ارزيابي شما از توازن سياسي در فاصله هشت ماه باقيمانده تا انتخابات مجلس چيست؟
اگر تاريخ انتخابات گذشته را مرور كنيم، جناحهاي اصلاحطلب و اصولگرا و اعتدالگرا هر كدام ضريب نفوذي در مردم دارند و اين در انتخاباتهاي گذشته خود را نشان داده است. آنها هيچ كدام نفوذي به اندازه اكثريت نفوذ در مردم را نداشتند اما وقتي كه دوتاي آنها با هم تركيب شدهاند برنده انتخابات بودهاند. چه در انتخابات رياستجمهوري و چه در مجلس اين طور است. بنابراين بحث انتخابات به رابطهها بازميگردد و اينكه چه كساني با هم همراه شود. يك جناح به طور مستقل اگر تنها به صحنه بيايد به اندازه كافي نفوذ ندارد. انتخابات مجلس با رياستجمهوري متفاوت است. اگر در يك شهري در انتخابات مجلس سه كانديدا وجود داشته باشد اصولگرا و اصلاحطلب و مستقل باشند هيچ كدام در دور اول برنده نميشوند و در دور دوم نيز اكثريت نسبي مطرح ميشود. يك نفر ممكن است كه يك درصد بيشتر نفوذ داشته يا به دليلي چند درصد بيشتر يا كمتر راي جذب كند. من معتقدم ضريب جريان اعتدالي بيشتر بوده است. تعدادي هستند در روز انتخابات تصميم ميگيرند كه به چه كسي راي بدهند. بنابراين براي انتخابات آينده اگر دو جناح از سه جناح وحدت كنند و بتوانند تعامل با يكديگر داشته باشند پيروز ميشوند. به هر حال ممكن است يك جناح يك فرد را به عنوان كانديدا انتخاب كند و جناح ديگر مخالف باشد. آنها جمع نميشوند بلكه تفريق ميشوند و راي يكديگر را ميشكنند و در اين وضعيت ممكن است رقيب به دلايلي برنده شود. وضعيت انتخابات در ايران اينگونه است و مختص يك انتخابات خاص نيست. حتي انتخابات رياستجمهوري هم اينگونه بود. در سال ٧٦ جريان اعتدالي و اصلاحطلب وحدت كردند و درنتيجه رييس دولت اصلاحات راي آورد.
٨٤ چطور؟
در سال ٨٤ آقاي معين را آوردند و سه رقيب را كنار هم گذاشتند و در نتيجه آقاي احمدينژاد راي آورد. وضعيت انتخابات در كشور ما اين گونه است. ضريب نفوذ جريانها باكمي اختلاف شبيه هم است. زماني ميتوانند پيروز باشند كه ائتلاف كنند. هر جا انشقاق داشته باشند يا نتيجه مطلوب را نميگيرند يا رقيب برنده ميشود.
در انتخابات سال ٩٢ جريان اصلاحات با جريان اعتدال به تفاهم رسيد. در انتخابات مجلس زمزمههايي شنيده ميشود كه بخشهايي از معتدلين جريان اصولگرا مثل آقاي لاريجاني امكان و تمايل ائتلاف با حاميان دولت و اعتداليون را دارند. شما فكر ميكنيد اين قطببنديها چگونه خواهد بود؟ آيا جريان اصلاحات با جريان اعتدال ميتواند به ائتلاف برسد يا تمايلهايي در بين اصولگرايان هم وجود دارد؟
من هم مثل شما شنيدهام كه اين موضوعات مطرح است اما اينكه چه اتفاقي بيفتد را نميدانم. بالاخره جريان اعتدالي آقاي روحاني تلاش ميكند تا عنوان فراجناحي داشته باشد. گرچه من درباره آن حرف دارم اما به هر حال آنچه دولت ميخواهد از خود در رفتارها و صحبتهايش نشان دهد تصويري فراجناحي است. با اين حال معتقدم تركيب دولت آقاي هاشمي واقعا فراجناحي بود.
به خصوص دولت اول آقاي هاشمي؟
بله. آقاي روحاني هم ميخواهد كه همين تلقي از او باشد. اگر به دنبال اين تصوير از خود باشد لزوما به وحدت با اصلاحطلبان فكر نميكند و به ضريب نفوذها نگاه ميكند و آيندهنگري ميكنند.
اصلاحطلبان براي اينكه بتوانند اينبار به اكثريت مجلس برسند چه امكاني لازم دارند؟
بايد با جريانهاي ديگر وحدت كنند و ليست مشترك بدهند. قانون انتخابات كه مجلس تصويب كرد، ميگويد دور اول اكثريت مطلق است و معمولا بسيار كم اتفاق ميافتد كه در دور اول انتخابات اگر تعدد كانديدا باشد به دور دوم نكشد. اگر يك جناح سه كانديدا داشته باشد راي پخش ميشود. بنابراين در هر حوزهاي بنا بر تعدادي كه لازم است كانديدا بايد ارايه شود. اگر جايي يك كانديدا لازم است يكي و اگر جايي دو كانديدا لازم است دو كانديدا معرفي شود. اگر در همان حد نياز حوزه انتخاباتي كانديد ارايه شود شانس برنده شدنشان بيشتر ميشود. اگر سه نفر را چهار نفر كنند به اندازه ٢٥ درصد راي خود را جابهجا كردهاند.
