از جمله مهمترین اهداف برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب، ترغیب مردم به مطالعه کتاب، اطلاع رسانی، دسترسی آسان، در معرض نمایش گذاردن تازهترین آثار منتشر شده و در این راستا، ایجاد انس و الفت میان پدیدآورندگان با مخاطبین کتاب است. اما دستیابی به این اهداف میسر نمیشود مگر با رویکردی جامعنگر به تغییر در رفتار، توام با ژرفاندیشی و اعمال تغییراتی بنیادی در چگونگی برگزاری نمایشگاه و اصلاح روند کنونی. چنین تغییری بیش از هر چیز نیازمند برداشتن گامهایی اولیه است. گامهایی که به منظور گشودن راه تغییر به نظر اجتناب ناپذیر مینماید.
با عنایت به مطلع بحث، این تغییر در چهار محور کلی قابل طرح است:
یکم. نگرش رفتاری مسئولین به عملکرد گذشته و اتخاذ رویکرد جدید
دوم. نگرش ترمیمی مسئولین در موضوع نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب و ایجاد الفت و دوستی با ایشان
سوم: نگرش ساختاری تغییر چینش غرفهها و تقسیمبندی بهینه ناشران در فضای نمایشگاه
چهارم: نگرش مردمی مسئولین به رفاه حال بازدیدکنندگان و تامین آسایش مخاطبان کتاب در فضای نمایشگاه
1. نگرش رفتاری مسئولین به عملکرد گذشته و اتخاذ رویکرد جدید
روشن است، ایجاد تغییر در ساز و کار برگزاری نمایشگاه کتاب، میبایست ابتدا از ناحیه مسئولین فرهنگی نمایشگاه به مرحله عمل در بیاید. مسئولین با تغییر در نگرش خود، نسبت به تحول ساختاری نظام برگزاری نمایشگاه، قادر خواهند بود ضمن اعمال تغییرات مثبتی که ایجاد میکنند، شرایطی را فراهم نمایند که به واسطه آن روح تازهای در کالبد نمایشگاه کتاب دمیده شود. این تدبیر از سوی مسئولان با وجود تمام محاسنی که دارد، به مثابه نیروی احیاگری خواهد بود که در نهایت خونی تازه به رگهای پیکر نشر وارد میکند.
مردم هر ساله در برگزاری نمایشگاه شاهد حضور مسئولین فرهنگی و نیز شخصیتهای غیرفرهنگی علاقهمند به کتاب هستند. در هر مصاحبهای هم که با آنان به عمل میآید، از فواید کتابخوانی داد سخن گفته و در نهایت مردم به عنوان متهم ردیف اول، به مطالعه کتاب توصیه میشوند. توصیههایی که گاه مستند و منتسب به بزرگان دین و مفاخر ملی نیز میشود. اما مشکل آنجاست که مردم این توصیهها و پندهای گوهربار ایشان را هیچگاه در رفتار خود مسئولین نمیبینند. از آغاز ایام برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب، مسئولین رده بالا معمولا با همراهان بسیاری داخل نمایشگاه میشوند و مدت زمانی هم در غرفهها به تورق کتاب میپردازند و مصاحبه، عکس، فیلم و گاه ازدحام و ایجاد صحنه خبری که در نهایت رسانهها خبرساز بودن ایشان را به نمایش میگذارند. اینها همان چیزهایی هستند که هر ساله مردم ما در ایام نمایشگاه کتاب، شاهد آن بوده و هستند. صحنههایی که به واقع تشریفاتی بوده و تاکنون تاثیری در علاقمند سازی و کتاب خوان کردن مردم نداشتهاند. تکرار این صحنهها در نمایشگاه کتاب، جلوهای از چهره شعار زده فرهنگ ملی کشور ماست. و این در حقیقت، با آنچه که مردم ما را با کتاب آشتی دهد، در تعارض است. پیشتر گفته شد، راهکار مسئله، ایجاد تغییر نگرش در حیطه رفتار عملی مسئولین فرهنگی است و تنها حرکت به این سوی میدان است که چارهساز مشکل فرهنگ کتابخوانی ماست. اما براستی چه تغییری در این رفتار میتواند بر کتاب خوان شدن مردم تاثیر بگذارد؟
