کتایون کیخسروی: سه سال قبل وقتی انیمیشن «آخرین داستان» بهعنوان یکی از شش پروژه منتخب جشنواره انسی فرانسه برگزیده شد، هیچکس حواسش نبود که در این هنر - صنعت نوپا چه اتفاق بزرگی افتاده است. آن روز به این اتفاق مهم در حد خبری کوچک در رسانهها پرداخته شد و طبیعتاً بازتابی نداشت، اما حالا که این انیمیشن به بازار جشنواره کن راهیافته و قرار است بهعنوان یکی از مهمترین انیمیشنهای دنیا در اکران جهانی روی آن حساب باز کنند، همه درباره رونق انیمیشن در ایران و هنر انیماتورهای جوان ایرانی میگویند.
اشکان رهگذر سناریست و کارگردان جوان این انیمیشن که حالا در یک استودیوی خصوصی با بیش از 100 نفر در پی تکمیل این پروژه عظیم است با شور و شوق خاصی از روند تکامل این کار و البته حضور در انسی و کن میگوید.
میخواهیم از زبان خودتان بشنویم که دقیقاً چه اتفاقی قرار است برای «آخرین داستان» (انیمیشنی که شما ساختهاید) در کن بیافتد؟
قضیه به یک مقدار عقبتر برمیگردد. فستیوال انسی مهمترین رویداد انیمیشن در دنیاست و در شهر انسی فرانسه برگزار میشود که در بخش بازار انیمشینها نشستهایی را با میفا پیچز برگزار میکنند. هرساله از سراسر دنیا پروژههایی که مراحل مختلفشان را میگذرانند و در حال کار هستند نمونه آثارشان را به این فستیوال میفرستند که هرسال از کل دنیا 6 اثر انتخاب میشود. بعد عوامل این پروژههای منتخب دعوتشده و توسط انسی ارائه میشوند. حالا برخی دنبال تهیهکننده هستند برخی دنبال پخشکننده و ...سال 2013 انیمشین آخرین داستان توسط این فستیوال انتخاب شد و بعد از معرفی ما یکجورهایی انسی حامی معنویمان بوده است. نکته مثبتی که برای ما اتفاق افتاد این بود که با توجه به مذاکرههایی که با آنها انجام میدادیم درروند پیشرفت کار به ما کمک میکردند و مدام در تماس بودیم. امسال در جشنواره کن بخش جدیدی در رابطه با انیمیشن وجود دارد که 4 فیلم منتخب از انسی به بخش بازار کن راه خواهند یافت. انسی حامی هر چهار پروژه است و به عبارتی این 4 پروژه برترینهای دنیا هستند. سه تای دیگر یکی از لهستان است به نام loving Vincent که درباره ونگوک ساختهشده و خیلی هم معروف است؛ یکی هم از آلمان و دیگری هم از فرانسه. در بازار کن خریداران، پخشکنندهها و تهیهکنندهها دعوت خواهند شد و توضیحات بیشتری به آنها درباره این اثر و سه اثر دیگر داده میشود. در کنار این رویدادها و جشنهای دیگری هم برگزار میشود و درباره پروژه صحبت میکنند و کارهای اقتصادی و تجاریاش انجام میشود.
همانطور که گفتید انتخاب اولیه اثر شما از سوی انسی هم قابل توجه بوده، اما میخواهم بدانم سه سال پیش کسی از این موفقیت حرفی زد؟
بله موفقیت بزرگی برای صنعت انیمیشن ایران بود چون تا الآن هر چه ما انیمیشن در جشنوارههای خارجی داشتهایم بیشتر در قالب فیلم کوتاه و تجربی اتفاق افتاده. سه سال پیش هم یکی از خبرگزاریها و یک بخش کوچک در برنامه هفت به این مسئله پرداختند اما به آن شکل کسی توجه خاصی نکرد. راستش در خود فرانسه هم عجیب بود که این اتفاق افتاده چون همیشه برای این 6 تا پروژه از امریکای جنوبی و آفریقا هم انیمیشن انتخابشده بود و خودشان گفتند اولین بار است که از این قسمت از کره زمین یک کاری را انتخاب کردهاند و برایشان جالب بود.
