مصطفی صادقی در بیان وضعیت چندسال قبل کشور شعر طنزی سروده که در ادامه آن را می خوانید.

رود و دکل و جزیره را دزدیدند
ازچاه طلا ی تیره را دزدیدند

گفتند هدفمند شده جیره ی تو
اما به فریب جیره را دزدیدند

صندوق ذخیره ی وطن خالی شد
هر چیز که شد ذخیره را دزدیدند

می گفت شبی اصغر معتاد ز من
حتی دو سه بسته شیره را دزدیدند

رفتم که بیاورم ز کرمان زیره
در راه تمام زیره را دزیدند

انبوه دلار را به حیله بردند
دینار و یورو و لیره را دزدیدند

از ما که گذشت بی مروت بودند
سهم نوه و نبیره را دزديدند

گفتند که اینقدر به ما گیر نده
نشنیدم و بعد گیره را دزدیدند

6060

 

منبع: خبرآنلاین