اوایل ماه جاری هیلاری کلینتون وارد منطقه خاورمیانه شد و ایران را یکی از محورهای مورد بحث در تور خاورمیانه‌ای خود قرار داد.

مینا علی اسلام: پس از او رفت و آمدهای دیپلماتیک مقام‌های امریکایی با توجه به نزدیک شدن زمان گفت و گوهای 1+5 در مورد ایران و در نهایت جلسه شورای امنیت در ماه مارس، قطع نشد بلکه تشدید هم شد و شاهد بودیم که هفته گذشته جو بایدن، معاون باراک اوباما و پس از او رابرت گیتس، وزیر دفاع امریکا راهی منطقه شدند.

جالب این است که محور گفت و گوهای وزیر دفاع و وزیر خارجه از حیث تحقق بخشیدن به اجماع تولید کنندگان عمده نفت خاورمیانه در اقناع چین برای همراهی با تحریم کنندگان ایران مشابهت‌های زیادی داشت.

با این حال به موازات اقداماتی که واشنگتن برای همراهی پکن با جامعه جهانی در قبال ایران دنبال می‌کند، رایزنی‌های بایدن شکل و شمایل دیگری داشت و در دیدار و گفت و گوی او با مقام های موثر خاورمیانه، وی در دو موضوع صلح خاورمیانه و وضعیت هسته‌ای ایران با رویکردی تعاملی وارد صحنه شد. تلاش او این بود که واشنگتن دو ابزار فشار و دیپلماسی را در مورد ایران هم وزن و هم زمان در اختیار داشته باشد.

نکته مهم این است که تلاش‌ها و رایزنی‌های کلینتون در منطقه به سخنان تند و صریح همتای سعودی وی در مورد ایران انجامید و این مقام عربی بر تحریم‌ها علیه ایران از آن جهت دست رد زد که ابزاری طولانی مدت است. در مقابل او پیشنهاد راهکاری‌های سریع را برای کنترل توان هسته‌ای ایران به عنوان رقیبی سر سخت در خاورمیانه ارائه داد. اما سفر گیتس در عین ابراز امیدواری او برای همراه ساختن دو کشور عمده نفتی منطقه یعنی عربستان و امارات برای متقاعد سازی چین با استفاده از ابزار نفت ظاهرا به جایی نرسیده است. گرچه او با پادشاه عربستان دیدار و گفت و گو داشته اما منابع عربی استفاده از نفوذ عربستان جهت فشار بر پکن برای موافقت این کشور با اعمال مجازات بر ایران را موضوعی نداسته‌اند که در این دیدار به بحث و بررسی یا توافق گذاشته شده باشد.

خبرگزاری رسمی سعودی (واس) به نقل ازیک «منبع مسئول» گزارش‌های یادشده تاکید کرد که "این موضوع عاری از صحت است و در دیدار اخیر وزیر دفاع امریکا با پادشاهی سعودی مطرح نشده است."

این در حالی است که گیتس در ابوظبی به خبرنگاران گفت که احساس می‌کنم سعودی وامارات به عنوان کشورهای تولید کننده نفت تمایل دارند با استفاده از نفوذ خود چین را قانع سازند با اعمال مجازات های بیشتر بر تهران به خاطر برنامه هسته‌ای‌اش موافقت کنند.

شاید این اخبار تنها ناشی از احساس شخص وزیر دفاع امریکا باشد که کشورهای خلیج فارس مایل به همکاری برای همراه سازی پکن هستند اما با رد این اخبار از سوی منابع سعودی این نکته قابل درک است که کشورهای عمده نفتی در مورد پکن تنها به ملاحظات سیاسی اکتفا نمی‌کنند و مزیت‌های اقتصادی را نیز مد نظر دارند. با این وجود نمی‌توان تعلل یا تردید کشورهای این حوزه برای همکاری با واشنگتن در متقاعدسازی چین را امری در جهت همسویی آنها با تهران ارزیابی کرد چراکه بارها تجربه همسویی اعراب برای محدودسازی ایران را در بود و نبود رایزنی‌های مقام‌های امریکایی در خاورمیانه شاهد بوده‌ایم. صراحت بیان مقام‌های عربی منطقه بویژه مقام‌های سعودی در ابراز نگرانی از توانایی‌ هسته‌ای و نفوذ‌ منطقه‌ای تهران گواه این مدعاست.

از سوی دیگر گرچه در تهران بر دوستی ایران و اعراب همواره تاکید می‌شود و مقام‌های ایرانی پس از هر بار رایزنی امریکا در منطقه از دست رد کشورهای عربی بر سینه واشنگتن ابراز خرسندی می‌کنند اما در عمل اکثر این کشورها پایگاه نظامی امریکا در منطقه هستند و هیچ زمانی را نمی‌توان برای همگرایی واقعی اعراب و ایران در بعد منطقه‌ای در غیاب نگرانی آنها از قدرت تهران مورد اشاره قرار داد.

همین شرایط ایجاب می‌کند که تهران تحرکات دیپلماتیک مقام‌های امریکایی در منطقه را با دیدی واقع بینانه و به دور از احساسات همسایگی و هم دینی مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد تا به این ترتیب شعارها مانع درک درست واقعیت‌ها نشود.

در مجموع تکذیب رایزنی پادشاه سعودی و وزیر دفاع امریکا پیرامون اعمال فشار بر پکن به سود واشنگتن و زیان ایران تا زمانی قابل قبول است که عربستان درخواست چاره اندیشی امریکا برای کنترل قدرت ایران را نیز متوقف کند.

منبع: خبرآنلاین