به گزارش خبرآنلاین این کارشناس مسائل منطقه با روزنامه وقایع اتفاقیه مصاحبه ای کرده است که از نظر می گذرانید.
محیط امنیتی حاشیه ایران بسیار شکننده است. در بسیاری از مناطق جهان، کشورها برای تأمین امنیت و منافع خود رو به سازمانها و اتحاد و ائتلافهای منطقهای و جهانی میآورند. با این حال بهنظر میرسد با وجود اینکه ایران در برخی از سازمانهای منطقهای مانند اکو، شانگهای و اوپک عضویت دارد اما به نظر میرسد هیچکدام از این سازمانها از کارایی لازم برخوردار نباشند. شما آینده ایران با چنین محیطی را چگونه پیشبینی میکنید؟
باید بحث سازمانهای بینالمللی و اتحاد و ائتلافها را از یکدیگر متمایز کرد. معنای ائتلاف بسیار فراتر از سازمانهای بینالمللی است. سازمانهای بینالمللی یک فرصت تجمع و همکاری بر اساس یکسری از اهداف متوسط و معمول است، به گونهای که بتواند ظرفیتهای منطقهای و یا بینالمللی را بیشتر کند و از حضور خود در آن سازمانها و مجموعهها، فرصتها و مزیتهایی کسب کند.
اما وقتی صحبت از ائتلاف، محور و شراکتهای تاکتیکی مثلا در حوزههای امنیتی میشود، بحثی جداگانه پیش میآید. بهطورکلی اتحاد و ائتلاف و سازمانهای بینالمللی دارای مبناهای کاملا متفاوتی هستند که برآمده از مدیریت، تهدیدات و فرصتها است و ارتباط مستقیمی با موازنههای متقارن و به شکلی هم در چارچوب بازدارندگی تعریف میشوند.
جمهوری اسلامی تعریف خاص خود را از نظم منطقهای دارد. این نظم منطقهای خصوصا در حوزه خاورمیانه یک مفهوم اساسی دارد. اگر به گذشته و قرارداد سایکس - پیکو نگاه کنیم، شاهد ایجاد یک نظم شبهاروپایی هستیم. با این حال امروزه نظم مطلوبی که ایران از آن صحبت میکند و آن را ارائه میدهد، بیشتر در چارچوب نوعی همگرایی است. تعریفی که جمهوری اسلامی از این نظم میکند در چارچوب نوعی چسپندگی ژئوپلیتیک مطرح میشود که این موضوع با نوع نگاهی که به سازمانها داریم فرق میکند.
ارتباط نظم مطلوب و سازنده و همگرا، دارای درک بزرگی از توانایی و قدرت متوازنکننده است و در این چارچوب باید چگونگی همکاریهای محوری را به درستی مدیریت کرد زیرا هرگونه سهلانگاری میتواند وابستگی پنهان و ناخودآگاه را پدیدار کند.
ایران از مؤسسان و پایهگذاران سازمان اکو بوده است اما بهنظر میرسد بعد از اینکه پی به ناکارآمدیهای این سازمان برد بیشتر رو به شانگهای آورد، هرچند که تاکنون عضویت دائم جمهوری اسلامی در این همگرایی عمدتا روسی - چینی پذیرفته نشده است. نظر شما در این رابطه چیست؟
درباره این موضوع اگر بخواهیم نقش اکو و شانگهای را با یکدیگر مقایسه کنیم، باید گفت سازمان شانگهای بیشتر دارای نقش و بعد امنیتی است، در حالی که اکو کاملا غیرامنیتی است و با مفهوم اقتصادی شکل گرفته است که در عین حال از مزایا و ضعفهایی نیز برخوردار است. همین امر نیز باعث شده تا این سازمان نتواند تاکنون از موقعیت شایستهای برخوردار باشد. تکروی و بیاعتنایی و تحریک جانبی و بیصدا، میزان تعهد را کاهش داده است. البته امید است که این امکان باز تولید شود و در مسیر یورو آسیا نقشآفرین باشد.