تغییری که در نگرش رفتار فرهنگی، توسط مسئولین فرهنگی نشر صورت میپذیرد. بدین ترتیب که مسئولین هنگام برگزاری نمایشگاه به جای مصاحبههای کلیشهای و تکرار مکرر سخنان یکدیگر، با هدف تشویق مردم به خواندن کتاب، خود در عمل کتاب خوان باشند. آنان قادرند به آسانی چهره دلپذیری از کتاب خواندن را در معرض نمایش عموم قرار دهند. جامعه کتاب خوان واقعی ما در فضای نمایشگاه، اغلب نایلون خرید کتاب در دستهایشان دیده میشود. مسئولین نیز به جای مصاحبه و دعوت کلیشهای مردم به کتاب خواندن باید این چنین باشند. با دوراندیشی مانند یک کتاب خوان رفتار کنند. در مصاحبههای خود، از کتابهایی که خواندهاند بگویند؛ از نویسندگانی که تاثیر پذیرفتهاند سخن به میان آورند و در این میان، بازدیدکنندگان نمایشگاه، نایلون خرید کتاب را در دستهای ایشان ببینند. نه آنکه هر بار راهی نمایشگاه میشوند، هیچ اثری از کتابخوان بودن آنان در بین نباشد و آنگاه در جلسات کاری و یا در خلوت خود شکوه کنند که چرا مردم کتاب نمیخوانند. اگر مردم ببینند که ایشان درون پوشش کت و شلوار رسمی خود، به جای گره کردن دستها به روی شکم و انجام مصاحبههای پیاپی، دستها در تماس مستمر با کتاب است و خود نیز نایلون خرید کتاب در دست دارند، قطعا تاثیر میپذیرند. اگر مسئولین فرهنگی این امر را دون شأن و شخصیت خود ندانند که همانند مردم عادی، نایلون کتاب به دست بگیرند، جامعه از این رفتار آنان تاثیر میپذیرند و بالتبع ضمن احساس نزدیکی با مسئولین، ایشان را الگوی مناسبی برای خود قرار میدهند.
2. نگرش ترمیمی مسئولین در موضوع نویسندگان و پدیدآورندگان کتاب و ایجاد الفت و دوستی با ایشان
در نگرش ترمیمی، مسئولین فرهنگی گاهی باید حضور خود را در نمایشگاه تعدیل کنند. به این معنی که حضور پررنگ ایشان، خیلی اوقات تاثیر معکوس بر نمایشگاه میگذارد. به واقع نیازی به حضور آن حد پرصدا همراه با ایجاد قیل و قال نیست. تابلوی خوشامدگویی برای حضور یک مسئول فرهنگی در فضای نمایشگاه، در سایزهای بزرگ و نصب آنها به تعداد بسیار و نیز اعلام مکرر حضور ایشان از طریق بلندگوهای نمایشگاه، هیچ حس و رغبتی برای بازدیدکنندگان به وجود نمیآورد. این در حالی است که نویسندگان به عنوان رکن اصلی پدیدآورندگان کتاب، در فضای نمایشگاه غایب هستند و حضورشان به دلیل عدم اعتنای مسئولین و نبود تبلیغات رسانهای، همواره در سایه است. حضور این قشر که طیف بسیاری از جماعت اهالی قلم را در برمیگیرد، در طول برگزاری ایام نمایشگاه بینالمللی کتاب، بسیار کمتر دیده و شنیده شده است. در این میان، حضور گهگاه نویسندهای تنها به دعوت برخی ناشران و اغلب بدون حتی وجود پلاکارد و پارچه نوشتهای، در کنج و گوشهای از فضای نمایشگاه صورت میپذیرد. اعلان حضور نویسندگان، توسط تعدادی از ناشران، با نوشتههای کوچکی که اغلب دور و پنهان از وسعت فضای نمایشگاه بوده و به چشم نمیخورند، بر سر غرفه ناشر نصب میشود. این در حالی است که تابلوهای خوشامدگویی به مسئولین همواره در سایزها و ابعاد مختلف، و به تعداد بسیار، در راهروها و مسیرهای اصلی فضای سالنهای نمایشگاه خودنمایی میکند.
شایسته است با هدف ترویج کتابخوانی و ایجاد پل ارتباطی میان اهالی قلم با مخاطبین کتاب، نیز ارج گزاردن به زحمات اهالی قلم و تکریم ایشان، مسئولین برگزاری نمایشگاه، محل مشخصی برای اهالی قلم، در نظر گیرند. این البته غیر از محل سرای اهل قلم باشد که تعریف جداگانهای دارد. در این ظرفیت تازه، جامعه کتابخوان و مخاطبین علاقمند دیدار با نویسندگان، در روزهای تعیین شده، به نمایشگاه آمده و با خیل بسیاری از نویسندگان دیدار میکنند . این ارتباط نزدیک و دو سویه، در فضایی دوستانه، به شکل چهره به چهره، صورت میپذیرد.
