جايگاه آيتالله هاشميرفسنجاني در مجموعه نظام براي همه روشن است. وي را بايد نخستين كسي دانست كه به امام خميني و نهضت او پيوست و تا آخرين روزهاي عمر امام خميني به عنوان يك يار و ياور برجسته ايشان در مسووليتهاي مهم كشور حاضر بود. امام به او ارادت ويژه داشت و هميشه از او به نيكي ياد ميكرد و طرف مشورت ايشان بود.
اختلاف نظر و تفاوت تحليل ايشان با برخي نهادها و مقامات و افراد در برخي زمينهها موجب شد جرياني كه معلوم نيست هيچ خيرخواهي و دلسوزي نسبت به انقلاب و رهبري و نظام داشته باشد، فرصتي مغتنم كسب كند تا بر تعارض ميان رهبري و آيتالله هاشمي دامن بزند و زمينه را براي قدرتيابي خود فراهم آورد. متاسفانه اين جريان از سالهاي قبل از انقلاب هم به جاي ايجاد زمينه همكاري ميان نيروهاي انقلابي، اصرار بر سرمايهگذاري روي اختلافات داشت و به نفي و طرد و تكفير و... روي ميآورد.
در اين مقطع كه بزرگان انقلاب و علما و روحانيون فراواني براي شور بخشيدن به انتخابات مجلس خبرگان به صحنه آمدهاند و چشم بخشي از مردم كشورمان به نهادهاي روحاني مانند جامعه مدرسين و مجمع مدرسين حوزه علميه قم و نيز جامعه روحانيت مبارز و مجمع روحانيون مبارز دوخته شده است، مناسب نيست كه برخي از اين نهادهاي روحاني تسليم تحليلهاي غلط همان جريان تنگنظر و تفرقهافكن بشوند و ياران امام را در رده مخالفان نظام و رهبري قرار بدهند و نام افرادي مانند آيتالله هاشمي رفسنجاني، حاجسيدحسن خميني، دكتر حسن روحاني و ديگر بزرگان نظام و انقلاب را در فهرست نهايي مورد حمايت خود نياورند. يادمان باشد كه اينگونه تصميمات در همين حد باقي نميماند بلكه پيامد آن دامن همه جامعه را ميگيرد و از جمله شكاف بين نيروهاي انقلاب را بسيار بيشتر از اين ميكند و امكان بازگشت آنان به سوي يكديگر را دشوار ميسازد. اين روش در قبال نيروهاي اصيل انقلاب اگر رويه شود و نهادهاي روحاني بزرگ كشور، حرمت خودشان را به اين آساني زير سوال ببرند، حتما نوبت ديگر بزرگان روحاني هم خواهد شد و هيچ حرمتي براي هيچ كسي باقي نخواهند ماند.
2727