اگر توجه داشته باشیم که شوروی سابق و روسیه دارای نگرانیهایی ازسوی ایران بوده و هست، علل رفتارهای غیرقابل اعتماد و رویکرد تاکتیکی این کشور درقبال ایران را بیشتر درخواهیم یافت. کرملین همواره نسبت به قویتر شدن ایران نگرانیهای امنیتی داشته است که از ماهیتی تاریخی وایدئولوژیک برخوردار است.
جداشدن بخش قابلتوجهی از ایران از سوی روسیه تزاری در نیمه اول قرن 19 و تقسیم ایران به مناطق نفوذ روسیه و انگلیس در اوان قرن 20 و پیش از جنگجهانی اول، به توپبستن مجلس ملی عهد مشروطیت و اقدام علیه انقلاب مشروطیت، اشغال ایران در جنگ جهانی دوم ازسوی ارتش سرخ و عدمخروج این ارتش تا 6 ماه از پس از جنگ و پیگیری اهداف توسعهطلبانه روسیه تزاری در دوره اتحادجماهیر شوروی سابق مبنی بر دسترسی به آبهای گرم خلیجفارس، کمک به صدام در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، رأی علیه ایران در شورای امنیت سازمان ملل در موضوع صدور قطعنامههای تحریمی در چند نوبت، رأی علیه ایران در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی، عدم وفای به عهد در قبال تعهدات مکتوب خود نسبت به ایران در موضوع عدم تحویل سیستم موشکی اس-300 و به درازا کشاندن احداث نیروگاه اتمی بوشهر، جدایی از همراهی اولیه در موضوع رژیم حقوقی دریای خزر، ممانعت از انتقال گاز ایران ازطریق ارمنستان به گرجستان و اروپا، رفتار کجدار و مریز در استفاده از کانال ولگا-دن- یگانه مسیر دسترسی کشورهای حاشیه دریای خزر به آبهای آزاد- ممانعت از ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی در رشتههای فیزیک هستهای دردانشگاههای روسیه، عدم پشتیبانی از تجهیزات روسی فروختهشده به ایران، نمونههایی از اقدامات سلبی روسها علیه ملت ایران بوده است.
ازنگاه تاریخی روسها نگران بودهاند که ایران به مرحلهای از توان نظامی، اقتصادی و دیپلماتیک برسد که مدعی بازگرداندن اراضی ازدسترفتهاش شود یا حداقل بتواند در مناطق پیرامونی روسیه که مناطق پیرامونی ایران نیز محسوب میشود، مانع نفوذ روسیه و افزایش حضور خود دراین مناطق شده و برای روسها رقیب جدی درحوزه ژئوپلیتیک و انرژی شود.
ازنگاه ایدئولوژیک روسها همواره نگران تاثیرگذاری انقلاب اسلامی در افکار عمومی مسلمانان درون - قفقازشمالی - و پیرامون روسیه -قفقازجنوبی و آسیای مرکزی -بودهاند و لذا تقویت بنیه نظامی و اقتصادی، همواره برای روسیه نگرانکننده بوده است.
حتی درسال 1995 که روسیه همراه چین و چندکشور آسیای مرکزی مبادرت به تاسیس پیمان شانگهای با هدف مبارزه با افراطگرایی اسلامی کرد، ایران را نیز بهعنوان یک کشور رادیکال اسلامی مدنظرداشت، هرچندکه سالها بعد نام این پیمان به سازمان همکاریهای شانگهای تغییر یافت و از ماهیت صرف امنیتی خارج و مضامین اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را هم به اهداف خود افزود و ایران نیز بهعنوان عضو ناظر این سازمان -هرچند با هدف مهار ایران- برگزیده شد و چندسالیاست موضوع عضویت کامل ایران مطرحشده که به سرانجامی نرسیده است، هرچند که حتی اگر ایران عضو کامل این سازمان هم شود منافعی که برای این کشورخواهد داشت، محل تردید است.
باتوجه به مولفههای فوق، بیشتر میتوان دریافت که روسیه بسیار بیشتر از آمریکا و غرب از توسعه فعالیتهای هستهای ایران و دسترسی ایران به سلاح اتمی نگران بوده و هست، هرچند که توسعه فناوری هستهای ایران و تولید سوخت هستهای به زبان دیگر یعنی عدمخرید این سوخت از روسیه، خروج ایران از وابستگی به روسیه و ورود ایران به بازار فروش اورانیوم غنیشده که همچنین سوخت هستهای نیز برای روسها بههمراه دارد. اینک درمرحله نوین درشرایطی قرارگرفتهایم که روسیه بهرغم آن و این همه خلف وعدهها و خساراتی که به ایران وارد کرده است، یکباره در فرآیند حل بحران سوریه درکنار بشار اسد علوی، ایران و حزبالله شیعی که دهها مشکل با اکثر اعراب و غرب دارند قرارگرفته است و درحالیکه خود نیز تحتفشار وتحریم آمریکا وغرب قراردارد، چگونه میشود با آن سابقه، با این پیچیدگیها نسبت به نیات مثبت روسها درقبال ایران اعتماد داشت؟
از آنجاکه ایران و روسیه بهدلایل مختلف تاریخی، ایدئولوژیکی، ژئوپلیتیکی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی که به برخی از آنها اشاره شد، نمیتوانند شریک یا متحد استراتژیک یکدیگر باشند لذا دو کشور صرفا در برخی مقاطع میتوانند در بعضی زمینهها همکاری استراتژیک نسبی محتملا ناپایدار داشته باشند و همکاری در سوریه درحالحاضر در ردیف این نوع و سطح از همکاریهاست؛
اما درهمین زمینه هم بهدلایل گفته شده و دلایل دیگر که به آنها اشاره خواهم کرد، همکاری معتمدانه و پایدار محل تردید است. تهران و مسکو بهدلایل امنیتی توانستهاند در یک سال اخیر که بحران و جنگ داخلی سوریه شروع شده سطحی از همکاری را درمحیط سوریه تعریف و به مرحله عمل برسانند اما این همکاری بهاین معنی نیست که دوکشوردر سیاستخارجی بهصورت عام و در سیاست منطقهای بهویژه درخاورمیانه و سوریه، رویکرد مشترکی دارند. ازسوی دیگر وزن بینالمللی و سطح و عمق تعامل دو کشور در عرصه جهانی با یکدیگر تفاوتهای زیادی دارد.
