سعید جعفری پویا - وزیر خارجه رژیم پیشین تونس حالا رئیسجمهور دوره پسا بن علی است. قائد سبسی 88 ساله بهعنوان رهبر حزب ندای تونس موفق شد در دو دور انتخابات المرزوقی چپگرا که از او تحت عنوان نامزد اسلامگرایان هم یاد میشد را شکست داده و راهی کاخ ریاست جمهوری شود. اتفاقی که خیلیها را به این نتیجه رساند که بهار عربی به نقطه پایان خود رسید و روندی سهساله که منطقه و جهان را تحت تأثیر قرار داده بود دیگر تمامشده است. احمد بخشی کارشناس مسائل آفریقا میگوید تحولات عربی انقلاب نبود که از پایان آن سخن بگوییم و یک روند گذار بوده که همچنان هم ادامه دارد. این کارشناس مسائل آفریقا در گفتگو با خبرآنلاین تأکید میکند الغنوشی نتوانست عملکرد موفقی از خود بر جای بگذارد و در نتیجه ناگزیر شد قدرت را به رقیب واگذار کند.
انتخاب ماجد سبسی در انتخابات ریاست جمهوری تونس گمانه پایان بهار عربی را تقویت کرد و بسیاری از تحلیلگران از این انتخابات بهعنوان آخرین میخ بر تابوت بهار عربی یاد کردند. چه اتفاقی افتاد که تونس به دوران پیس از 2011 بازگشت؟
در مورد توضیح پایان بهار عربی باید اشاره کرد که مفهومی به نام بهار عربی کامل نشد و اساساً تحولات که در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا رخ داد انقلاب نبود که به سرانجام برسد. در متون خارجی هم بیشتر از واژه تحول برای تبیین اتفاقات خاورمیانه استفاده میشود. اگر واژه تحول را موردتوجه قرار دهیم خیلی راحتتر میتوان مسئله را تحلیل کرد. تحول در منطقه عربی در حال شدن و گذار است و نباید انتظار داشت که مثلاً انقلاب از ریل خارج شود. مسئله اساسی این بود که تحولات ناتمام در شمال آفریقا همچنان استمرار داشته باشد. اما مثلاً در مورد کشور تونس که شما اشاره کردید، درست است که آقای بن علی رفت ولی ساختارهای قدرت در این کشور تغییری نکرد و ساختارها همچنان بر سر جای خود باقی ماند. اما در خصوص مسئله انتخابات اخیر باید اشاره کرد که دو عامل سبب شدند دوباره نیروهای پیشین به قدرت بازگردند. یکی عملکرد کارگزاران در دوران گذار و دیگری همسطح انتظار مردم و جامعه از رخدادها و تحولات. بدیهی است که مردم همیشه سطح انتظاراتشان حداکثری است در جامعهای که به شدت دچار فقر، بیکاری و مشکلات امنیتی است طبیعتاً کار سختتر هم میشود. النهضه طی این مدت نتوانست انتظارات مردم را برآورده سازد.
تونس کشوری است که بیشترین تعداد نیروهای جهادگرا را به سوریه و عراق فرستاده است. دلیل محبوبیت تئوریهای افراط در این کشور شمال آفریقا چیست؟
ناشی از ماهیت بنیادگرایی در شمال آفریقا است که در دهه 90 آغاز شده و مهد آن الجزایر و لیبی بوده است. ضمن اینکه در اوایل دهه 2000 هم جنبشها و گروههای افراطی با مدد القاعده توانستند نفوذ و قدرت قابلتوجهی در منطقه پیدا کنند. از سوی دیگر مصر و لیبی هم بعد از وقوع تحولات و خیزشهای عربی و بیثباتی در این کشورها به مکان مناسبی برای فعالیت گروههای تکفیری و جهادی بدل شد و بسیاری از این نیروها در تونس تجمع میکردند. آقای سبسی هم پس از پیروزی در انتخابات اظهار داشت که چند هزار نفر از جوانان ما برای داعش فعالیت میکنند و ما تلاش داریم این روند را معکوس کنیم. شاید با برقراری امنیت و ثبات در تونس و همچنین بهبود شرایط اقتصادی در این کشور وضعیت تا اندازهای تغییر کند و از میزان گرایش به افراطیگرایی کاسته شود.
طی ماههای اخیر انتقادات از النهضه افزایشیافته و حتی برخی از جریانها این گروه را به پررنگ کردن نقش شریعت در قانون اساسی متهم کردند. این انتقادات تا چه اندازه منطبق بر واقعیت است؟
ببینید مسئله انتقاد از دولت تونس و النهضه را باید با توجه به واقعیات کشور تونس مورد مطالعه و تحلیل و تبیین قرار داد. کشوری که بخش قابلتوجهی از جامعه آن اسلامگرا است طبیعی است که گرایشهای به اسلامگرایی و شریعت هم قابلتوجه باشد. از سوی دیگر ترور دو تن از رهبران اپوزیسیون هم به پای الغنوشی و النهضه نوشته شد درحالیکه این اقدام از سوی گروههای جهادی و تکفیری صورت پذیرفت اما بههرحال برخی هم استدلال کردند که دولت بهعنوان مسئول حفظ امنیت شهروندان باید در این زمینه جدیتر برخورد میکرد. خود آقای غنوشی هم پس از انتخابات پارلمانی در گفتگویی تأکید کرد که النهضه نتوانسته نیازهای جامعه را برآورده سازد و در این زمینه شکستخورده است. شکستی که البته نباید نقش تحولات مصر و لیبی را هم در آن نادیده گرفت.
چرا النهضه در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای مستقلی معرفی نکرد؟
اساساً پس از انتخابات پارلمانی و شکستی که النهضه در آن کارزار پذیرفت الغنوشی اعلام کرد که در انتخابات ریاست جمهوری کاندیدای مستقلی معرفی نخواهند کرد چرا که آنها که اکثریت پارلمان را در دست داشتند در انتخابات اخیر این اکثریت را از دست دادند و در جایگاه حزب دوم قرار گرفتند و ندای تونس به رهبری قائد سبسی توانست اکثریت را به دست بگیرد. اما بااینوجود در همین انتخابات ریاست جمهوری هم آقای مرزوقی بهعنوان نامزد جریانهای اسلامگرا شناخته میشد و رقابت بهنوعی دو قطبی شده و میان سکولارها به نمایندگی قائد سبسی و اسلامگرایان و چپها به نمایندگی المرزوقی برگزار شد.
در برخی از تحلیلها به نقش ویژه و پررنگ کشورهای عربی خلیجفارس در روند تحولات تونس تأکید شده است. شما چقدر این تحلیل را جدی میدانید؟
واقعیت این است که نقششان پررنگ بوده است و به دلیل ریشههای اخوانی الغنوشی کشورهای عربی و بهویژه عربستان تلاش زیادی کرد تا سبسی بتواند به پیروزی برسد و الغنوشی در صحنه حضور نداشته باشد. اما تفاوتی که تونس با مصر دارد این است که الغنوشی و النهضه طی کودتا از قدرت کنار نرفته است بلکه طی انتخاباتی آزاد سبسی و حزب ندای تونس موفق شدهاند قدرت را به دست بگیرند و در نتیجه کشورهایی چون ترکیه و قطر نتوانستند اعتراضی به این روند تغییر قدرت داشته باشند. اما به هر ترتیب کاملاً مشخص است که عربستان تلاش زیادی کرده است نیروهای نزدیک به خود را در تونس به قدرت برساند و نفوذ خود را در شمال آفریقا تثبیت کند.
49308