محمدجواد ترابی: برگزیدگان رقابت شعر علمی به مناسبت سالگرد تولد داروین معرفی شدند. این رقابت را وبلاگ تیرنیلب، وابسته به نشریه نیویورک تایمز به راه انداخت. در این رقابت از مجموع 60 اثر رسیده، دو قطعه موسیقی در دو بخش داروین و غیرداروین انتخاب شد. قطعه «من زیرکم» اثر ری جسل، برنده بخش غیر داروین شد و قطعه «آقای داروین، آقای والاس، آقای متئو» اثر دیوید هین، جایزه بخش داروین این رقابت را از آن خود کرد.
تیرنیلب این رقابت را در ابتدای فوریه / بهمن گذشته به راه انداخت. در این رقابت از علاقهمندان خواسته شده بود تا متن اشعار علمی خود را درباره داروین در انتهای این یادداشت وبلاگ در بخش نظرات قرار دهند.
دیوید هین در قطعه موسیقی «آقای داروین، آقای والاس، آقای متئو»، درباره آقای متئو مینویسد. متئو، درختشناسی بود که دو دهه پیش از داروین به فرآیند انتخاب طبیعی پی برده بود؛ اما بخت و اقبال کم او باعث شد تا مردم، او را تا زمان به شهرت رسیدن داروین نشناسند.
برگزیدگان این رقابت را ریچارد میلنر، آهنگساز نمایش تک نفره «چارلز داروین: زنده و در کنسرت» تعیین کرد. میلنر با بیان تاریخ مفید کشفیات دوران داروین درباره قطعه موسیقی دیوید هین چنین اظهار نظر کرد: «با فراخوانی رایحه موسیقی دریایی امواج غلتان، آقای هین ما را سوار بر کشتی بیگل به سفری به سوی جاهای دورافتادهای میبرد که داروین جوان را صداکرده بود: مالدیو، تاسمانی، سنتهلن و جزایر گالاپاگوس. من خودم مسحور این زیرکی شدم».
مروری بر تاریخ انتخاب طبیعی
طرفداران داروین خیلی زود پس از داروین، آلفرد راشل والاس، طبیعتشناس جوان برجسته را شناختند. نظریه انتخاب طبیعی به طور مستقل، زمانی که بیماری مالاریا در مالزی فراگیر شده بود، به ذهن والاس خطور کرد. والاس با ایجاد اشتیاق در داروین سبب شد داروین، کتابی را که 20 سال از نوشتنش اجتناب میکرد، ظرف 13 ماه به پایان برساند.
اما ترانه هینز، به پاتریک متئو، یکی دیگر از مدعیان ناشناخته این نظریه نیز اشاره میکند. متئو، درختشناس حرفهای ایرلندی است که 26 سال پیش از انتشار مقاله مشترک چارلز داروین و آلفرد راشل والاس؛ کتابی فنی در مورد درختشناسی و درختان دریایی به نام «On Naval Timber and Arboriculture» در سال 1237 / 1858 نوشت و در آن به اختصار راجع به انتخاب طبیعی نوشته بود؛ اما این نوشته با بیتوجهی روبرو شد.
پس از آن که کتاب مشهور داروین، «درباره منشا گونهها» جهان علم را در سال 1238 / 1859 شوکه کرد، متئو در واکنش به داروین اعلام کرد که نخستین بار، وی انتخاب طبیعی را مطرح کرده است. داروین که چندین دهه برای گردآوری دادهها وقت گذاشته بود، پذیرفت که از اعلام این موضوع، خشنود است و «آزادانه تصدیق میکنم که آقای متئو، سالهای بسیاری از من جلوتر وارد شده بود. اما هیچکس شگفتزده نخواهد شد، چرا که نه من و ظاهرا نه هیچ طبیعتشناس دیگری اظهارات آقای متئو را نشنیده است.»
بعدها وقتی که «کاشف» قدیمیتری برای انتخاب طبیعی پیدا شد، داروین طعنه بامزهای را در تاریخ ثبت کرد. ویلیام سی.ولز، پزشک اسکاتلندی-آمریکایی (1757-1817) نظریهای مشابه را در مقالهای به همان اندازه ناشناخته مطرح کرده بود که این مقاله، یک سال پس از مرگش یعنی در سال 1197 / 1818 منتشر شد.