فرانسویها چطور فهمیدند که چنین انیمیشنی در ایران تولید میشود؟
خودمان اطلاع دادیم. آنها هرساله فراخوان میدهند و از همه جای دنیا برایشان اطلاعات آثار میفرستند. ما هم یک پرونده کامل 60-50 صفحهای با دو زبان انگلیسی و فرانسه تهیه کردیم و برایشان فرستادیم. در این متن توضیح دادیم، داستان چیست، برای چه ساخته میشود، چرا از این گرافیک استفاده میکنیم و ... ما باید توجیهشان میکردیم و خیلی زحمت کشیدیم تا این پرونده را تهیه کنیم. اتفاقاً در ایمیلی که به ما زدند تشکر کردند که چه اطلاعات کاملی از کارمان دادهایم.
ظاهراً کارتان از مدتها قبل استارت خورده و هنوز کار دارد تا تمام شود. شما چیزی حدود 100 انیماتور دارید و کلی وقت صرف کردهاید. از طرفی در صحبتهایتان اشاره کردید که فرانسویها حمایتهای معنوی داشتند پس بودجه کار از کجا تأمینشده؟
ببینید پروژههای انیمیشن همیشه طولانیمدت هستند و بزرگترین کمپانیها هم زیر 4 سال انیمیشن نمیسازند و بعضاً در کشورهایی مثل ژاپن هم پروژهها بین 8 تا 10 سال طول میکشد.«آخرین داستان» هم یک پروژه 8 ساله است و باوجود این که حدود 100 انیماتور روی آن کار میکنند پروژه زمانبری است. حقیقتش این است که با توجه به زمینهای که سال 2013 برای این کار ایجاد کردند با سه چهارتا تهیهکننده فرانسوی خیلی جدی صحبت کرده بودیم و آنها هم علاقهمند بودند که سرمایهگذاری کنند اما محدودیتها و تحریمهایی که مانع از انتقال پول میشد باعث شد نتوانیم حمایت آنها را داشته باشیم. آمدیم به شرکتهای دولتی گفتیم کار مهمی در دست داریم اما توجهی نشد. این اتفاق در حالی افتاد که همین الآن یکی از سایتهای مهم انیمیشن به ما ایمیل زده که تریلر بعدیتان را حتماً از طریق ما پخشکنید و به رسانه دیگری ندهید. بههرحال خوشبختانه بااعتباری که به دست آوردیم و استقبال تهیهکنندههای اروپایی استودیوی خصوصی هورخش روی کارمان سرمایهگذاری کرد و تا الآن با فروش خانه و زمین و ملک سرمایهگذاری کرده و کار را جلو برده است.
از شروع کار هم بگوئید. ایده اولیه برای خودتان بود. یعنی یک داستان داشتید و شروع کردید به ساختن؟
ماسال 89 شروع کردیم. آن زمان بیستوسه یا بیستوچهار نفر بودیم. داستان هم اقتباسی از داستان ضحاک شاهنامه است اما سناریو چندین بار بازنویسی شده که در این راه از نظرات همکاران استفاده کردم. بیشترین دشواری اما همان حمایت نشدن از کارمان بود. درحالیکه همان زمان از پروژههای دولتی حمایت خوبی میشد ما خیلی تلاش کردیم ولی آنقدری که باید به کار ما توجه نشد. ما هیچوقت تجربه چنین تولیدی در ایران نداشتیم به همین خاطر آزمونوخطا کردیم که البته شاید در شروع چنین مسیری لازم باشد. همین شد که ما چیزی حدود 25-24 دقیقه انیمیشن کامل را ریخیتیم دور و دوباره از صفر شروع کردیم. ما مشکلات زیادی را به جان خریدیم چون برایمان مهم بود کیفیت کارمان در کلاس جهانی باشد و البته به فروش جهانی فکر کرده بودیم چراکه عرضه محدود اثر در سینمای ایران توجیهی ندارد و شاید تنها بخشی از هزینههایش را جبران کند. حالا قرار است در کن از تریلر جدید اثر پردهبرداری شود ضمن اینکه 13 دقیقه از کار را هم نمایش خواهیم داد. بازهم میگویم مشکلات مالی روی ما فشار آورد و همچنان هم وجود دارد اما در این مسیر همهچیز را نمیشود از روی کتابها پیدا کرد. روز اولی که کار را شروع کردم فکر نمیکردم کار اینقدر دشوار باشد. کار ما دوبعدی است و باید روی تکتک فریمها کار کنیم.
از گرافیک کارتان ویژگیهای تصویری این اثر بگوئید.
