مریم فکری
صنعت نساجی بیش از یک قرن در ایران سابقه دارد و بسیاری از مدیران قبل همواره در فکر تبدیل کردن این صنعت به یکی از بزرگترین صنایع ارزآور کشور بودند، اما این آرزو در طول چند دهه گذشته بهواسطه کمتوجهی صاحبان صنایع به نگهداری از ماشینآلات و بهروز نگهداشتن آنها به تاخیر افتاد تا در نهایت بهواسطه سوءمدیریت، صنعت نساجی به اعتقاد برخی از فعالان صنعتی، این روزها نفسهای آخر خود را بکشد. اگرچه نایب رییس انجمن صنایع نساجی معتقد است که «هنوز صنعت نساجی کشور نابود نشده و نابود هم نخواهد شد.» علیمردان شیبانی با حضور در کافه خبر درباره چالشهای چند صنعت بزرگ نساجی کشور، تاکید میکند که «صنعتگران واقعی که در بخش خصوصی بودند، مطلقا نگذاشتند که این صنعت ورشکسته شود و یا خدایی ناکرده، در آن بسته شود. واحدهایی هم که امروز در بخش خصوصی خوب کار نمیکنند، صنعتگر واقعی نیستند.» وی البته متذکر میشود: «در سه ماه گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل در بسیاری از صنایع و نهتنها در صنعت نساجی، شرایط مطلوبی نداشتیم.» آنچه در ادامه میخوانید، مشروح گفتوگوی خبرگزاری خبرآنلاین با علیمردان شیبانی، نایب رییس انجمن صنایع نساجی است.
* یک سوالی که در حال حاضر در حوزه صنعت نساجی مطرح است، اینکه ما در یک دورهای صنایع بزرگی همچون نساجی مازندران و نساجی یزد داشتیم، اما به دلایل مختلف شاهد بودیم این صنایع با چالش روبهرو شدند و گاها صحبت از نابودی و زوال آنها میشود. به نظر شما دولتی بودن این صنایع باعث شد که صنایع بزرگ نساجی ایران به این نقطه برسند؟ چرا امروز نباید یک چنین صنایعی را در کشور داشته باشیم؟
ببینید، من معتقدم صنعت نساجی مطلقا نابود نشده و نابود هم نخواهد شد؛ به دلایلی که برای شما عنوان خواهم کرد. صنعت نساجی نیاز سنین مختلف جامعه است؛ از تولد تا وفات. روزی که بچه به دنیا میآید، نیاز به پوشاک دارد و زمانی هم که میمیرد، نیاز به کفن دارد. بر این اساس، وقتی صنعتی یک چنین نیازی را تامین کند، نمیتواند از بین رود.
از سوی دیگر، صنعت نساجی، صنعت کهن و بومی کشور است. به سن و سال شما نمیرسد، ولی در گذشته مادران ما در خانهها انواع و اقسام پارچهها را میبافتند. من هیچگاه یادم نمیرود که تمام پیراهنهای ما در خانه بافته میشد. در کشور ما خوشبختانه مواد اولیه صنعت نساجی به اندازه کافی وجود دارد و در این زمینه نیاز به خارج از کشور نزدیک به صفر رسیده است. همچنین در این صنعت با سرمایهگذاری بسیار اندک اشتغال ایجاد میشود. برای هر شغل در حد 30، 35 میلیون تومان نیاز به سرمایهگذاری است و ارزش افزوده بالایی میتواند ایجاد کند. یعنی از یک پنبه 7، 8 هزار تومانی، یک لباس چندین میلیونی میتوان تولید کرد. از همه اینها مهمتر، صنعتی که ایجاد اشتغال کند و به عبارتی، جوانان را مشغول به کار کند که ترک وطن نکنند، ذاتا نمیتواند از بین رود.
* برخی از صنایع اما به سمت ورشکستگی رفتند.