بهطورکلی جایگاه ایران در سازمانهای منطقهای و بینالمللی چگونه است؟
در این رابطه من معتقدم که ایران در سازمانهای مهم اقتصادی مانند اوپک و اوپک گازی جایگاه خاص خود را دارد که این امر دارای ارزشهای مهمی است. همگرایی کشورهای تولیدکننده گاز که ایران و روسیه از اعضای آن هستند، روندهای مهم اقتصادی و حتی ژئوپلیتیکی را بخصوص در زمینه گازی ایفا خواهد کرد. همکاری در حوزه دریای خزر ادامه دارد و این عضو ناظر کشورهای دریای سیاه نیز هست و در شرق هم همکاری با سارک را ادامه میدهد. درباره جنبش عدمتعهد هم جایگاه و ارزش تعامل کاملا حفظ شده است.
علاوه بر این ایران در زمینه نقشی که میتواند به عنوان یک قدرت ایدهپرداز خصوصا در چارچوب مبارزه با افراطیگری و مقابله با خشونت بدهد، در منطقه مؤثر عمل میکند. بدون تردید این موضوع باعث میشود تا مقام و موقعیت ایران در سازمانهای بینالمللی در زمینه پرستیژی ارتقا یابد.
ایران همچنین در بخش همکاریهای محدود منطقهای مانند مبارزه با تولید و تکثیر مواد مخدر نقش بسیار مهم و حساسی دارد. همکاری اتحادیه اروپا با ایران و پاکستان و افغانستان در این راستا صورت میگیرد. علاوهبر این باید به همکاریهای جدید جمهوری اسلامی با کشورهایی مانند سوریه، لبنان، عراق و روسیه در حوزه مقابله با تروریسم نیز توجه خاصی داشت.
اگر دقت کنید متوجه میشوید که این همکاریها نه ناسیونالیستی است که مثلا بر اساس ایده آریایی باشد و نه در چارچوب حلال شیعی میگنجد. حتی درباره کشور عراق که دارای اکثریتی شیعی است نیز نمیتوان گفت که جمهوری اسلامی الگوی خود را به این کشور تحمیل کرده است. اگر کشورهایی دیگری نیز بخواهند به این محور بپیوندند نیز مورداستقبال قرار میگیرند و دولتهایی مانند ترکیه نیز میتوانند با تغییر سیاست ، درک روشنی از خود نشان دهند.
به بیان دیگر این محور بیشتر یک ظرفیت است و به دنبال خط تفکیک در منطقه نیست. اینها همه نمونههایی بود که بر اساس آن میتوانیم بگوییم که جمهوری اسلامی در منطقه با محدودیتهای شدید مواجه نیست و عدمعضویت در اتحادها و سازوکارهای امنیتی باعث شده است تا کشورمان دارای نقش و تأثیر و حضور باشد. هرچند در دوران قبل از برجام تمام تلاش برخی کشورها این بود که بحث انزوای دیپلماتیک و منطقهای را دنبال کنند اما اکنون تاریخ مصرف این موضوع دیگر تمام شده است، چراکه ایران پس از برجام توانسته است ادبیات و گفتمان خود را به شکلی متفاوت ترویج دهد که این موضوع از اهمیت و دستاوردهای خاصی برخوردار است.
با وجود محدودیتهای ساختاری، آیا امکان پیوستن ایران به یک اتحاد نظامی یا اردوگاه نظامی وجود دارد؟
این بحث پیچیدهای است که به قانون اساس ما مربوط خواهد شد. بر اساس نص صریح قانون اساسی، جمهوری اسلامی ایران وارد هیچگونه از اردوگاههای نظامی نخواهد شد. به همین خاطر نیز در بحث عضویت در پیمان شانگهای قدمها را شمرده برمیدارد. موضوع دادن پایگاه به هر کشور خارجی هم که عملا غیرممکن است.
معنای اتحاد، ائتلاف، شراکت، همکاری و همسویی، هر کدام دامنه و معنای خاص خود را دارد و رهبر انقلاب در این خصوص راهنمایی لازم را همیشه از خود نشان دادهاند. اگر ایران در مسیر قدرت متوازنکننده در جهان گام برمیدارد بایستی امتداد را در هریک از روندها کاملا در نظر بگیرد و خود را اسیر برخی سناریوها نسازد. شجاعت دیپلماتیک یکی از شاخصهای مهم است تا در چارچوب منشور انقلاب بتواند حتی با دشمن و رقیب خود صحنه را مدیریت کند. انجماد و عدم ابتکار و بازی یکطرفه نمیتواند نظم منطقهای مطلوب را به ارمغان بیاورد.
