تاریخ انتشار: ۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۰۲

خیلی خوب! دیگر وقت آن رسیده که برسیم به اوضاع و احوال زندگی روزمره مان. «رویا تمام شد» و مثل همیشه، برخلاف آن چه انتظار داشتیم رخ داد.

مثل همیشه، همه چیز برعکس رویاهای مان اتفاق افتاد و مثل همیشه حق ایران را خوردند. مثل کشتی گیرمان در المپیک، مثل صحنه آشکار پنالتی در جام جهانی، مثل بازی های آسیایی اینچئون و مثل خیلی مسائل دیگر. باز هم حق مان را خوردند آنهایی که از ما قوی تر هستند و آنهایی که مدام علیه ایران تصمیم می گیرند. ما فقط نشستیم و تماشا کردیم، حرص خوردیم، جوش زدیم و «الکی» سرمان را به رویاپردازی گرم کردیم. 

تصورمان این بود شاید این بار، یک نفر صدای اعتراض مان را بشنود اما چه سود که باز هم «رودست» خوردیم و باز هم باید زودتر از موعد مقرر به خانه برگردیم.
باز هم باید ابر رویای بالای سرمان را بتکانیم و برگردیم به زمین. جای ما، آسمان نیست. نمی توانیم مثل آنهایی که بلدند رویای شان را به حقیقت پیوند بزنند، زندگی کنیم. ما همینیم که هستیم. ما این طوری زندگی کرده ایم و باید همین طوری هم ادامه دهیم.
همه چیز تمام شد. گردنِ تیم ملی شایسته و شریف ایران را یک داور استرالیایی شکست. البته خودمان هم به دست بنجامین ویلیامز، بهانه دادیم تا تیم عزیزمان را به قتل برساند و او کاری کرد کارستان!
رویا تمام شد مَردم! برگردیم سر کار و زندگی مان و دیگر به این جام فکر نکنیم. یادمان برود حریفان با بازیکنانی از کشورهای دیگر، با بازیکنان دوپینگی، با کمک داور استرالیایی و با کارشکنی های میزبان، چه بلایی بر سر «کارلوس کروش» آوردند. به یاد بیاوریم که ما باید بدون رویا زندگی کنیم، بدون رویاهای رنگی و جذاب.

252 41

 

 

منبع: خبرآنلاین