صادق پورصادق: آیینها و رسمهای مردم فرآیند الزامات و نیازهای درهم تنیده مادی و معنوی، در پیوند جغرافیایی و شیوههای تولید و ساختارهای اقتصادی دوره های مختلفاند که برحسب ضرورت پیوسته در حال تغییرند و به مقولههایی که در ژرفا معنا دارند پاسخ میدهند.
عید نوروز هم تنها جشنی است که از دوران باستان با عظمت تمام و همراه با انبوهی از افسانه و آیین تا به امروز ادامه یافته است. عظمت نوروز را از نقشهای تخت جمشید گرفته تا آثار ادبی و هنری گوناگون عربی و فارسی در همه جا میتوان یافت.
یکی از کهنترین و بزرگترین منابعی که به جشن و افسانهها و آیینهای مربوطه پرداخته است، کتاب «آثار الباقیه» اثر ابوریحان بیرونی (متوفی 440 هجری قمری) است. او مینویسد: «سال نزد فارسیان چهار فصل بود. بر حسب این فصول عیدهایی داشتند که به اهمال در کبیسه روز این عیدها جابهجا میشد. از جمله این اعیاد یکی روز اول فروردین ماه یعنی نوروز بود. که روزی بس بزرگ است که به علت زنده شدن طبیعت گویند. آغاز خلقت جهان در آن روز بوده است.»
اما شاید بتوان مهم ترین معنای درون ساختی عید نوروز در تفکر تاریخی ایرانیان را بحث اعتقاد به وحدانیت و خلقت نو به نو از طرف یک منبع هستی بخش لایزال دانست. در این تفکر گذشت زمان نه جریانی همگن و پیوسته بلکه تبلور آفرینشی مجدد و در لحظه، اما در قالب یک چرخه کیهانی مقهور به اراده منبع هستی بخش است. در قالب این جهانبینی هم، ایرانیان با هنرمندی تخم مرغ را به مثابه نمادی از تفکر خود برگزیدند.
تخممرغ رنگی که ایرانیان در عید نوروز از آن استفاده می کنند در روز جشن تولد آدمیان، تمثیلی از نطفه باروری است كه بزودی باید جان بگیرد تا زایش كیهانی انجام پذیرد. پوست تخم مرغ نیز خود نمادی از آسمان و طاق كیهان است. رنگ آمیزی شاعرانه تخم مرغ ها هم نشانه ای از آمال و آرزوهای خداپرستانه از آینده ای زیبا و رنگارنگ می باشد.
به هر حال ایرانیان همانطور که تاریخ گواهی می دهد هیچ وقت کافر یا مشرک نبوده اند. و این حقیقتی است که باعث شد ایرانی به راحتی اسلام،آخرین دین یکتاپرستی را بپذیرد.