تولد كودك در سالهاي اوليه رشدش نيز رونق و صفا و صميمت بيشتري در بين زوج ها ايجاد ميكند. با گذشت زمان و بزرگشدن فرزند يا فرزندان ميزان توجه زوجها نسبت به همديگر معطوف به فرزندشان نيز ميشود و محبت و صميمت بين فرزندشان نيز تقسيم ميشود.
در روند طبيعي زندگي و با گذشت زمان شرايط زندگي (اقتصادي، اجتماعي، تحصيلي) نيز نسبت به سالهاي اوليه زندگي تغيير مييابد و در بيشتر موارد اين تغييرات، شامل پيشرفتهايي در زندگیست كه به همراه خود تغييراتي را در عقايد و نظرات و سبك زندگي نيز به همراه ميآورد در حقيقت اين تغييرات بخشي از روند رشد فرد در طول زندگي ميباشد. به عنوان مثال فردي كه ١٠ يا ١٥ سال از زندگي زناشويياش ميگذرد طبيعي است كه در طول اين مدت به لحاظ فكري و اجتماعي رشد بيشتري خواهد يافت.
زن و شوهر در آغاز راه زندگي زناشويي همانند دو خطي هستند كه در يك محل تلاقي مييابند و در طول زندگي اين دو خط مماس يا موازي هم ادامه مييابد. تا جايي كه اين دو در يك مسير پيش روند صفا و صميمت بين زوجها نيز هر روز بيش از روز قبل ريشه ميدواند و عميقتر ميشود اما وقتي دو خط هر يك مسير مخالف هم را ادمه دهند از نقطه تلاقي دور و هر روز فاصله دروني شان بيشتر و بيشتر از قبل ميشود.
بنابر اين هدايت خطوط موازي توسط هر يك از زوج ها خود هنري است . اما وقتي فاصله دروني و صميمت بين زوج ها كم شود طلاق عاطفي اتفاق مي افتد. در چنین وضعیتی زوجها در ظاهر در يك خانه با هم زندگي مي كنند اما روز به روز از هم دور مي شوند. البته گاهي اوقات طلاق عاطفي يك طرفه است و يكي از همسران نسبت به فرد مقابلش بي توجه است. طلاق عاطفي شامل عدم توجه زوج ها نسبت همديگر در ابعاد مختلف روحي، جسمي، عاطفي و گفتاري است . سردي روابط عاطفي مسير زندگي را طوري هدايت ميكند كه در طول ان زن و شوهر در عين بودن با هم نيستند. مرزهاي بين انها سخت و خشك ميشود .بر خلاف ساهاي اوليه زندگي كه همه چيز( ما) بود، با سرد شدن روابط عاطفي (من و تو) ميشود. زن و شوهر و يا يكي از انها ترجيح ميدهد بيشتر با دوستانش صحبت كند تا همسرش و علاقه چنداني به هم صحبتي با همسرش ندارد به ويژه در صورتي كه يك سويه باشد شرايط سخت تر خواهد شد.
عوامل متعددي زمينه سردي در روابط عاطفي را فراهم ميآورد از جمله اختلاف سني بيش از ١٠ سال، هر كدام از زوج ها خواستهها و نيازهاي متفاوتي از همديگر دارند و اين شكاف رابطه هر روز عميقتر ميشود و فضاي خصوصي و بيروني زندگي انها را مورد تهديد قرار ميدهد و در برخي از موارد يكي از انها محبت را در بيرون از محيط خانه جستجو مي كند كه متاسفانه در مواردي منجر به خيانتهاي زناشويي ميشود.
اما این گونه نیست که هميشه شرايط درون خانه منجر به سردي روابط يشود، بلکه عواملي محيطي چون مشكلات كاري، اقتصادي ، دخالت خانوادهها و يا داشتن فرزند بيمار ..منجر ميشود كه شرايط استرس زايي را تجربه كنند و فرصتي براي تمركز و توجه به همديگر ندارند و ذهن شان متمركز مسايل و مشكلات مي شود. البته وجود عوامل بيروني و دروني اگر چه ماهيتا از هم متفاوت هستند اما يك نتيجه را منجر مي شوند كه همان طلاق عاطفي است.
