نكته آغازين تمدن امروزين كه به تمدن غرب مشهور است كمي شدن اهداف و قابل آزمون بودن آنهاست.
امروزه براي هر ماموريتي علاوه بر تعيين سياستها كه نقش فانوسهاي دريايي را براي مراقبت از مسير و گم نشدن در درياي مواج روزمرگي تعبيه ميكنند گامهاي وصول به ماموريت هر سازماني را كمي كرده با اهدافي كوچك و هم راستا باز تعريف ميكنند.
براي نمونه در عرصه فرهنگ ميزان توليدات، ميزان مصرف در سبد كالاي خانواده، ميزان مراكز عرضه محصول، قيمت تمام شده، گونههاي دسترسي، تنوع توليدات، سهم اشتغال در ميزان هزينه توليد و ....از جمله مولفههاي هستند كه در موضوع فرهنگ مورد توجه قرار ميگيرند.
مثلا در موضوع كتاب، تعداد توليد كتابهاي تاليفي، تعداد كتابهاي ترجمه شده، شمارگان كتاب، تعداد كتابخانهها و شمارگان كتابهاي موجود در كتابخانهها، تعداد صفحات منابع مجازي نظير ويكي پديا يا ميزان برخط بودن منابع كتابخانههاي فارسي از جمله همين آمارهاي كميتي است. در خصوص محصول سينما نيز ميتوان به تعداد توليدات سالانه، ميزان اشتغال ايجاد شده از فرايند ساخت فيلم، تعداد سالنهاي سينما، تعداد صندليها، تعداد پردههاي نمايش مدرن، ضريب اشغال صندليها در طول سال و نيز ميزان فروش قطعات بليت در يك سال و تعداد مراكز خدمات سينمايي روزآمد اشاره كرد.
ايران از سال ١٣٢٧ داراي نظام برنامهريزي بوده است. بدين مفهوم كه دولت براي توسعه پايدار به اين نتيجه رسيده بود كه بايد براي اجزاي سازماني اداره كشور اهداف كمي را مد نظر قرار دهد و با تخصيص منابع بر اساس آن برنامهها، ايران را به تمدن بزرگ يا امروزه ژاپن اسلامي برساند. پنج برنامه در دوران پهلوي دوم و پنج برنامه نيز در دوران انقلاب اسلامي تنظيم، مصوب و به اجرا در أمده است. اما آنچه نصيب كشور و ملت شده كمتر از آن چيزي است كه نيمي از برنامهها در چشماندازشان مينماياندند! اشكال كار كجاست؟
به نظر نگارنده نخستين علت، نبود روحيه كار در مردمان ماست. ملت ما علاقهمند است هميشه ضخامت نان و نازكي كار را در بر داشته باشد. با نگاهي به خود و اطرافمان اين ادعا دور از دسترس نيست. دو ديگر نبود استقلال راي و شجاعت در مديران مياني است. اين بخش از مديران كه نقش كليدي در مديريت جامعه دارند به اندك فرماني از بالا و مقامات، نظر كارشناسيشان را وا مينهند و مسير تسليم (ونه اطاعت) را ميپيمايند و براي خوش آيند بالادست همه چيز را مقلوب جلوه ميدهند. و بعدتر خود نقش منتقد اوضاع و احوال طي شده را بر عهده ميگيرند.
5858