پاکی‌ها برای نخستین بار به دنبال کمک به ایالات متحده در افغانستان هستند

 سارا معصومی :هشت سال از حضور جدی و نظامی ایالات متحده در افغانستان می‌گذرد . هشت سالی که در آن جنگ را جورج بوش جمهوری خواه رقم زد و اکنون ویرانه‌های آن  به قول باراک اوبامای جوان به شکل ارثیه‌ای شوم به او دیگر دموکرات‌های حاضر در قدرت رسیده است . در جریان این هشت سال اروپا در قالب ناتو تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به قول آمریکایی‌ها سهم خود از تامین امنیت در افغانستان و به تبع آن تامین امنیت در قاره سبز را بپردازد . بریتانیا، آلمان و حتی استرالیا و ایتالیا هم به این کشور جنگ‌زده نیرو فرستادند. سربازهایی از اروپا و ایالات متحده به افغانستان رفته‌اند به این امید که شاید بتوانند روزی این کشور را زنده ترک کنند. در این میان نقش کشورهای حاضر در منطقه بسیار کم‌رنگ‌تر از اروپا و ایالات متحده است .جورج بوش با یورش ناگهانی به کابل و استان‌هایی که به نوعی قلب طالبان محسوب می‌شدند، بسیاری از تروریست‌ها را به سمت کشورهای همسایه نظیر پاکستان روانه کردند. در چینن شرایطی روسیه هم به واسطه تجربه تلخی که در افغانستان داشت ترجیح می‌دهد چندان در مناقشه‌های این کشور هم‌مرز با خود دخالت نکند .

اوضاع برای پاکستانی‌ها اما بسیار بد‌تر از روس‌ها است . طالبان و شبه‌نظامیان تروریست سالهاست که در پاکستان ریشه دوانده‌اند . دولت مرکزی در این کشور حتی برای تامین امنیت خود و ترس از مقابله با این گروه از شبه‌نظامیانی که ایدئولوژی خاصی را دنبال می‌کنند ترجیح داد مدتی را با آنها در مصالحه و مذاکره پشت سر بگذارد . اکنون اما حرکت‌های امریکا و متحدانش در افغانستان، پاکی‌ها را در بد مخمصه‌ای گرفتار کرده است . طالبان و دیگر شبه‌نظامیان اسلام‌گرا در پاکستان و افغانستان علاوه بر نفود نظامی و سیطره سیاسی به نوعی در فرهنگ بومی ومذهبی مردم هم جا خوش کرده‌اند . در ارتش پاکستان افسران بسیاری هستند که جاسوسی برای طالبان را به نوعی وظیفه دینی و شرعی خود می‌دانند . این وضع در مناطق شمالی و شمال غربی پاکستان بسیار بدتر است . مناطق هم‌مرز با افغانستان که در حقیقت سالهاست تبدیل به بهشت القاعده و شبه‌نظامیان شده است .

در چنین شرایطی نیویورک تایمز دهم فوریه در گزارشی جامع از پیشنهاد دولت پاکستان برای دخالت در امور داخلی افغانستان و البته خاموش کردن فتنه در این کشور جنگ زده می‌نویسد . در نشست سران جهان در لندن که به کنفرانس کمک به بازسازی افغانستان شهرت دارد، هم بازیگران خارجی در صحنه افغانستان متفق‌القول اعتراف کردند که تنها راه برای بازگرداندن ثبات به این کشور مصالحه و مذاکره با طالبان است . البته در این میان منظور چهره‌های مانند ملاعمر نیستند بلکه هدف چهره‌های میانه‌رویی هستند که می‌توانند با تقسیم قدرت در حقیقت به نوعی دست از مناقشه در افغانستان و به تبع آن ناآرام کردن پاکستان بردارند . دولت پاکستان سالهاست که با طالبان رفت و آمد دیپلماتیک دارد و دقیقا به همین دلیل ترجیح می‌دهد در این میانه میانجی‌گری را به نام خود سند بزند .

نیویورک تایمز در ادامه می‌نویسد : این پیشنهاد در حالی از سوی پاکی‌ها مطرح شده است که بی‌شک هدف از آن به دست گرفتن قدرت در اقغانستان و نفوذ در این کشور پس از ترک سربازان امریکایی‌است . واشنگتن به خوبی می‌داند که این پیشنهاد در حقیقت شمشیری دولبه است ، شمشیری که می‌تواند هم به نفع و هم به ضرر منافع واشنگتن در افغانستان باشد.