خیر، این صحبت شما را باید اصلاح کنم. سوال اولی که شما در رابطه با نساجی مازندران و نساجی یزد داشتید، شرکتهایی هستند که باید از بین میرفتند. من اعتقاد دارم که شرکتهای غیرخصوصی در صنعت نساجی اصلا محکوم به فنا بودند و در این مدت هم اشتباه میکردند که به آنها از بودجه کشور پول تزریق میکردند که سر پا بمانند. به نظر شما وجود یک واحدی که دخل و خرج خود را به درستی نتواند تنظیم کند، فعالیت خود را توسعه دهد و ایجاد ارزش افزوده کند، چه دلیلی دارد؟ این واحدها باید کنار میرفتند و این اتفاق هم افتاد. خیلی هم دولت از آنها حمایت کرد و در این مدت سعی کردند که واحدهای آنها نخوابد، اما مثل روز روشن بود که با مشکل مواجه میشوند. زمانی هم که کار میکردند، در بخش خصوصی کار میکردند و همه آنها صاحبان خصوصی داشتند. آنها سرمایهگذاران دلسوز و با فکری بودند و در آن زمان یک چنین کارخانههایی را ایجاد کردند. این کارخانهها بعد از انقلاب مصادره شد و از آن به بعد زیر نفوذ دولت رفتند. این در حالی است که به نظر من کار دولت بنگاهداری نیست. این بزرگترین اشتباه یک دولت است که بیاید کار خود را از برنامهریزی و خطمشی دادن به کارهای اجرایی کوچک بکشاند؛ مانند گرداندن کارخانه. با این وجود، بخش خصوصی با همه مشکلاتی که این سالها در سر راه خود داشت، فعالیت میکرد. مشکلات کم نبود، ولی آنچه ماند، صددرصد خصوصی بود و این یک مزیت بزرگ است. صنعتگران واقعی که در بخش خصوصی بودند، مطلقا نگذاشتند که این صنعت ورشکسته شود و یا خدایی ناکرده، در آن بسته شود. واحدهایی هم که امروز در بخش خصوصی خوب کار نمیکنند، به نظر من صنعتگر واقعی نیستند.
* در حال حاضر چه تعداد کارخانه نساجی در کشور وجود دارد؟
ما حدود 9 هزار و 818 واحد دارای پروانه بهرهبرداری داریم. البته کارگاههای زیادی وجود دارد که بدون پروانه کار میکنند. اما در میان این 9 هزار و 818 واحد دارای پروانه، یک چیزی حدود 400 هزار نفر به طور مستقیم شاغل هستند؛ اشتغال غیرمستقیم که جای خود را دارد. اشتغال غیرمستقیم اینگونه است که به ازای هر نفر، 5 نفر یا بیشتر فعالیت دارند.
در صنعت نساجی حدود 66 هزار میلیارد ریال سرمایهگذاری شده است؛ یعنی 5 درصد نسبت به کل صنعت. از سوی دیگر، سهم ارزش افزوده بخش نساجی و پوشاک یک چیزی حدود 18 هزار و 340 میلیارد ریال است، یعنی سه درصد نسبت به کل صنعت. همچنین ارزش صادرات صنایع نساجی در سال گذشته، 1.5 میلیارد دلار بود و حدود 54 هزار و 735 میلیارد ریال ارزش تولیدات صنایع نساجی اعلام شد. یک چنین اعداد و ارقام و آماری جایگاه این صنعت را نشان میدهد.
* شما عنوان کردید واحدهایی که در بخش خصوصی خوب کار نمیکنند، صنعتگر واقعی نبودند. به نظر شما، آن گروهی که صنعتگر واقعی هستند، با چند درصد ظرفیت کار میکنند؟
شما از من عدد میخواهید که بگویم صنایع نساجی با چند درصد ظرفیت کار میکنند، اما ما یک مشکل دیگری داریم. مشکل ما، وضعیت اقتصاد کشور است. در حال حاضر قدرت خرید مردم پایین آمده است. زمانی که فروش نباشد، به طور طبیعی تولید صلاح نیست با ظرفیت کامل کار کند. برای مثال، ما در کارخانهمان نگاه نمیکنیم که امروز با چند درصد ظرفیت کار میکنیم. ما از 60 تا 100 درصد ظرفیت میتوانیم کار کنیم و هیچ مشکلی نیست. اما فروش است که به ما دیکته میکند که صلاح نیست مواد اولیه گرانقیمت را بخرید، وام با بهره 25، 30 درصد بگیرید و تولید کنید و در مقابل، تولیدات خود را در انبار بگذارید و نتوانید بفروشید. اینجاست که ظرفیت تولید را واحدهای تولیدی پایین میآورند.
متاسفانه باید بگویم که ما در سه ماه گذشته نسبت به مدت مشابه سال قبل در بسیاری از صنایع و نهتنها در صنعت نساجی، مطلقا شرایط مطلوبی نداشتیم.
* یعنی شما خروج از رکود را در صنعت نساجی حس نمیکنید؟
بله، کاملا صحبت شما درست است. خروج از رکود با شعار صورت نمیگیرد، بلکه خروج از رکود باید به صورت عملی اتفاق بیفتد. خروج از رکود زمینهسازی میخواهد. من تا صبح بگویم میخواهیم از رکود خارج شویم، اما وقتی برای مثال، صنعت ساختمان راکد است و آمار صدور پروانههای ساختمانی کم شده، این موضوع اتوماتیکوار روی تمامی صنایع وابسته اثر میگذارد.
