هرگونه آسیب دیدن هاشمیرفسنجانی نهتنها به ضرر اصلاحطلبان که به ضرر اصولگرایان هم هست. با حذف هاشمی توازن قوا در جمهوری اسلامی برهم میخورد و این برهم خوردن به خلاء قدرت منتهی میشود.
خلاء قدرت در واقع هم اصولگرایان و هماصلاحطلبان معتدل را با بحران سیاسی مواجه میکند و موج تازه به دوران رسیدههای افراطی راست و چپ که 8 سال کشور را در پرتگاه قرار دادند کشور را در بر خواهد گرفت.
در واقع هاشمی مانند یکی از آجرها اولیه ساختمان جمهوری اسلامی است که خارج کردن آن از بنا، تعادل قوا را برهم خواهد زد. قرار گرفتن در چنین موقعیتی مسوولیت آقای هاشمی را بیشتر میکند. او فراتر از پدر یک خانواده است که فرزندی زندانی دارد. او پدر یک خانواده سیاسی و فکری است که باید به فکر حفظ این طرز تفکر در عرصه عمومی باشد و هر نوع رادیکالیسم این موقعیت را تضعیف میکند. ولو آنکه این رادیکالیسم با تشویقهای مکرر رادیکالهای چپگرا و ترغیب مرموز رادیکالهای راستگرا مواجه شود. هدف تاریخی هاشمی پیش بردن اصلاحات بوده است و اصلاحطلبان باید بدانند اصلاح بدون اقتدار ممکن نیست. برای پیشبردن اصلاحات باید در حکومت حضور داشت و این درسی است که باید از دنگشیائوپینگ آموخت. هرگز نباید قهر کرد، هرگز نباید ناامید شد.
1717