داروین در سال 1244 / 1865 بر اساس آموختههای ولز، به یکی از دوستانش نوشت: «بنابراین پاتریک متئوی پیر، نخستین فرد نیست و او نمیتواند یا نباید خودش را کاشف اصل انتخاب طبیعی معرفی کند».
دیوید هین زیرکانه، ترانه خود را با متئو به پایان میرساند. بیتی اضافی درباره ولز مطمئنا باعث میشد تا سنگینی شعر بیگل، آن را غرق کند. از سوی دیگر، آلفرد راشل والاس همیشه مهربان که از سوی داروین به عنوان همکار جوان در کشف انتخاب طبیعی مورد تصدیق قرار گرفته، اظهارنظر کرده که اعتبار کشف به این ربط ندارد که چه کسی زودتر این نظر را بیان کرده است، بلکه به شخصی تعلق دارد که جهان را به این حقیقت متقاعد میکند. والاس در ادامه متواضعانه گفت این کاری بود که هیچگاه نتوانستم انجامش دهم.
«آقای داروین روی کشتی بیگل، اقیانوسها و دریاها را درنوردید
تا به جنوب آمریکا و تاهیتی و نیوزلند، مالدیو،
تا به استرالیا و تاسمانی، جزیره کیلینگ و سنتهلنا،
تا به اسنشن و مائوریتیوس و برزیل، دِوردز و جزایر گالاپاگوس برود
آقای داروین روی کشتی برای 5 سال دوردستها را درنوردید
آقای داروین در سفرش به گیاهان نگریست، به چارپایان و پرندگان
او از آنها طرح کشید، نمونه جمع کرد و مقالهای حجیم نوشت
او به سوسکها، سوسمارهای درختی، لاکپشتهای غولپیکر و پرندگان بزرگی که نمیتوانستند پروازکنند، نگریست
او به سهرهها، قورباغهها و بزمجهها، نوکاردکیها، پلاتیپوسها و آلباتروسها نگریست
آقای داروین از اینکه از کجا آمده، شگفتزده شد و خیلی زود به ایدههایی رسید
آقای داروین وقتی به خانه برگشت، این ایدههای جدید را دوباره نوشت
اما او نمیخواست که کسی را دلخور کند و به همین خاطر آنها را به کسی نگفت
بیست سال بعد، آقای داروین نامهای از آقای والاس دریافت کرد
که حالا این مرد جوان، درست همان چیزی را که آقای داروین کشف کرده بود، کشف کرده
بر سکان کشتی بیگل، آقای والاس هم همین نظرات مشترک را داشت
آقای داروین و آقای والاس برای مدتی یک گروه شدند
اما آقای داروین در کتاب بزرگش در هزار و هشتصد و پنجاه و نه صفحه نوشت
«درباره منشا گونهها با انتخاب طبیعی»
همه این کتاب را خواندند، هرکس نظری داشت
کتاب بزرگ آقای داروین را
برخی ستایشش کردند، برخی سرکوبش کردند
آقای متئو یک باغبان بود؛ وقتی که کتاب داروین را خواند
نامهای به او نوشت که «فقط یک نگاه به کتابی بیانداز که من درست 30 سال پیش نوشتم، من هم همین را گفته بودم»
هیچکس گوش نکرد و آقای متئو و آقای والاس فراموش شدند
حالا پس از این همه سال، ما فقط کتاب آقای داروین را به یاد میآوریم
حالا که به انتخاب طبیعی فکر میکنی
از فکر کردن به این دو فراموش شده دریغ نکن
نامهایشان را به یاد آور، به اختصار آنها را به خاطر بیاور
آلفرد راشل والاس و پاتریک متئو را.»
در بخش مسابقات غیر داروین؛ ری جسل که خوانندهای در خیابان برادوی در منهتن نیویورک است، از زبان انیشتین درباره رقبای تاریخیاش شعری سروده است که با کلیک در اینجا میتوانید به متن و آوازش دسترسی پیدا کنید. اینگونه نوشته است:
«به افتخار رامبراند و امانوئل کانت، دو بار هورا بکشید.
اما من، من باهوشم!
اسکندر بزرگ،
در مقایسه با من، در رتبه سوم است
درست مثل پاگانینی!
ایگور استراوینسکی، نیجینسکی و مینسکی هم هستند
و البته هومر که ... تاییدش میکنم.
نیوتن و نیچه هم هستند
و پاولوف که هلویی بود
اما من، من خدای علم ام!»