* به نظر شما خروج از رکود اتفاق میافتد؟
شک نکنید که ما از رکود خارج خواهیم شد؛ چون نیاز وجود دارد. جامعه 75 میلیونی ما به تولید کالاها و محصولات داخلی نیاز دارد. این نیاز با خود تولید را پشت سر خواهد داشت. اما در کل شرایط نقدینگی به دلیل عدم امکان فروش مناسب، بسیار شرایط نزدیک به بحرانی شده و نقدینگی واحدهای تولیدی بسیار پایین آمده است. برای این موضوع باید یک فکر عاجل شود. امروز، روزی نیست که تمام شرکتهای یک صنعتگر را به دلیل اینکه چک برگشتی در یکی از شرکتهای خود دارد، از خدمات بانکی محروم کنند. امروز ما باید فکر کنیم که چطور میتوانیم حرکت چرخ صنعت را سریعتر کنیم. حرکت سریع چرخ صنعت جواب خواهد داد.
شما ببینید ترکیه و آمریکا چه کردهاند. شرایط آنها به مراتب از ما بدتر بود. ترکیه 5 سال پیش در یک شرایط بسیار بحرانی از نظر تولید و تورم قرار گرفت. بزرگترین کارخانههای خودروسازی آمریکا خوابید و میخواستند اعلام ورشکستگی کنند. اما میدانید دولتمردان این دو کشور چه کردند؟ آنها صنعتگران خود را صدا کردند و گفتند اصلا نگران بدهیهای خود به بانکها نباشید. ما این بدهیها را فریز میکنیم و 5 سال دیگر شما آنها را پرداخت کنیم. به آنها گفتند شما تولید کنید و حفظ اشتغال داشته باشید، چون بسته شدن واحدهای تولیدی و بیکاری ضربه شدیدتری به اقتصادشان وارد میکرد. با چنین اقدامی، این کشورها بر مشکلات خود فایق آمدند.
این در حالی است که ما در ایران گفتیم که بدهیها را دو سال استمهال میکنیم، ولی در مقابل یک بهره به علاوه جریمه روی استمهال گذاشتند. اگر امروز بدهی من A تومان بود، بعد از دو سال A2 میشد. این که کمک نشد. از سوی دیگر، یک آقایی در یک بانک دولتی خطایی کرد و از کشور هم فرار کرد، اما در مقابل جلوی بخش خصوصی را گرفتند و مانع جلوی آن گذاشتند و گفتند شما تا به امروز میتوانستید از السی داخلی استفاده کنید، ولی از امروز نمیتوانید، چون خطای آن فرد، حاصل همین السیهای داخلی بوده است. حالا اگر میخواهید از السیهای داخلی استفاده کنید، طرف شما حتما باید یک بخش دولتی باشد، یعنی بدتر از بدتر شد. این مسایل و مشکلات به نظر من باید برطرف شود و برطرف هم میشود.
من اعتقاد دارم که ما برخلاف جریان آب خیلی نمیتوانیم شنا کنیم. این کارها برخلاف جریان آب شنا کردن است. ما باید در مسیر درست حرکت کنیم.
* آیا شما حرکتی میبینید که در جهت برطرف کردن مشکلات باشد؛ این در حالی است که برخلاف عقیده شما، برخی از فعالان اقتصادی معتقدند که دولت تاکنون اقدامی صورت نداده که نشاندهنده حمایت از بخش تولید باشد.
ما اگر فکر کنیم هیچ اتفاقی در این دو سال نیفتاده، کملطفی است. قانون رفع موانع تولید بهتازگی تصویب شده است. ما از دوره اول احمدینژاد دنبال این قانون بودیم، چون روی آن کار شده بود و در جهت کمک به تولید و رفع موانع تولید بود.
* این قانونی که شما از دوره اول آقای احمدینژاد دنبال آن بودید و حالا پس از این همه سال به تصویب رسیده، با توجه به اتفاقاتی که در حوزه اقتصاد در طول 4 سال گذشته افتاد و عدم تعادلهایی که به وجود آمد، فکر نمیکنید این قانون باز هم نیاز به تغییر داشته باشد؟
ما همیشه دیر حرکت میکنیم و وقتی حرکت میکنیم که خیلی از فرصتها را از دست دادهایم. اما هر چه بتوانیم در جهت درستی حرکت کنیم، به طور قطع به اهداف دست خواهیم یافت. این نمیتواند باعث شود که ما قوانین را به دست فراموشی بسپاریم، اما بههرحال قانون بازبینی، تصویب و ابلاغ شد. در قانون رفع موانع تولید بسیار موارد خوبی پیشبینی شده است.
