به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، او در گفتوگویی با سایت هنر و تجربه درباره نحوه داوری فیلمهای هنر و تجربه در جشنواره فیلم فجر و حاشیههای پیرامون آن سخن گفته است.
مشروح این مصاحبه را میخوانید:
بعد از اعلام آرای داوران بخش هنروتجربه جشنواره سیوچهارم فیلم فجر، نظرهای مختلفی از سوی تعدادی از سینماگران و یا منتقدان عنوان شد، در این میان انتقادهایی هم درباره نحوه داوری فیلمها و این که اساسا گروه هنروتجربه معیار مشخصی در این زمینه ندارد، شنیده شد. ما هم در سایت هنروتجربه نظرات مخالفان و موافقان را شنیدیم و فکر کردیم برای روشن شدن چرایی این انتخابها، بهترین کار، طرح پرسشهای منتقدان و حتی شایعهها با یکی از اعضای شورای سیاستگذاری هنروتجربه است که انتخاب و داوری بخش هنروتجربه جشنواره فیلم فجر را هم برعهده دارند. بنابراین سایت هنرو تجربه بیرودربایستی شایعهها و انتقادها و پیشنهادهای مطرح شده را با هوشنگ گلمکانی درمیان گذاشت.
معیار انتخاب و سپس داوری فیلمهای بخش هنروتجربه چه بوده و با توجه به این که در صحبت های خود شما و دیگر اعضای شورای سیاستگذاری همواره بر این نکته تاکید شده که «نباید آدرس غلط بدهیم» این معیار چقدر با اهداف هنروتجربه همخوانی داشته است.
انتخاب و داوری فیلمهای بخش «هنروتجربه» كاملاً منطبق با تعریف و هدف مورد نظر شورای سیاستگذاری بوده؛ تعریف و هدفی كه طی دو سال اخیر بارها در موردش بحث شده و توافقی جمعی در مورد آن وجود دارد. اما میدانید كه این گونه تعریفها جنبه اعتباری دارد و با وجود توافق برسر كلیات یا حتی جزییات تعریف، بر سر تعیین مصداقهای تعریف ممكن است اختلاف نظرهایی وجود داشته باشد كه در آن موارد بحث میشود و در نهایت، رأیگیری به شیوهای دموكراتیك تكلیف آن مورد خاص را روشن میكند. مطمئن باشید هیچ زور و اجبار و ملاحظهای در انتخاب هیچ فیلمی در این بخش نبوده و طبعاً بیل به كلهمان نخورده كه بخواهیم با انتخاب فیلمهای بیربط به تعریفهایمان، نفس این حركت را زیر سؤال ببریم. به نظرم كل فیلمهای این بخش در جشنواره امسال و پارسال، و بهخصوص برگزیدههای این دو سال، تنوع انتخابها و اصولاً گستره تنوع این نوع سینما را نشان میدهند. قرار نیست خودمان را به یك نوع فیلم محدود كنیم.
در این میان چطور شد که فیلمی مانند چرا فیلم «چهارشنبه» که به عقیده برخی منتقدان، یک فیلم قصه گو و کلاسیک است، تندیس بهترین کارگردانی را دریافت کرد.شایعات میگوید که یکی از اعضای هیات داوران هنروتجربه طرفدار این فیلم بوده و برآرای بقیه تاثیر گذاشتهاست.
به طور طبیعی در مورد مصداقهای سینمای هنروتجربه اختلاف نظرهایی در جامعه وجود دارد. البته در زمینه فیلم «تجربی» اختلاف كمتر است. معمولاً فیلمهایی كه ساختار فرمی و روایتی غیركلاسیك و غیرمتعارف یا نوآورانه دارند، به عنوان فیلم تجربی شناخته میشوند؛ حالا این كه فیلم تجربی خوبی باشند یا نه، بحث دیگریست. اما در مورد فیلم «هنری» اختلاف نظر بیشتر است. برخی اصلاً این بخش از ویژگی «هنروتجربه» را فراموش میكنند و انتظار دارند همه فیلمهای این بخش تجربی باشند و به همین دلیل معتقدند فیلمی مثل «چهارشنبه» نهتنها نباید جایزه بگیرد، بلكه اصلاً جایش در این بخش نیست. با این نگاه و استدلال، تعدادی دیگر از فیلمهایی كه طی یك سال و نیم اخیر در سینماهای هنروتجربه اكران شدهاند، قاعدتاً نباید جایی در این میان داشته باشند. مثل «پرویز»، «احتمال باران اسیدی»، «یك شب» و احتمالاً تعدادی دیگر. «قصهگو» بودن و «خطی» بودن روایت مانع از هنری بودن یك فیلم نیست. به تعبیر بنده و توافق جمعی در شورای سیاستگذاری و نظر رایج در میان بسیاری از سینمادوستان، فیلمهایی كه در نگاه و پرداخت لحظههایشان، ظرافتها و حساسیتها (و احیاناً شاعرانگیها) و نكتههایی حاكی از دقتنظر فیلمساز و عبور او از كلیشههای رایج پرداخت موقعیتهای مشابه وجود دارد، فیلم هنری تلقی میشود. به نظر شما، فیلمهای اصغر فرهادی هنری است یا نیست؟ طبعاً فیلمهایش تجربی نیستند اما قطعاً هنری هستند؟ فیلمهای مهرجویی به رغم قصهگو بودن هنری نیستند؟ فیلمهای میشاییل هانكه چهطور؟ یا فیلمهای برادران داردن كه این قدر ساده و سرراست و خطی و غیرتجربی هستند، قطعاً مصداق سینمای هنری هستند یا بعضی از فیلمهای ویم وندرس. یا بهترین نمونههای سینمای نئورئالیستی كه مظهر واقعگرایی و روایت ساده خطی هستند اما قطعاً در رده فیلمهای هنری جای میگیرند. سینمای هنر و تجربه، طیف وسیعی از فیلمهای سوپرآوانگارد، تا فیلمهایی كه مرز باریكی با سینمای بدنه را دارند در برمیگیرد؛ كه این بخش دومش شامل فیلمهای هنری میشود و «چهارشنبه» لااقل به اعتبار آغاز و پایانش با تعریف شورای سیاستگذاری، در حیطه سینمای هنری قرار میگیرد، اما ممكن است این فیلم به نظر كسانی فیلم ضعیف یا حتی بدی باشد كه به نظر ما این طور نبوده و آن را شایسته دریافت جایزه تشخیص دادیم. این استدلال كه نوع بهتری از این فیلم (ابد و یك روز) در جشنواره بوده و «چهارشنبه» هم از همان نوع است و میتوانسته در همان بخش باشد از نكتههای قابل اشاره در این روزها بودهاست. بله، هر دوی این فیلمها، آثار واقعگرای اجتماعی هستند.«ابد و یك روز» فیلم مورد علاقه من هم هست و به نظرم نسبت به «چهارشنبه» فیلم بهتری هم هست، اما «چهارشنبه» با تعریفهای موجود ما فیلم نزدیكتری به سینمای هنروتجربه است. ضمن این كه علاقه به یك فیلم كه گناه و اتهام نیست. اگر كنایه پایان سوالتان به بنده و معرفی «چهارشنبه» درماهنامه «فیلم» ویژه جشنواره به عنوان یكی از فیلمهای اول انتخابیام و توصیه به دیدن این فیلم است، این كه تازگی ندارد. هشت سال است دارم این كار را – با غرور و افتخار – میكنم و طبعاً بخشی از كار ما همین است. داور یك جشنواره هم كارش این است كه از فیلم مورد علاقهاش دفاع، و احتمالاً دیگران را متقاعد كند كه این فیلم خوبی است. نمیدانم این كجایش عجیب یا عیبناك است. اگر منظور ملاحظات فراسینمایی است كه بنده اسم سروش محمدزاده را اولین بار با همین فیلم شنیدم و الان اگر جایی ببینمش او را نمیشناسم. نه برخوردی بوده و نه حتی تماسی. واقعاً درمورد چه چیزهایی باید توضیح بدهیم!
و دلایل انتخاب «نیمرخها» به عنوان بهترین فیلم…
خب حالا پس از این توضیحات، راحتتر میتوان به طور خلاصه پاسخ داد كه «نیمرخها» و اصلاً همه فیلمهای ایرج كریمی فقید مصداقهای بارز فیلم هنری هستند و «نیم رخها» در چارچوب دنیایی كه بنا كرده، تناسبهای درونی شكیلتر و پرداخت شستهرفتهتری دارد و بیش از بقیه فیلمهای این بخش رأی آورد. نكته این است كه دو فیلم برگزیده این بخش در جشنواره امسال، از حوزه سینمای هنری بودند و به نظر ما فیلمهای تجربی امسال به قدرت و استحكام این دو فیلم نبودند؛ برخلاف برگزیدههای این بخش در جشنواره پارسال كه بیشتر به سینمای تجربی نزدیك بودند.
چرا حتما باید ۱۱ فیلم در این بخش انتخاب میشد. آیا به نظر شما همه این فیلم های واجد شرایط شرکت در این بخش بودند اگر نه، نمی شد با مسئولان جشنواره برای کم کردن تعداد فیلم ها مذاکره می کردید.