اين كاري است كه اصلاحطلبان بايد انجام دهند. چه امكاني نياز است تا اين اتفاق بيفتد؟ مثلا شوراي نگهبان و رسانههاي عمومي كه عمدتا در اختيار جريان اصولگراست و حتي ممنوعيتهايي كه براي رييس دولت اصلاحات پديد آمده است وجود دارد. با اين چالشها چطور بايد مواجه شد؟
در مورد شوراي نگهبان به عقيده من راهكار وجود دارد. ميتوان افرادي را معرفي كرد كه احتمال عبورشان از فيلتر شوراي نگهبان بالا باشد. ممكن است سه نفر را معرفي كنند و آن سه نفر پذيرفته شوند اما بايد با هم اين تفاهم را داشته باشند كه اگر هر سه نفر پذيرفته شدند دو نفر به نفع يك نفر كنار برود. با اين مكانيسم ميتوان از فيلتر شوراي نگهبان عبور كرد. به اعتقاد من ممنوعالتصويري رييس دولت اصلاحات باعث افزايش نفوذ و محبوبيت او ميشود. ملت ايران طرفدار مظلومان هستند؛ فردي با ويژگيهاي او كه سيد محترمي است و خانواده محترمي دارد. او يار امام بوده است و هشت سال رييسجمهور كشور بوده است. استاد دانشگاه بوده و فرد فاضلي است و در صحنه بينالمللي ارج و قرب دارد. چنين فردي با ممنوعالتصويري فراموش نميشود. امروزه امكاناتي كه از نظر رسانهاي وجود دارد منحصر به صدا و سيما نيست. در سايتهاي مجازي افراد ميتوانند پيامشان را بدهند. من اين مساله رييس دولت اصلاحات را به نفع اصلاحطلبان ميدانم و نه به ضرر آنها.
نقش برادرتان را در تغيير تركيب مجلس چطور ارزيابي ميكنيد؟ او در فرآيند انتخابات ٩٢ ارتباط جدي و كاري مناسبي با جريان اصلاحات داشتند. آيا اين اتحاد هنوز ديده ميشود؟ آيا او ميخواهد كه چنين نقشي را داشته باشد؟
من درباره اين موضوع با ايشان صحبتي نكردهام. نميدانم خواست او چيست. نكتهاي كه راجع به شخصيت آيتالله هاشمي ميدانم اين است كه ايشان جزو معدود شخصيتهاي تاثيرگذار در كشور در هر زمينهاي بوده و هست. به موقع ورود پيدا ميكند و به نحوي هم وارد ميشود كه تاثيرگذار باشد. در انتخابات ٩٢ اشاره كرديد آقاي روحاني روزي كه آقاي هاشمي ثبت نام كرد خواست انصراف دهد. آقاي عارف هم با آقاي هاشمي صحبت كرد كه از رقابت كنارهگيري كند. آقاي هاشمي گفت كه هيچ كدام فعلا انصراف ندهيد. بعد هم آقاي هاشمي رد صلاحيت شد و نهايتا آقاي روحاني انتخاب شد. كاري كه آقاي هاشمي در انتخاب آقاي روحاني كرد در تمام انتخاباتها بيسابقه بود. ايشان هيچگاه در انتخابات از كسي نام نميبرد و هميشه نشانه ميگفت اما در انتخابات ٩٢ صراحتا نام او را گفت. مردم در شهرستانها درخواست ميكردند كه تكليف را مشخص كنيد. مردم احساساتشان جريحهدار شده بود و يكي از نشانههاي طرفداري از آقاي هاشمي بود. مردم ميخواستند كه آقاي هاشمي شخصا حمايت خود را اعلام كند. آقاي روحاني در نظرسنجيها به يكباره بالا رفت و همه پاي كار بودند.
فكر ميكنيد آقاي هاشمي اثرگذاري خود را در انتخابات مجلس هم خواهد گذاشت؟
من ميگويم آقاي هاشمي در همه جريانهاي مهم كشور اثر گذار است. اينكه نحوه آن چطور است خود تشخيص ميدهد. او زمان مناسب تشخيص ميدهد كه چه بايد بكند كه اثر مطلوب را داشته باشد.
جريان اصلاحات چگونه بايد از ظرفيت او استفاده كند؟
پاسخ به اين سوال سخت است. سوال مهم و پيچيده است.
شما علاقه نداريد جواب دهيد؟
علاقه ندارم و واقعا هم نميتوانم پاسخ بايسته را به آن بدهم.
مجلس دهم ميتواند مجلس اصلاحطلب باشد؟
مشروط است به نكاتي كه اشاره كردم.
17302