ما قانون خوب زیاد داریم و یکی از قوانین خوب هم قانون رفع موانع تولید است. اما من بیم آن را دارم که دوباره با آییننامه و بند و اساسنامه، از مسیر اصلی خود خارج شود و هدف قانونگذار مغفول بماند. بیم آن میرود که اینقدر اما و اگر جلوی این قانون گذاشته شود که قانون از مسیر خود خارج شود. مثلی وجود دارد که «مرا به خیر تو امیدی نیست، شر مرسان.» در کل در کشور ما پتانسیلهای خدادادی زیادی وجود دارد. اصلا چیزی نیست که در کشور نداشته باشیم. اینها فرصتهای کمی نیست و باید از آنها بهرهبرداری کنیم. در جایی که بخش خصوصی درست فکر و از فرصتها استفاده کند، شک نکنید در حد حتی خاموش کردن یک چراغ اضافی کوتاهی نخواهد کرد. ما در جایی گیر هستیم که رفع موانع به هیات حاکمه برمیگردد.
* در بحث ماشینآلات چه؟ به نظر میرسد که بخش خصوصی در بهرهبرداری از تکنولوژیهای جدید عقب مانده است و حتی نتوانسته تکنولوژیهای 10 سال قبل را به کشور بیاورد و بازده ماشینآلات را بالا ببرد. فیلمی چند وقت پیش از تولید شلوار جین در ترکیه منتشر شد که بسیار قابل توجه بود و نشان میداد که صنعت نساجی ما تا چه اندازه عقب است. فکر نمیکنید در این حوزه بخش خصوصی کوتاهی کرده است؟
یادتان نرود که 30 سال قبل، ما از ترکیه در صنعت نساجی به مراتب جلوتر بودیم. چطور سرمایهگذار ترک در این زمینه توانست خود را به روز کند و ما نتوانستیم؟ اینجا همان جایی است که هیات حاکمه باید همراه ما جلو بیاید. اینجا، جایی است که موانع گشایش اعتبار و تحریمها باید برداشته شود. در این چند ساله که تحریم هستیم، حتی یک برس که با آن موکت مخملی تولید میکنند، نمیتوان وارد کرد.
ماشینآلات را به راحتی نمیشود تهیه کرد. شما پول یک برس را میتوانید به یک صراف بدهید تا به یک کارخانه خارجی بفرستد، اما 10، 20 میلیون دلار را نمیتوانید به صراف بدهید و به او اعتماد کنید که پول شما را به یک کارخانه خارجی بفرستد. از سوی دیگر، آن کارخانه طبق قانون تحریم، منع از فروش جنس به ایران است. اینها موانعی است که دست صنعتگر بخش خصوصی را بسته است.
من به شما قول میدهم که این مشکلات خیلی زودتر از آنچه که فکر میکنید، برطرف شود. خوشبختانه تیم سیاسی کشور بسیار خوب جلو میرود و من مطمئنم این قضیه به نتیجه خواهد رسید، چون به نفع همه است. اینها برطرف میشود. پول هم کم نداریم، فقط نمیدانیم با آن چه کنیم. ما فقط در ظرف 8 سال دولت نهم و دهم 800 میلیارد دلار درآمد نفتی داشتیم. 800 میلیارد دلار کم نیست. این هنر هیات حاکمه است که بداند از چنین منابعی چگونه در جهت ترقی و تعالی کشور بهرهبرداری کند. این هنر در دوره گذشته بسیار کم دیده میشد. در این دوره هم امیدوارم سرعت کار بیشتر شود. این سرعتی که الان در جهت بهبود وضع صنعت میبینیم، کافی نیست که هم جبران آن عقبماندگیهای 8 سال را کند و هم یک ارزش افزوده بیشتری داشته باشیم.
* شما شرایط را برای احیای صنعت نساجی فراهم میبینید؟
بله، همین الان که با شما صحبت میکنم، صدها ماشین آخر مدل فرش ماشینی در حال نصب است. از من نپرسید چطور گشایش اعتبار کردند و چطور پولشان را فرستادند. این هنر صنعتگران توانمند ایرانی است، چون بعضی از این موانع قانون است و ما اجازه نداریم در برابر قوانین کشور بایستیم. همین الان 3 طرح بزرگ ریسندگی مراحل آخر تخصیص ارز اتاق مبادلات ارزی را میگذرد.
یک اصل در صنعت است. شما اگر فعالیت خود را توسعه ندهید، از بین میروید. شما اگر بخواهید بمانید، باید فعالیتهای خود را توسعه دهید. دوستی از من پرسید این همه که میگویند صنعت نساجی ورشکسته است، پس چطور ماشینآلات گشایش اعتبار میکنند. این موضوع خود من را هم قلقلک داد. من خیلی جوابی برای آن نداشتم. زمانی که در این رابطه توضیح خواستم، دیدم استدلال آنها این است که اگر بخواهیم بمانیم، باید بهروز شویم.
عکس ها: محمد زندی
22539