اي قوم بخواب رفته كجاييد كجاييد
تصويب شده وام، بياييد بياييد
خيزيد و بجنبيد كه تنگ است كنون وقت
" در باديه سرگشته شما در چه هواييد؟"
خيري كه نديديد از اين مسكن بي مهر
شايد گره از كار فرو بسته گشاييد
گويند كه حل گشته كنون معضل مسكن
از محضرتان دور، مگر خنگ خداييد؟!
هر كس كه رسيدست دهد وعده مسكن
زنهار، فريب است كه دل خوش ننماييد
از تجربه؛ چشمم نخورد آب از اين وام!
گويا كه بود دام، بپاييد بپاييد
داغ است به هر جا سخن از خانه و مسكن
نا گفته عيان است كه راهي به بلاييد
اينها همه بازيست از اين قوم سياسي
بادا ابدالدهر در اين ورطه رهاييد
ديريست خريداري مسكن شده رويا
در حسرت يك خانه به يك عمر شماييد
صد بار از اين خانه به آن خانه برفتيد
يك بار دگر نيز از اين خانه درآييد
چون مستاجر و خانه بدوشيد و گرفتار
در طالع نحسيد كه راهي به فناييد
گر صورت بي صورت اين مساله دانيد
ترديد ندارم كه پي وام نياييد...!
مجید مرسلی. خبرآنلاین
6060