به نظر می‌رسد معلمان خاطی ترسی از ادامه‌ی روش وحشیانه‌ی تنبیه بدنی دانش‌آموزان ندارند و ادامه‌ی روند فعلی کمکی به بهبود وضع نمی‌کند.

جناب آقای فانی

وزیر محترم آموزش و پرورش

 

به نظر می‌رسد هیچ برهه‌ی کوتاه مدت زمانی در حد هفته نباشد که خبری از نابه‌سامانی در یک مدرسه نشنویم. از خبر رابطه‌ی نامشروع و مقرون به عنف معلم با دختر دانش‌آموز نه ساله که بگذریم - که نمی‌دانم چه طور باید از چنین خبری گذشت - خبرهای ضرب و جرح وحشیانه‌ی دانش‌آموزان به دست معلمان که نام ظریف و بی‌تناسب تنبیه بدنی بر آن می‌گذارند مو بر اندام انسان راست می‌کند.

آخرین این سلسله خبرها خبر بستری شدن دانش‌آموز ده ساله‌ی بجنوردی در بیمارستان به علت آسیب شدید وارده به جهاز تناسلی او است. بهانه‌ی معلم برای این رفتار وحشیانه این بوده که دانش‌آموز توپش را زیر میز معلم انداخته. گیرم که دانش‌آموزی چنین کند، کدام عقل و قانون به معلم اجازه‌ی چنین رفتاری را می‌دهد؟ شما خود حاضر بودید فرزندانتان یا نوه‌هاتان با چنین رفتاری مواجه شوند؟ معلمی که بر اثر دیدن یک توپ زیر میزش و احتمالا خنده‌ی دانش‌آموزان لگدی به طفل ده ساله می‌زند که در بخش جراحی بیمارستان بستری شده است، صلاحیت و سلامت روانی حضور در کلاس را دارد؟

مسئولان آموزش و پرورش خبر از پی‌گیری پرونده می‌دهند. خوب سیاستی است. هر بار تا اتفاق رخ نداده هیچ کس احساس مسئولیت نمی‌کند، وقتی اتفاق رخ داد، تازه پای تکذیب‌نامه‌ها میان کشیده می‌شود و - احتمالا - پادرمیانی‌ها و ریش‌سفیدی‌ها. وقتی تمام این‌ها نتیجه نداد و پدر و مادر طفل از وقت و درآمد و زندگیشان گذشتند تا کار را به جایی - اغلب قوه‌ی قضائیه - برسانند، آن وقت تازه مسئولان خبر پی‌گیری می‌دهند. چه پی‌گیری‌ای؟ پی‌گیری به چه کار این دانش‌آموز می‌آید؟ گیرم ضرر و ضربه‌ی جسمی را جبران کردند، ضربه‌ی روحی وارد به چنین کودکی جبران‌پذیر است؟ در روند این پی‌گیری هرگز کسی که اجازه داده چنین معلمی سر کلاس برود شناسایی و بازخواست و تعلیق می‌شود؟

چه پی‌گیری‌ای است که در ماجرای تجاوز به کودک توسط معلمش همین که قوه‌ی قضائیه اعلام کرد رابطه‌ی مذکور تحت عنوان فقهی تجاوز نمی‌گنجد مسئولان آموزش و پرورش بی این که توجه کنند که تجاوز عرفی و تجاوز فقهی دو مفهوم مجزا است با کمال آسودگی گفتند خب بحمدالله تجاوزی در کار نبوده و رابطه‌ی نامشروع معلم با دانش‌آموز بوده است؟ رابطه‌ی نامشروع؟ بین طفل نه ساله و معلم متاهل؟ به گمان شما با مسئول اداره‌ی کل آموزش و پروش استانی که چنین اتفاقی درش می‌افتد چه باید کرد؟

جناب آقای فانی

پنج ماه پیش در ۲۴ آذر ۱۳۹۴ جناب عالی در مورد رفتار وحشیانه‌ی معلم با دانش‌آموز در لرستان فرمودید «عذرخواهی می‌کنم که هنوز چنین اتفاقاتی را در بعضی از مدارس شاهد هستیم و امیدوارم مسیر حرکت و روالی که پیش می‌رود رو به کاهش باشد و به صفر برسد. اداره رسیدگی به تخلفات اداری آموزش و پرورش با این معلم خاطی به شدت برخورد کرده‌است و امیدواریم دیگر شاهد چنین اتفاقاتی در مدارس نباشیم.»

به نظر می‌رسد وزارتخانه‌ی تحت مدیریت جناب عالی نه آموزش‌های لازم برای رفتار انسانی بین معلم و دانش‌آموز را به معلمان می‌دهد، و نه تنبیه متجاسران را با جدیت و اقتدار لازم پی‌گیری می‌کند؛ که اگر کرده بود امروز و هر روز شاهد این فاجعه و چنین فجایعی نبودیم.

پ‌ن: متاسسفانه و دردمندانه شاهد از غیب رسید. در تنبیه جدید که خبرش از شوش رسیده، مجتبی دیناروند رئیس آموزش و پرورش شوش با لحنی توجیه‌گرانه از شیطنت‌های مکرر کودک گفته و از این که معلم با از دست دادن کنترلش دانش‌آموز را تنبیه کرده و البته توضیح نداده چه طور یک مرد بالغ دانشکده دیده حق دارد کنترل خودش را از دست بدهد اما بچه حق ندارد شیطنت کند. بعد گفته والدین دانش‌آموز چون فرزندشان صدمه ندیده قصد شکایت ندارند. در نهایت هم گفته با دانش‌آموزی که تصویر این حمله‌ی وحشیانه را ضبط کرده برخورد خواهند کرد چون دانش‌آموز حق نداشته با خودش موبایل به کلاس ببرد.

دانش‌آموز حق شیطنت که ندارد. حق معامله به مثل با توحش معلم را که ندارد. حتی حق ثبت و ضبط این توحش را هم ندارد چون آوردن موبایل به کلاس و مدرسه قدغن است؟ الان که تصویر ضبط شده در دست است، دستگاه تحت ریاست شما چنین توجیه‌گرانه رفتار می‌کند و خدا عالم است چه رخ داده که پدر و مادر حاضر به شکایت نیستند، اگر صحنه ضبط نشده بود اصلا چه کسی واقعه را گردن می‌‌گرفت؟