زن و شوهر به دليل عدم اگاهي از مهارتهاي ارتباطي و مهارتهاي زناشويي قادر به حل و فصل مشكل نيستند و ديوار نامريي بين خودشان مي كشند كه اگر چه نامرئي است اما چنان محكم است كه مانع از ارتباط زوجها با يگديگر مي شوند اين ديوار نامرئئ اگر چه قابل ديدن نيست ولي عمق مشكل را نشان ميدهد طوري كه فرزند يا فرزندان احساس ناامني میکنند که والیدنشان را از دست بدهند و این مسئله آسيبهاي روحي و اجتماعي زيادي را برآنها وارد می سازد، به خصوص اگر در دوران بلوغ باشند.
آهنگ ناسازگاري هر روز در زندگي نواخته ميشود و زن و يا شوهر كم كم افكار منفي را زمزمه ميكنند " افسوس كه عمرم به هدر رفت" " اي كاش او را انتخاب نميكردم" " سرنوشت شومي دارم"
و به مرور زمزمهها را به كلام ميآورند اما باز به زندگي ادامه ميدهند. به زندگي با وجود سردي روابط عاطفي ادامه مي دهند و اميد به بهتر شدن شرايط دارند. فارغ از اين كه شرايط در صورتي بهبود مييابد كه الويتهاي زندگي و سبك زندگي تغيير يابد و افكار و عقايد و خواسته در يك مسير با هم پيش بروند اگر چه از هم متفاوت هستند كه همين به زيبايي و جذابيت زندگي مي انجامد.
حدود ٧٠ درصد زوج ها طلاق عاطفي را تجربه كرده اند و ٣٠ درصد باقي مانده تصميم به طلاق مي گيرند. اگر چه طلاق پديده تلخ براي زوج ها هست كه تا مدت ها اسيب هاي زيادي را حتي پس از طلاق گرفتن به زوج ها وارد مي سازد ، اما نبايد طلاق عاطفي را ساده شمرد زندگي خاموش فارغ از گرمي و صميمت انرژي زوج ها را كم مي كند و مانع از لذت بردن از زندگي زناشويي شان ميشود.
به یاد داشته باشیم زندگي مشترك با گفتمان، صميمت و عقايد نزديك ، احترام، درك متقابل و ما شدن زيبا مي شود و همچون تابلوي نقاشي است كه زن و شوهر با دستان هنرمند هم تصوير زندگي شان را اب و رنگ مي بخشند و تماشاي ان لذت مي برند.
اگر احساس ميكنيد روابط زناشوييتان رو به سردي است حتما سوالات زير را از خودتان بپرسيد:
پاسخ به اين سولات و تامل در مورد سولات و پاسخ هايتان در بسياري از موارد منجر ميشود كه از خود فاصله گرفته و با ارتفاع از خود و موجودیتان از دور به زندگي و روابط زناشويي تان بنگريد كه در اين صورت به علت سردي روابط پي خواهيد برد و سعي در كمكردن شكاف عاطفي میکنید. با يك روش كم هزينه و بسيار ساده ؛ به جاي طرح شكايت با همسرتان خواسته تان را مطرح كنيد. و به جاي اينكه كلامتان را با تو شروع كنيد با من شروع كنيد.
كمي صبور باشيد و از سرزنش كردن اجتباب كنيد.
- ايا بيشتر به اطرافيان توجه داريد تا همسرتان؟
-ايا در بيان و ابراز احساستان كوتاهي میكنيد؟
- ايا توقعات شما زا همسر تان غير منطقي است؟
-ايا حرفهاي خانواده همسرتان روي روابط شما با همسرتان تاثير منفي دارد؟
- دچار بحران مالي هستيد؟
- مشكل كاري داريد؟
- احساس مي كنيد زندگي به شما تحميل شده است؟
- ايا به خودتان كمتر توجه داريد؟
- ايا حس مي كنيد محبت بين شما و همسرتان يك سويه است؟
در این زمینه بیشتر خواهم نوشت.