بچههای انیماتور ما بهصورت دوبعدی تکتک فریمها را طراحی میکنند. کار اول کلید میخورد و بعد سه چهار مرحله دیگر روی هر فریم کار انجام میشود. یعنی برای یک فریم از کار چند دپارتمان مختلف کار میکنند. درواقع چند گروه بالای سرکار هستند و مثل کارهای سهبعدی نیست که یک موشن پیکچرز وصل کنیم و باید فریم به فریم کارمان را پیش ببریم.
معمولاً پیکسار و شرکتهای بزرگ دنیا با چالشهای بزرگی مواجهاند. مثلاً پیکسار هرسال با اثری که تولید میکند تکنولوژی انیمیشن را جلو میبرد. ما دوبعدی کار میکنیم چون فضای کارمان شرقیتر است و بیشتر شبیه کارهای ژاپنی و کرهای شده.
اثر شما نسبت به انیمیشنهایی که در چند سال اخیر در کشورمان تولیدشده و البته پیشرفت قابل ملاحظهای داشته چقدر بهتر و متفاوتتر است؟
خب اولاً که کار با تکنیک سهبعدی سادهتر است. در جشنواره فجر که 8 کار انیمیشن حضور داشتند هر 8 تا اثر 3D بودند. رک میگویم که آخرین داستان کیفیت قابل ملاحظهای دارد و متفاوت است. ما برای سناریو هم خیلی زمان گذاشتیم و بااینکه زمان کار 120 دقیقه است اما ریتم اثر میتواند مخاطب را با خودش ببرد. واقعاً داریم تلاش میکنیم یک اثر هنری خلق کنیم و غیرازاینکه کارکرد سینمایی و صنعتی دارد اثری هنری باشد. به همین خاطر در جزء ساختارها و طراحی لباس و حتی بازیگری نهایت دقت و وسواس را به خرج دادهایم. شاید برایتان جالب باشد که ما مربی بازیگری گرفتیم که این مربی مدت یک سال و نیم با بچهها کار میکرد. یا هر هفته برای بچهها درزمینهٔ طراحی کارگاه آموزشی میگذاشتیم و از تمام جزئیات بهراحتی نمیگذریم. فکر نکنم در ایران استودیویی باشد که اینقدر بچههای انیمیشن بخواهند یک آرت را شکل بدهند. ما تمام این روند را بهدقت طی کردیم و خوشبختانه همینکه جشنواره انسی این را تشخیص داد نشان میدهد اتفاق خوبی افتاده.
با این حساب و با توجه به عرضه اثر در بازار کن، آیا این اتفاق ری فروش احتمالی کار تاثیر دارد؟
نمیدانم. اینها به دنیای تجارت ارتباط دارد و قابل پیشبینی نیست. واقعیت این است که هدف ما از همان ابتدا اکران جدی بینالمللی بوده و نمیخواستیم یک پخشکننده درجه 3 امریکایی اثر را در کاتالوگش بگذارد و بعد هم اتفاقی نیفتد. ما امیدواریم اکران بینالمللی خوبی داشته باشد تا برای کارهای بعدی زمینه هموار شود ضمن اینکه امیدوارم داخل کشور هم در اکران موفق باشد.
برای اکران در داخل ایران برنامهای ندارید؟
ما باافتخار این کار را داخل کشور اکران میکنیم چون مردم ما نشان دادند انیمیشن خوب را دوست دارند. همانطور که دیدید شاهزاده روم فروش فوقالعادهای داشت. ما کارمان براثر داستانی از شاهنامه است. فردوسی عمرش را برای خلق اثری به نام شاهنامه گذاشت و خودش هم گفت بسی رنج بردم در این سال سی /عجم زنده کردم بدین پارسی. ما میخواهیم با این کار ادای دین کنیم به فردوسی و وقتی کارمان را شروع کردیم نمیخواستیم کار او را خراب کنیم. شاهنامه یک اثر ملی بود که فردوسی تمام عمرش را برای آن گذاشت. الآن هم ما تلاش میکنیم برای مردم خودمان یک اثر کامل و درست بسازیم و امیدواریم در اکران هم به آن توجه شود. درواقع 8 سال برای این اثر وقت صرف کرد شده و صدها نفر در کن آن را میبینند. یعنی بهعنوان یک اثر ملی میتواند برای صنعت انیمیشن ایران هم افتخار باشد.
شما گفتید در نوشتن سناریو وسواس داشتهاید و چندین بار بازنویسیاش کردهاید اما واقعیت این است که داستانهای شاهنامه سالها خواندهشده و بهصورت منظوم و منثور به آن پرداختهاند. حتی نمایشنامه و کتاب هم با آن داستانها روایتشده. شما در این انیمیشن چهکار کردید که اثرتان جذابیت داستانی داشته باشد؟
در وهله اول باید بگویم این انیمیشن بزرگسال است اما مخاطب کودک ندارد...