اگر پیمان شانگهای به سمت سازمانی نظامی گام بردارد حدود ایران چگونه تعریف میشود؟
اگر پیمان شانگهای در آینده به سمت نظامی شدن برود. در این صورت جمهوری اسلامی قطعا ملاحظات خاص خود را خواهد داشت. روسیه با توجه به پیمان امنیت و همکاری (سیستو) یکی از مخالفان تغییر ماهیت پیمان امنیتی شانگهای است و بدیهی است وقتی اعضای رقیبی همچون هند وپاکستان یا هند وچین و. . . وجود دارند، نمیتوان در کوتاهمدت به این فرضیه که در سؤال مطرح کردید به صورت قاطع و حتمی پاسخ داد.
اخیرا آقای بروجردی رئیس کمیسون امنیت ملی مجلس در نشست سازمان پیمان امینت جمعی در شهر سن پترزبورگ شرکت کرده بود. همانطور که میدانید این سازمان کاملا نظامی و تحت تسلط روسیه است. شرکت در این نشست از سوی ایران به چه معنا است؟
قبلا هم در چارچوب اجلاسهای پارلمانی ناتو هم از ایران دعوت شده بود و این امری بدیهی و عادی است. در جریان قرار گرفتن از نشست سازمان امنیت جمعی، به معنای تلاش برای عضویت ایران در این نهاد نظامی نیست. ایران در این زمینه با محدودیت قانون اساسی مواجه است.
آیا پیشتر نیز ایران با چنین سازمانهایی همکاری داشته است؟
بله. ایران در سال 1371 در مذاکرات دیپلماتیک درخواست عضویت در سازمان امنیت و همکاری اروپا را نیز داشت، اما اگر درست خاطرم باشد جمهوری اسلامی به دلیل عضویت اسرائیل در این سازمان، از ادامه درخواست عذرخواهی کرد.
ایران پس از برجام همچنان دارای محیط امنیتی تنشزایی است، بهخصوص که کشورهای عربی از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی هراس دارند و احتمال دارد که واگرایی بیشتری با کشور ما داشته باشند. نظر شما در این رابطه چیست؟
بدون تردید این شدت تبلیغاتی که در اذهان عمومی در حال حاضر صورت میگیرد برابر با تصویر کامل جایگاه ایران نیست. وقتی درباره فلات سیاسی ایران صحبت میکنیم با انباشت بزرگ و گستردهای در ضلع شرقی مواجه میشویم. بدین معنی که در آنجا بالای 90 درصد اهل سنت پشتیبان و همراه با ایران هستند و به نوعی از انقلاب اسلامی درک درستی دارند. در نتیجه نباید اقدامات بعضی گروهکهای تکفیری و تروریستی را به عنون کل اهل سنت در نظر بگیریم. اهل سنت برادران ما هستند و ایران همواره منادی وحدت جهان اسلام بوده است.
فلات سیاسی ایران به گونهای است که پیوستگیهای جدی با مناطق اطراف دارد. به طور مثال الان در هند شاهد جمعیتی بیش از 60 میلیونی شیعیان هستیم و بعید نیست که این کشور در آینده به دومین یا حتی اولین کشور شیعه جهان تبدیل شود. به همین خاطر وقتی به حضور تمدنی و تاریخی ایران نگاه میکنیم، متوجه این نکته میشویم که حضور و نفوذ ایران در آسیای مرکزی، آسیای کبیر غربی و خاورمیانه دارای معنای انکارناپذیر قدیم و کهن است.
غیر از عراق چه متحد دیگری در منطقه داریم؟
در حوزه خلیجفارس کلیدیترین و ژئوپلیتیکترین کشور عمان است که بر تنگه هرمز متمرکز است و همین کشور عربی بهترین مناسبات را با جمهوری اسلامی دارد. در رابطه با عربستان نیز من معتقدم که روابط با این کشور قابل اصلاح است و میتوان روابط پرتنش کنونی را تصحیح کرد. دیگر لازم نیست از لبنان یا سوریه یا همکاری خوب با الجزایر و کویت و انشاءالله در آینده با مصر سخن بگویم.
