اللهمّ وفّرْ فیهِ حَظّی من بَرَکاتِهِ وسَهّلْ سَبیلی الی خَیْراتِهِ ولا تَحْرِمْنی قَبولَ حَسَناتِهِ یا هادیاً الی الحَقّ المُبین
پس از برکات سحر که به نوعی تداعی کننده ی مراحل بالا و قبلی سلوک است سالک خواهان رسیدن به روشنی است که در آن حجب نورانی بیش از پیش کنار زده شود. او خواهان سهل شدن راه نیز هست و تسهیل در نظر سالک، راحتی نیست بلکه به نظر می رسد سالک از خداوند می خواهد "وسعت درون" و "قدرت تحمـل بلایا و امتحانات الهی" به او دهد تا مراتب صعب سلوک راآنطور که دوست شائق است به پایان ببرد.
/6262