 به گفته منابع پاکستانی رئیس ارتش این کشور ،ژنرال اشفق پرویز کیانی پیش از این در نشست فرماندهان ناتو با نیروهای امریکایی در ماه گذشته میلادی این پیشنهاد را مطرح کرده بود . این پیشنهاد در حالی مطرح شده است که پیش از این پاکی‌ها نه تمایلی به کمک به افغانستان داشتند و نه علاقه‌ای به برقراری رابطه با طالبان به منظور کمک گرفتن از آنها. در نشست ماه گذشته فرمانده ستاد مشترک ارتش ایالات متحده دریادار مایک مولن حضور داشت و دیوید پترائوس که فرماندهی نیروهای امریکایی در آسیای میانه را بر عهده دارد . ژنرال مک‌کریستال هم که افغانستان از یک سال پیش حوزه کاری او شده است در این نشست حضور داشت. پاکی‌ها اکنون به این نتیجه رسیده‌اند که بهتر است در مسیر بازسازی امنیتی و سیاسی افغانستان مشارکت داشته باشند .

مشاور امنیت ملی باراک اوباما، ژنرال جیمز جونز این هفته به پاکستان می‌رود و به نظر می‌رسد که در جریان دیدار او با مقام‌های پاکی ، پیشنهاد پاکستان به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گیرد .  البته پیش از این امریکایی‌ها سرسختانه پاکی‌ةا را برای مبارزه و نه مصالحه با طالبان تحت فشار قرار داده بودند . آمریکایی‌ها پس از هشت سال حضور در این جنگ و بر باد  دادن میلیون‌ها دلار چندان به باج دادن به طالبان اعتقادی ندارند.

پیشنهاد پاکستان نشان می‌دهد که تنها در شرایطی منطقه به امنیت خواهد رسید که افغانستان هم به نوعی ثبات سیاسی را تجربه کرده باشد . در منطقه‌ای که چین،هند،پاکستان و ایران هرکدام ابرقدرتی سیاسی برای خود هستند،حضور افغانستان ناآرام چندان به نفع نیست .

بسیاری از تحلیل گران مسائل آسیای میانه اعتقاد دارند که شاید ایالات متحده به درخواست ژنرال مک‌کریستال بر حجم نیروهای خود در افغانستان بیفزاید اما در حقیقت این رژیم نیز به دنبال خروج سریع از افغانستان است . الگویی دقیقا مانند آنچه که در عراق پیاده شد . پاکستان با گروه‌های طالبان به نام‌های جلال‌آلدین و سراج حقانی ارتباط خوبی دارد . نیروهای امریکایی از دست کماندوهای شبه‌نظامی این دو گروه در افغانستان به ستوه آمده‌اند. بسیاری از حمام‌های خونی که در افغانستان جاری می‌شود به دنبال عملیات‌های تروریستی این دو گروه است. گروه حقانی که در شمال پاکستان مامن گزیده است از همان جا بخش‌های حیاتی از جنوب افغانستان را هدف قرار می‌دهد. تعدادی از عملیات‌های انجام گرفته در کابل هم توسط شبه‌نظامیان همین گروه هدایت می‌شود . حقانی‌ها در حقیقت با القاعده ارتباط حسنه دارند. البته این گروه با سران و فرماندهان نظامی در ارتش پاکستان هم بی‌ارتباط نیستند.

پاکی‌ها در ارای مهار کردن حملات حقانی‌ها در افغانستان از دولت مرکزی در کابل می‌خواهند که رابطه حسنه و دو جانبه‌ای را با اسلام‌آباد آغاز کند . در حقیقت افغانستان در این بده و بستان نظامی باید به عنوان شریکی استراتژیک در کنار پاکستان و در مواجهه با هند قرار گیرد .

امریکایی‌ها هنوز پیشنهاد پاکی‌ها را مزه مزه می‌کنند اما ناگفته پیداست که در واشنگتن همه به دنبال ریشه‌کنی طالبان و القاعده هستند و نه آرام کردم آنها با دلار. بسیاری از سران القاعده که در جریان حمله سال 2001 به افغانستان از این کشور گریختند در پاکستان به راحتی به رفت و آمدهای خود ادامه می‌دهند.

 

 

 

 

 

منبع: نیویورک تایمز