نقش قدرتهای فرامنطقهای در تنشهای منطقهای پیرامون ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
اقدامات درون منطقهای که ما امروزه شاهد آن هستیم، تلاش برخی جریانات در کشورهای فرامنطقهای است که خواستار ثبات نیستند. هرچند در مقاطعی از دوران جنگ سرد و دوران پس از جنگ سرد صحبت به میان میآمد و متأسفانه با گمانهای بد، هم اکنون این کشورها از جنگهای طولانی در منطقه سخن میرانند که بسیار خطرناک است.
استفاده صریح و بدون ملاحظه از این ادبیات بسیار خطرناک است. ما الزاما میتوانیم در این دوران قرار نداشته باشیم و کاملا در مسیر جداگانهای حرکت کنیم، منوط به این که بتوانیم تعدیلهای یکدیگر را درک و با تلورانس بیشتری حرکت کنیم. تعامل ایران و غرب قابل ترمیم است اما این مسئله بسته به نوع رفتار و اراده متمرکز است. مذاکره با رابطه خیلی فرق دارد.
از سوی دیگر روابط ایران با ترکیه دارای حداقلهای مطمئنی است و در عین حال، حد و حدودی دارد که در آن حوزه قابل پیگیری است. مثلا ارتباط پیدا کردن ایران با ترکیه بر اساس محور ناتو امری است که در حالت حداکثری هرگز محقق نخواهد شد، ولی این که روابط ایران و ترکیه میتواند به مناسباتی بد بینجامد،حداقل برای من قابل تصور نیست.
عدم افزایش تنش بین ایران و ترکیه دلیل خاصی دارد؟
جناح شرقی ترکیه نگاه خاصی به جمهوری اسلامی دارد و این از اهیمت بالایی برخوردار است. چرا که موتور مولد حزب حاکم عدالت و توسعه در شرق ترکیه شکل گرفته است و در آنجا بود که توانست موقعیت خود را افزایش دهد. آقای اردوغان بخوبی تاریخ را به یاد دارد.
منظور از قدرت ایدهپردازی جمهوری اسلامی چیست؟ آن هم در شرایطی که اخیرا ائتلافی با رهبری عربستان حول محور مبارزه با تروریسم شکل گرفته است.
بعد از اقدام داعش، آمریکا تلاش کرد تا ائتلافی بینالمللی علیه این گروه تشکیل دهد. در آن زمان ایدهای مطرح شد که ایالات متحده به دنبال بهرهبرداری از سناریوهایی همانند دوران پس از 11 سپتامبر است. علاوه بر این سؤالهای جدیدی شکل گرفت که هدف واشنگتن از این ائتلاف چیست. با این حال بعد از مدتی بحث، کارآمدی این ائتلاف مطرح شد. به همین دلیل ما در برخی مواقع شاهد تشکیل ائتلافهای کاعذی هستیم که در عمل نمیتواند منجر به نتایج عملی شود. شما به آخرین قطعنامه شورای امنیت نگاه کنید. آقای مک کین میگوید بازهم ایران پیروز شد. مهم اصول و تمرکز جامع بر دیالوگهاست که باید با همه به صورت مدیریت شده انجام شود تا آثار آن برای پیشبرد مقاصد روشن گردد.
یعنی از نظر شما ائتلاف عربستان واقعی نیست؟
باید دید آیا این اقدام عربستان برای مرحلهسازی و اقدامات بعدی و مهار تروریسم است یا خیر؟ مهار تروریسم و زایشگاه تروریسم را نباید مورد اشتباه قرار داد. برخی از کشورها به الهامبخش و ماشین جوجهکشی تروریسم تبدیل شدهاند و اکنون خود را پرچم دار مبارزه با تروریسم معرفی میکنند. اگر این کشورها واقعا به دنبال تغییر رفتار خود هستند باید از آن استقبال کرد، چرا که گروه تروریستی داعش در حال از بین بردن فقه اهل سنت و سلسله مراتبها است، به طوری که قضاوت و اجتهاد خاص خود را مطرح میکند و این بیشتر بر علیه برادران اهل سنت و باعث نگرانی جهان اسلام است.
البته این امکان وجود دارد که برخی در آمریکا تلاش کنند از برخی کشورهای عربی به عنوان پیاده نظام یا بانک تأمین هزینهها استفاده کنند. جهالت را باید کنار گذاشت و به آینده فکر کرد.
4949