت شود، بسیار از محرومیت های کمی و کیفی تحصیلی در ردههای سنی پایه، رفع خواهد شد.
4) توسعه «نوآوری های مالی و تکنولوژیک» در راستای کاهش فقر کمی و کیفی آموزشی کودکان
ما از سیاستگذاران فهیم کشور خواستاریم که با به رسمیت شناختن نوآوریها در حوزه ارتقای عدالت آموزشی کودکان، شرایط را برای توسعه نوآوریهای بخش خصوصی بهویژه نوآوریهای «مالی»، «تکنولوژیک» و «ارتباطاتی» در این حوزه هموار کنند.
از فعالان بخش خصوصی نیز خواستاریم که دغدغهمندیهای عدالتخواهانه خود را با نوآوری و استفاده از گنجینه ارزشمند تجربیات داخلی و خارجی ترکیب کنند تا به بهرهوری بالاتری در دستیابی به بهبود عدالت آموزشی کودکان دست یابیم.
5) اختصاص «سرفصل ویژه عدالت آموزشی کودکان» در لایحه بودجه 94 و برنامه توسعه ششم:
به منظور بنا نهادن سنگ بنایی محکم برای «مقاومسازی اقتصادی_ اجتماعی» کشور (در چارچوب سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، بهویژه بندهای یک، 3 و 5)، کمک به «کیفیسازی جمعیت» (در راستای بندهای 8 و 14 سیاستهای جمعیتی ابلاغی رهبری در 30 اردیبهشت 93)، ایفای نقش در تحقق سیاستهای تحولآفرینی در آموزشوپرورش (بهویژه بندهای 3، 4، 5، 7، 9 و 12 سیاستهای کلی ابلاغی رهبری در 10 اردیبهشت 92)، و نیز کمک به دستیابی به جایگاه اول منطقه به لحاظ توسعه انسانی در چشمانداز 1404، ما شرکتکنندگان این همایش خواستار آن هستیم که بندهای ویژهای تحت عنوان «ارتقای عدالت آموزشی کودکان و نوجوانان» در بودجه 94 و برنامه ششم توسعه لحاظ شود.
قطعا اگر تنظیم محتوای این سرفصلها، با فراخوان از کلیه خبرگان نظری و تجربی این حوزه و تلفیق پیشنهادهای آنان تنظیم شود، میتوانیم به تاثیرگذارتر بودن آن امیدوار باشیم.
4545