غلامرضا انصاری *

اگر زنان این جامعه با وجود برخورداری از تحصیلات عالی و قابلیت‌های متعدد، به خوبی در مدیریت به کار گرفته نشده و در نهایت پست‌های کارشناسی به آنها داده می‌شود، به این دلیل است که جامعه ما همچنان در رفتارها و روش‌های خود از توسعه نیافتگی رنج می‌برد.

بارها متخصصان و کارشناسان، این توصیه را مطرح کردند که بهتر است از ظرفیت و پتانسیل زنان به خوبی بهره گرفته شود اما نه تنها این توصیه‌ها جدی گرفته نشد بلکه هر روز بیش از روز گذشته مشاهده می‌شود که زنان توانمند جامعه با محدودیت‌هایی اجتماعی و سیاسی روبرو شده و نمی‌توانند توانمندی خود را از حالت بالقوه به حالت بالفعل درآورند.

این دغدغه مطرح است که چرا نظرات کارشناسی مورد توجه قرار نمی‌گیرد؟ شما اگر تجربیات کشورهای توسعه یافته را مورد بررسی قرار بدهید، متوجه می‌شوید که فقر نظریات کاربردی و منافع ذینفعان از جمله موانع مهم بر سر راه توسعه بوده است. متاسفانه دولت‌هایی که بر سرکار آمده‌اند کمتر به این نکته مهم توجه کردند. دولت‌ها بیش از اینکه به توسعه یافتگی کشور خود توجه کنند، در اندیشه تأمین منافع گروه ، طبقه و حزب خود بودند.

تحقق توسعه در مراحل ابتدایی خود بیش ازصلاحیت‌های فنی، نیازمند اصلاح نگرش‌ها است. تا زمانی که نگرش‌ها اصلاح نشود شما نمی‌توانید توسعه را محقق کنید. اگر ژاپن به این مرحله از توسعه دست یافته است به این دلیل است که توسعه را در درون جامعه نهادینه کرده است. توسعه در چنین کشوری با صداقت و پشتکار ژاپنی‌ها گره خورد و به این ترتیب یک مدل خاص از توسعه، به جهانیان ارائه شد.

عدم اصلاح نگرش‌ها موجب شده تا زنان نتوانند به جایگاه واقعی خود دست پیدا کنند. به هرحال زنان در بسیاری از رشته‌ها پیشتاز بوده و توانستند به بالاترین جایگاه علمی دست پیدا کنند. مهم‌ترین دلیل این است که هیچ سعی و تلاشی برای اصلاح باورهای موجود در جامعه صورت نگرفته است در حالیکه بهتر بود از یک سو باورهای درست ارتقا پیدا کرده و از سوی دیگرباورهای نادرست اصلاح شود.

به نظر من قبل از اینکه این موضوع مطرح شود که زنان باید چند درصد در عرصه قدرت سهم داشته باشند، لازم است که باورهای فرهنگی و اجتماعی ما انقلابی را تجربه کند؛ زیرا باور من این است که کار از اصلاح گذشته است و تنها یک انقلاب در نگرشها می‌تواند مشکل را حل کند.

عدم تغییر در این نوع نگرش با وجود سابقه طولانی در دموکراسی، به این دلیل است که حوزه فرهنگ ما متولی خاصی نداشته و به حال خود رها شده است. در نتیجه به موازات پیشرفت جامعه نوع باورهای ما پیشرفتی را تجربه نکرده و هنوز باورهای ما به همان حالت سنتی باقی مانده است.

در فرایند توسعه‌ای ما برنامه‌ریزی به گونه‌ای صورت نگرفته است که جوانان و زنان ما هدفمند رشد کنند. برای حل این مشکل باید به سؤال اصلی که همانا دلایل فقدان توسعه اجتماعی است، پاسخ داده شود. تنها در این صورت است که زنان می‌توانند به جایگاهی دست پیدا کنند که شایستگی آن را دارند. در چنین شرایطی آسیب‌های اجتماعی کاهش یافته و بسیاری از مشکلات اجتماعی حل می‌شود. در صورت نهادینه شدن این ارزش‌ها دیگر امکان ندارد که تفکرات پوپولیستی فردی همچون احمدی نژاد، بتواند طرفدار پیدا کند.

به عبارت دیگر باید زیر ساخت‌های لازم را برای تحقق توسعه اجتماعی فراهم شود. در این شرایط نیازی به سهم خواهی زنان نیست بلکه بسیاری از مسئولان با خواهش از زنان می‌خواهند تا پستی را قبول کنند. در این صورت عدالت واقعی جنسیتی در جامعه محقق می‌شود. به همین دلیل باید تلاش کرد در گام نخست باورها اصلاح شود تا توسعه اجتماعی در بطن افراد نهادینه شود.

* عضو شورای شهر تهران

۴۷۴۷
منبع: خبرآنلاین
"