در زمين خواري ما بي خبران حيرانند
ما همينيم دگر، گر چه همه ميدانند
يك توانايي ذاتي است زمين خواري ما
عاقلان در پي اين مساله سر گردانند
يا چو پرگار به گِرد خودشان ميگرددند
يا چو شاغول دراين مرحله آويزانند
رمز و رازيست در اين كار كه گر باز كنم
ساحران نيز در اين شعبده ها ميمانند
اولين گام، تو بايد بدهي پول چايي
حاميان تو، فقط پول چايي گيرانند
بعد ِ آن جاده باز است و دگر ره هموار
مشكلاتي كه به اين فن همگي آسانند
عده اي طالب كوهند و لب درياچه
مثل عشاق كه خواهان نمِ بارانند
من خودم عاشق گيلانم و درياي شمال
عده اي شيفته گردنه ي حيرانند
في المثل آنكه؛ يكي كشته مرغ است و چلو
دگران شيفته خوردن بادمجانند
جاي تقدير و حمايت كه بگويند چنين؛
كاين عزيزان همگي پيشرو عمرانند
جمعي از روي حسادت همه جا مي گويند؛
اين جماعت همه سر منشا يك بحرانند
تيغ و شمشير ز رو بسته براي تخريب
به خيال خودشان در صدد جبرانند
غافلند از هنر و قدرت پول چايي
كه در اندازه قدرت به مثل خاقانند
مجيد مرسلي. خبرآنلاین
6060