به هر حال هر جشنواره ملزومات و قالبی دارد. جشنواره فجر در یازده روز برگزار میشود و تعیین ۲۲ فیلم برای بخش مسابقة اصلی به معنای دو «باكس» یازدهفیلمی است. كما اینكه بخش «نگاه نو» هم یك باكس یازده فیلمی است. تقریباً همه جشنوارههای دنیا تعداد فیلمهای بخشهایشان، اغلب تناسبی با تعداد روزهای برگزاریشان دارد. ضمناً حتماً می دانید كه با افزایش شمار فیلمهای متقاضی شركت در جشنواره، چه فشار عظیمی بر مدیران جشنواره برای حضور فیلمها در برنامه هست و درست به همین دلیل قرار شد امسال فیلم تكراری در بخشهای مختلف نباشد تا از حداكثر ظرفیت بخشها استفاده شود. به طور طبیعی با نگاهی سختگیرانه، هر كس میتواند بسته به سلیقه خود و میزان سختگیریاش تعدادی از فیلمهای جشنواره را حذف كند. با نگاه مسعود فراستی شاید بهتر باشد كل جشنواره با مثلاً پنج فیلم یا كمتر برگزار شود، در حالی كه بهروز افخمی پیشنهاد كرده جشنواره بهتر است با تعداد فیلمهای بیشتر و به شكل یك تورنمنت مرحلهای در طول یك ماه برگزار بشود. همین است دیگر.هر كس در ذهنش جشنواره خیالی خودش را برگزار میكند.
یکی از انتقادهایی که مطرح می شود گستردگی این انتخاب است، که از یک فیلم سلفی تا یک فیلم کلاسیک را شامل میشود و گویی معیار متقن و مشخصی وجود ندارد.
نمیفهمم. گستردگی خوب است یا بد؟ به نظر ما كه خوب است. فیلم سلفی میتواند فیلم خوبی باشد و فیلمی با ساختار كلاسیك میتواند فیلم بدی باشد. ضمن این كه فیلم خوب كلاسیك ارزش و اعتبار و جایگاه خودش را دارد اما جایی در سینمای هنروتجربه ندارد. عرض كردم كه، معیار و تعریف متقن و مشخص وجود دارد اما در همه جای دنیا و نزد هر سینمادوستی، گاهی و در مواردی، تعیین مصداقهای آن تعریفها چندان آسان نیست و گاهی آدم با خودش هم اختلاف نظر دارد! هر شخص یا گروهی كه تعریفی ارائه بدهد و مصداقهایی را معرفی كند با تعجب و پرسش و احیاناً اعتراض عدهای مواجه میشود. هیچ چارهای نیست. قالبهای خیلی معینی برای فیلم هنری یا تجربی یا هر نوع فیلم دیگری وجود ندارد كه فیلمها را در آنها بریزیم و اگر عیناً تناسب با قامتشان داشت بگوییم مصداق این تعریف هستند و اگر نبود بگوییم نه.
بعضی از فیلم های این بخش به آماتوری نه تجربهگرایی متهم شدهاند و این که اصولا مرز بین فیلم آماتوری و فیلم تجربی و هنری در گروه هنروتجربه مخدوش شدهاست.
آماتوریسم معمولاً در برابر و متضاد حرفهایگری تعریف میشود نه در برابر تجربهگرایی. فیلم آماتوری میتواند فیلم هنری یا تجربی خوبی باشد و یك فیلم حرفهای كه به قصد هنری و تجربی بودن ساخته شده می تواند فیلم بدی باشد. در اساسنامه گروه هنروتجربه، جایی قید نشده كه فیلم آماتوری خوب، جایی در این گروه ندارد. فیلم آماتوری یعنی فیلمی كه در مناسبات سینمای حرفهای ساخته نشده و با این تعریف، بسیاری از فیلمهایی كه به این گروه عرضه میشود، فیلمهای آماتوری هستند و سینماگران حرفهای آینده از میان همین آماتورها معرفی میشوند. اما اگر منظورتان از فیلم آماتوری فیلمهای خام و ضعیف است كه در مرحله ارزیابی كیفی آنها كاری به این نداریم كه با مناسبات حرفهای ساخته شدهاند یا به صورت آماتوری. ملاك، كیفیت نهایی آنهاست. بار دیگر تكرارمیكنم كه «آماتوریسم»، تضادی با گرایش هنری و تجربی ندارد. اتفاقاً آنهایی كه این جور ایرادها را میگیرند، چنین تعریفهایی را نمیشناسند.
با توجه به دوساله شدن حضور بخش هنروتجربه در جشنواره فیلم فجر آیا بهتر نیست این فیلم ها برای خودشان جشنواره جداگانهای داشته باشند.
بله، بهتر است. و به دوستداران و دستاندركاران این نوع فیلمها مژده میدهیم كه قرار است از سال آینده جشنواره مستقل و بینالمللی سینمای هنروتجربه برگزار شود. به این ترتیب بخش هنرو تجربه در جشنواره فجر حذف میشود و حضور گروه هنروتجربه در جشنواره فجر احیانا فقط در حد انتخاب دو فیلم از كل آثار شركتكننده در جشنواره به عنوان «برگزیدههای هنروتجربه» خواهد بود؛ مثل همین اتفاقی كه امسال در در جشنوارههای فیلم كوتاه و سینماحقیقت افتاد. لطفاً در مورد جزییات جشنواره مستقل هنروتجربه فعلاً چیزی نپرسید چون تازه بحثهای مقدماتی در این زمینه آغاز شدهاست.
۵۸۵۸