با درنظرگرفتن دغدغهها و چالشهای امنیتی دو کشور درسوریه درمییابیم که ایران و روسیه اگر سوریه تبدیل به عرصه مانور مخالفان علیه این دو کشور شود میتواند منجر به چالشهای امنیتی برای هردو بازیگر(ایران و روسیه) شود و هزینههای امنیتی آنها را تاحد زیادی افزایش دهد، البته نگرانیهای امنیتی روسیه بیشتر از نگرانیهای امنیتی ایران است بهویژه که دوره پسابرجام سبب شده است تا بازیگران جهانی در مواضع خود درقبال ایران تغییراتی ایجادکنند و حضور ایران در نشستهای مرتبط به حل بحران سوریه در وین یکی از نمونههای این تغییرات است.
اما بهرغم وجود رویکرد و اهداف مشترک امنیتی ایران و روسیه در سوریه که تاکنون همکاری آنها باهماهنگی سازندهای پیش رفته است اما با توجه به اهداف اعمالی و واقعی روسیه از حضور درسوریه و به جهت تفاوت در سطح و عمق مناسبات روسیه و آمریکا و روسیه با ایران و همچنین تفاوت نیازهای بازیگران مذکور، این نگرانی وجود دارد که روسیه با نگاه ابزاری به سوریه و ایران درصورت تامین خواستههایش ازسوی آمریکا و غرب، هردو کشور را وجهالمصالحه منافع خود قرار دهد که در این صورت ایران دچارخسران شدیدی خواهد شد. اگر به مولفههای دیگری چون سنگینبودن وزن روسیه بهصورت عام وخاص (درسوریه)، گستردهتر بودن دایره تماسهای روسیه در منطقه و نظام بینالملل درمقایسه با ایران - با توجه به اختلافات عربستان، امارات، قطر وترکیه با ایران - و نگاه رقابتی روسیه نسبت به ایران در مسائل منطقهای و عدم تمایل مسکو نسبت به تقویت ایران ایدئولوژیک درمنطقه هم توجه داشته باشیم این نگرانی فزونتر میشود. دریک ارزیابی اجمالی، میتوان ذیل فرصتها و تهدیدهای حضور روسیه درسوریه و همکاری تهران-مسکو دراین محیط منطقهای مواردی را برشمرد:
فرصتها
- تقویت موقعیت بشار اسد بهعنوان متحد درجه اول ایران در سوریه و جبهه مقاومت و تاثیر آن در روندهای آتی تحولات سوریه حتی درسوریه بدون اسد - تضعیف موقعیت داعش درسوریه که برای ایران نیز تهدید امنیتی محسوب میشود. - تضعیف نسبی موقعیت عربستان، ترکیه، قطر و امارات در سوریه بهعنوان رقبای منطقهای ایران - افزایش نقشآفرینی بیشتر ایران در مذاکرات بینالمللی حل بحران سوریه دردوره جدید پسابرجام که ایران نیز در نشستهای مذکور در وین حضور مییابد.
تهدیدها
- شلیک موشکهای میانبرد روسیه از فضای دریای خزر تهدیدی برای امنیت ایران و منطقه محسوب میشود که میتواند علاوه بر تاثیر منفی بر استفاده از کریدورهای هوایی ایران ازسوی شرکتهای هواپیمایی خارجی در تامین حقوق ایران در دریای خزر و محتوای کنوانسیون رژیم حقوقی این دریا که هنوز پس از دو دهه به سرانجامی نرسیده است چالشهای جدیدی را ایجاد کند. - تبدیل به رویهشدن اقدام نظامی روسیه درسوریه که بدون مجوز سازمانملل صورتگرفته است. - تحتالشعاع اقدامات روسیه قرارگرفتن نقش ایران وحزبالله در سوریه - احتمال مصالحه روسیه باآمریکا روی ایران وحزبالله.
کلام آخر
با تامل و تعمق پیرامون موارد گفتهشده و با توجه به عدموجود اختلاف جدی میان روسیه با اسراییل و کشورهای منطقه و تماسهای پیوسته مقامات این کشورها با روسها و ایجاد زمینه جدید تماسهای پوتین -اوباما پس از تهاجم نظامی روسیه علیه داعش، اجلاس اخیر مجمع عمومی سازمانملل و نشست گروه 20 در آنتالیای ترکیه و اقدام تروریستی داعش درپاریس از یکسو و اختلاف جدی ایران با عربستان و اختلافات نسبی ایران با دیگرکشورهای موثر منطقهای در روند تحولات سوریه ازسوی دیگر، احتمال انجام معامله میان روسیه با آمریکا افزایش یافته است که میتواند موجب کاهش نقش ایران در حل بحران سوریه شود.
منتشر شده در روزنامۀ بهار