امیدوار باشیم که این تعویض مدیریت به نفع مردم کشورمان باشد

ظاهرا این بار ماجرای کنار رفتن آقای محمد سرافراز از ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی و آمدن آقای دکتر عبدالعلی علی عسگری به جای او جدی‌تر از گفته‌ها و شنیده‌ها شده است.

سرافراز زمانی به مدیریت سازمان برگزیده شد که سازمان بیش از حد بزرگ و ناتوان شده بود. یکی از ماموریت‌های او کوچک‌سازی و چالاک‌سازی سازمان بود. او تا حدی در کوچک‌سازی صوری سازمان ـادغام شبکه‌ها) و تا حدی نیز در کوچک‌سازی واقعی سازمان موفق بود. اما در ماموریت‌های اصلی و همیشگی یک رئیس سازمان صدا و سیما چه طور؟ این را باید مخاطبان قضاوت کنند که در این مدت از چند درصد آنچه دیده بودند راضی بودند و اصلا رغبت می‌کردند چند درصد از برنامه‌های صدا و سیما را آسوده ببینند.

باید به آمارها نگاه کرد و دریافت سازمان صدا و سیما در این مدت مخاطب جذب کرده یا از کف داده است. و تنها این نیست؛ کیفیت برنامه‌ها نیز باید ارزیابی شود.  جنجال‌ها و حاشیه‌ها را نیز باید سنجید؛ و در نهایت دید چه باقی می‌ماند.

امید این است که جانشین آقای سرافراز بتواند سر گم‌شده‌ی رشته را بازیابد و وضع را از این که هست بهتر کند. فراموش نکنیم که هزینه‌های بالای سازمان صدا و سیما مستقیم یا غیر مستقیم از مالیات‌های مردم تامین می‌شود و آنان باید نه تنها از آنچه می‌بینند و می‌شنوند راضی باشند، که بیش از آن، از آنچه می‌بینند و می‌شنوند سود نیز ببرند.

همچنین بی‌جا نیست به رشد و سیر تحولی شتابان رسانه‌ها در سال‌های اخیر اشاره کنیم و بگوییم بخواهیم یا نخواهیم سازمان صدا و سیما نیز باید به سمت رسانه‌های نو قدمی بلند بردارد تا جا نماند.

به امید محقق شدن سازمانی با کارکرد مطلوب و مفید.