...اما با توجه به جلوههای گرافیکیاش میتواند کودکان را هم جذب کند.
بله منظور من گروه سنی الف و ب بود یعنی شاید کودکان بالای ده سال بتوانند ارتباط برقرار کنند اما باید بگویم خود فردوسی هم این داستانها را از منابع دیگری گردآوری و بهروز کرده که قبل از شاهنامه نوشتهشده بودند. ما هم از آن منابع و شاهنامه استفاده کردیم اما باید بگویم داستان بسیار اکشن است و صحنه و سکانسهای اکشن جذابی داریم. ما نیامدیم کاراکترهایی اضافه کنیم که میتوانند اثر را جذاب کنند چون خود شخصیتها قابلیتش را دارند. مثلاً درنبرد ضحاک شما میتوانید نشانههایی از روشنایی را در وجودش ببینید یا همینطور آفریدون یا همان فریدون.
یعنی مثل شخصیتهای اصلی و جذاب بیشتر سریالها و فیلمهای سینمای امروز شخصیتها خاکستری هستند.
بله دقیقاً. مثلاً همین فریدون شخصیت خیلی خوبی دارد اما قهرمان خوبی نیست. مثل ساختار روایی که در دنیا رواج پیداکرده سفری اتفاق میافتد که فریدون در این سفر به استحاله میرسد و به تاریکی وجودش فائق میآید اما ضحاک نمیتواند. این روند برای مخاطب جذاب است و در این مدیوم میتواند ساخته شود اما مثلاً همانطور که استاد بیضایی بخشهایی از شاهنامه را در نمایشنامه روی صحنه بردهاند آنجا به لحاظ ساختاری کار متفاوت میشود.
برای جذاب کردن کاراکترهای انیمیشن آیا از المانها و طراحیهای غیر ایرانی هم استفاده کردهاید تا اثرتان برای مخاطب بینالمللی جذابتر شود یا همهچیز برگرفته از فرهنگ اساطیری شاهنامه است؟
باید بگویم صرفاً خیلی ایرانی نیست. همانطور که میدانید برای ساختار اسطورهای منابع زیادی وجود ندارد. ما برخی از منابع هخامنشی و برخی منابع دوره ساسانیان را داشتیم و استفاده کردیم تا فضای خودمان را طراحی کنیم با نگرش بینالمللی. مثلاً در لباس جنگجوها المانهای هخامنشی میبینیم اما یک مقدار هم بینالمللیاش کردهایم. بچههای انیماتور ما در پیشتولید به انواع موزهها رفتند و همانجا ساعتها طراحی کردند. یعنی ما همهچیز را گرفتیم و از فیلتری رد کردیم. یکی از پارامترهایی که خیلی جالب است موسیقی فوقالعاده اثر است که در تریلر هم میتوانید بشنوید.
چطور شد سراغ کریستف رضایی برای ساخت موسیقی رفتید؟
بله کریستف از سال 2013 با ما بود و من و او باهم کار را در فرانسه ارائه کردیم. او زبان فرانسه صحبت میکند و با فرانسویها ارتباط برقرار کرد. موسیقی این کار ترکیبشده از سازهای ایرانی و موسیقی جهانی تا فوقالعاده جذاب شود. مثلاً تنبور، دف، نی و آواز ایرانی داریم، سازهای زهی و ارکسترال خارجی را هم داریم. درواقع با موسیقی نواحی مختلف کشور و سازهای جهانی کار به سمت خاص شدن پیش رفته است.
به فکر تولید آثار دیگری با استفاده از محتوای این انیمیشن هستید؟
چیزی که فعلاً اجرایی شده این است که قرار شده سه جلد کتاب مصور از این داستان را عرضه کنیم که به اتفاقات قبل از فیلم میپردازد. یعنی بعد از خواندن این سه جلد کتاب آماده تماشای فیلم میشوید.
یعنی این سه جلد کتب بهصورت کمیک استریپ منتشر میشود؟
بله دقیقاً. البته بهتر است بگویم حالت گرافیک نوول دارد و با توجه به تفاوت قطعش متفاوتتر و کمی جدیتر است.
این کتابها در ایران توزیع میشوند؟
بله. اتفاقاً جلد اولش هم آمادهشده و امیدواریم هر چه زودتر منتشر شود.
57245