ایرباس فرانسوی، این هفته «لوران فابیوس» را مقابل فرشهای قرمز فرودگاه مهرآباد، به زمین مینشاند. تشریفات ریاستجمهوری در ایران به احتمال زیاد برای اولین وزیر امورخارجهای که پس از توافق هستهای وارد خاک ایران میشود، سنگتمام خواهد گذاشت. رسانههای دولت از اهمیت دیپلماسی سخن خواهند گفت و بازرگانان ایرانی و فرانسوی نیز، نقشههای خود را برای بهبود روابط یکییکی رو خواهند کرد. اما سوروسات این استقبال در میان دولتیها خیلی دیرتر از مخالفان دولت پهن شده. مخالفان دولت از هفته گذشته با انتشار اخبار، اسناد، گزارشها و مصاحبههایی او را «عامل ورود ایدز به ایران»، «قاتل بیماران هموفیلی» و... خواندهاند و ورود وزیر خارجه فرانسه به ایران را زمینهساز پایمالشدن حقوق بیمارانی میدانند که در سالهای جنگ ایران و عراق، با خونهای وارداتی از کشور فرانسه و دریافت آنها، از چاله به چاه افتادند و اسیر طاعون قرن یعنی ایدز شدند.
اما سؤالی که حالا براساس موج رسانهای مخالفان دولت مطرح شده این است، فابیوس، وزیر امورخارجه کنونی فرانسه، خود بهعنوان شخصیتی حقیقی در بحث انتقال ویروس ایدز به ایران نقش داشته است و یا بهعنوان شخصیت حقوقی (نمایندگی دولت فرانسه)؟
مسئولان ایرانی زودتر از بیماران از خونهای آلوده باخبر شدند
در سالهای اخیر، به هر مناسبتی که به تاریخچه ورود ایدز به ایران اشاره میشود، این جمله برای مخاطبان ارائه میشود: «اولین مورد شناساییشده بیماری ایدز در ایران پسر ششسالهای بوده که از طریق مصرف فراوردههای خونی به این ویروس آلوده شده است».
این جمله دیگر بخشی از تاریخچه ایدز در ایران و نشانی واضح از یک فاجعه برای جامعه هموفیلی ایران است. از اولین روزهایی که مسئولان ایرانی از فاجعه واردات فراوردههای خونی آلوده مطلع شدند، بهخوبی میدانستند شرکت فرانسوی مریو مسبب این فاجعه غیرانسانی است.
بررسیها نشان میدهد، براساس یکی از مستندات موجود برخی مسئولان وقت سازمان انتقال خون ایران (در سال ١٣٦٦) در سال ١٣٧٦ مطالبی گفتهاند که اولا حاکی از ملاقات مستقیم ایشان با اولین مورد ابتلای به ایدز بههمراه والدینش است و ثانیا ذکر کردهاند که همان شب موضوع را به اطلاع مقامات عالیرتبه کشور رساندهاند و حتی گفتهاند هموفیلیها از دریافت فراورده آلوده هنوز چیزی نمیدانند. پس از آن در جلسات علنی دادگاههای کیفری که مستندات آن هنوز در آرشیو روزنامهها وجود دارد، عدم اطلاعرسانی بهموقع به بیماران یکی از محورهای مورد اعتراض آلودهشدگان و خانوادههای جانباختگان بود. تاجاییکه این عدم اطلاعرسانی به موقع منجر به آلودگی زنان و فرزندان بیماران هموفیلی شد. بعدها و در سال ١٣٨٥ پس از قطعیت حکم حقوقی، خانوادهها مبالغی را بهعنوان غرامت از دولت دریافت کردند.
شرکت فرانسوی چه برخوردی نسبت به تخلف خود داشت؟
علاوهبراین، بررسیها نشان میدهد، شرکتی که اقدام به ارسال خونهای آلوده به ایران کرد، شرکتی با سهامی دولتی وزارت تأمین اجتماعی و وزارت درمان این کشور بود. شرکتی تحت عنوان مریو (به فرانسوی: Mérieux) که در خلال سالهای جنگ ایران و عراق با صادرکردن خونهای آلوده به ایران منجر به انتقال ویروس بیماری ایدز (HIV) و ابتلای عدهای از بیماران هموفیلی به ایدز شد. شرکتی که پس از این اتفاق از سوی دولت فرانسه سهامش، به شرکتی خصوصی با عنوان سانوفی آونتی فروخته شد.
بااینحال بررسی اسناد موجود در کانون هموفیلی ایران نشان میدهد، در سال ۱۳۶۴ فراوردههای خونی شرکت فرانسوی مریو که آلوده به ویروس اچآیوی بود، به بیماران هموفیلی، که نیاز دائم به دریافت انواع فاکتورهای انعقادی خون دارند داده شد. هنگامی که این موضوع در میان بیماران هموفیلی افشا شد، وزارت بهداشت آلودگی فراوردههای خونی وارداتی به ایران را تکذیب کرد، درحالیکه نماینده این شرکت پس از بازگشت به کشورش فرانسه، در نامهای به وزیر بهداشتِ آن زمان، آلودهبودن فراوردههای شرکت مریو را تأیید کرد.
ایران برای دریافت غرامت چه تلاشهایی کرد؟
پس از این اقدام از سوی شرکت فرانسوی، با توجه به اینکه در آن زمان ایران درگیر جنگ با عراق بود، از شرکت مریو (Mérieux) فرانسه خون خریداری کرد. در سال ۱۳۷۰ یک روزنامهنگار فرانسوی از صادرات خونهای آلوده به ۱۰ کشور که در میان آنها آلمان، ایتالیا، ایران و عراق هم قرار داشتند پرده برداشت، اما سه سال طول کشید تا در ایران این موضوع به طور رسمی پیگیری شود و از سال ۱۳۷۶ در دستور کار مراجع قضائی قرار گرفت. به این ترتیب پرونده خونهای آلوده تبدیل به طولانیترین پرونده پزشکی تاریخ ایران شد که البته هنوز هم به سرانجام روشنی نرسیده است.
فابیوس مقصر بود یا دولت فرانسه؟
اما یکی از نکات ابهامبرانگیز در این پرونده گناهکاربودن یا بیگناهی فابیوس است. در این بین بررسیهای «شرق» نشان میدهد، لوموند رسانه معتبر فرانسوی سالها قبل، پس از پایان دوره نخستوزیری فابیوس، گفتوگویی با ژان میشل داریوس وکیل نامآشنا و نزدیکترین دوست فابیوس انجام داده بود. در این گفتوگو داریوس، روایت کمتر مطرحشدهای از این اتفاق داشت. او میگوید: «یادم میآید، در آن مقطع فابیوس بسیار ناراحت و ناامید بود، من وکیل هستم اما بهترین کمکی که در آن مقطع به فابیوس میتوانستیم بکنیم، روحیهدادن و کمکهای روانی بود.
در آن سالها و فردای فینال جام جهانی متوجه شدیم که فابیوس متهم شده است و فردا باید به دادگاه برود». او در ادامه روایت خود میگوید: «پس از شنیدن این خبر، سیگاری را آتش زدم و فراموش کردم که سالهای سال است سیگار را ترک کردهام، خودم بیش از اندازه ترسیده بودم، اما به او دلداری میدادم و اعتقاد داشتم او بیگناه است».
داریوس، بهترین دوست فابیوس، پس از آن از از روزی روایت میکند که قرار بود، فابیوس به دادگاه برود: «با هم در کاخ ریاستجمهوری قدم میزدیم و فابیوس ناراحت بود و به او دلداری میدادم، پس از دادگاه مشخص شد که او در این اتفاق هیچ نقشی نداشته است».
علاوه بر روایت داریوس، رسانههای فرانسوی در آرشیو خود نام سه متهم را در این پرونده مشخص کرده بودند، ژرژیو دوفوا بهعنوان وزیر تأمین اجتماعی، لوران فابیوس بهعنوان نخستوزیر و ادموند اروه بهعنوان وزیر بهداشت در دولت فرانسوا میتران.
بررسیها نشان میدهد، پس از برگزاری دادگاه، قاضی رأی به بیگناهی فابیوس و دوفوا داد و ادموند اروه وزیر بهداشت در دولت فرانسوا میتران، متهم به قتل غیرعمد شد، کسی که به نظر میرسد، مسئول اصلی عدم نظارت بر شرکت تحت مدیریت خود در زمینه ارسال خونهای آلوده به چهار کشور آلمان، ایتالیا، ایران و عراق بود. تاکنون نقل قولی از فابیوس درباره این پرونده به صورت رسمی در رسانههای جهان نقل نشده، به جز نقلقول غیررسمی و تأییدنشدهای از فابیوس که عنوان شده، فابیوس پس از خروج از دادگاه اعلام کرده بود: «خوشحالم که حقیقت رو شد».
۴۷۴۷