این پیشنهاد میتواند از طریق اختصاص دادن سالن مجزایی برای دیدار مستقیم نویسندگان و شاعران با مخاطبین آثارشان ایجاد گردد. با دعوتی که از اهالی قلم به عمل میآید و نیز اطلاع رسانیای که برای مخاطبین انجام میگیرد، نویسندگان در ساعاتی معین، با مخاطبینشان دیدار کنند. این دیدار ضمن فروش مستقیم بخشی از آثار، با جشن امضاء کتاب همراه شود و متعاقب آن، گفتگوهای رو در روی نویسندگان با علاقهمندان و مخاطبین آثارشان صورت بگیرد.
در این دیدارها، مسئولین نیز هر یک در کنار جمعی از نویسندگان حضورشان اعلام شود. حتی نام مسئولان در پیوند با نام نویسندگانی که در نمایشگاه حضور مییابند، گام به گام به اطلاع مردم رسانده شود.
کمترین تاثیر این عمل، ایجاد انس و الفتی است که میان مسئولین فرهنگی و نویسندگان ایجاد میشود که این خود دستآورد عظیمی است. زیرا که نیل به این هدف در فرصتهایی به غیر از نمایشگاه، تلاشهای پرهزینهتری به دنبال خواهد داشت. ضمن آنکه بازدیدکنندگان حضور و همراهی مسئولین را با اهالی قلم، از نزدیک شاهد خواهند بود و این همدلی را قدر خواهند دانست.
از سویی در این نوع نگاه، از آنجایی که اهالی قلم رکن اصلی تولید کتاب هستند، شایسته است که ورود و حضور ایشان به فضای نمایشگاه، با احترام و اکرام اعلام شود تا ضمن تجلیل از اهالی قلم و دلگرم ساختن ایشان؛ زمینهای فراهم شود که مخاطبان کتاب با نویسندگان آثاری که خواندهاند، دیدار و گفتگو داشته باشند. برپایی چنین فضایی در نمایشگاه بینالمللی کتاب، ضمن ایجاد الفت بین نویسندگان و مخاطبان، زمینهساز انگیزش تازهای برای مطالعه کتاب، ترویج و گسترش کتابخوانی در سطح کشور را به دنبال خواهد داشت.
در این راستا، چه خوب است مسئولین با هدف ارتقاء فرهنگ، ترویج کتابخوانی و علاقمندسازی مردم به مطالعه، از توقعات پیشین خود قدری کوتاه آمده و اینبار با همراهی و قدر نهادن به رکن اصلی پدیدآورندگان کتاب، در کنار نویسندگان قرار گرفته و حضور خود را در همراهی با ایشان گره زنند. به جاست با این نوع نگرش بنیادین، مسئولین فرهنگی پس از این، خود را بخشی از بدنه تولید و نشر کتاب ببینند و نه صرفا مدیر، مسئول، چرخ گردان و بدنهساز صنعت نشر.
3. نگرش ساختاری تغییر چینش غرفهها و تقسیمبندی بهینه ناشران در فضای نمایشگاه
در شکل فعلی تقسیم بندی الفبایی غرفههای نشر، مشکلات فراوانی گریبانگیر بازدیدکنندگان است. به عنوان مثال، افراد بسیاری که آشنایی با ناشران کتاب تخصصی داستان و رمان را ندارند، در محل نمایشگاه، پیوسته با سردرگرمی مواجه میشوند و نمیدانند که برای تهیه محتوای مورد علاقةشان کجا باید مراجعه کنند. تجمیع موضوعی ناشران تخصصی در سالنهای مجزا، مشکل بسیاری از سردرگرمیها و اتلاف وقت بازدیدکنندگان را مرتفع خواهد ساخت و استفاده از ظرفیت نمایشگاه را برای مخاطبین علاقمند کیفیتر و سهلتر خواهد کرد.
به این منظور مناسب است ناشرانی که به طور تخصصی در زمینه ادبیات داستانی و رمان فعالیت میکنند، در یک فضای مجزا غرفههایشان در کنار هم چینش بیابند.
نیز ناشرانی که با موضوعات دینی و یا فلسفه، الهیات، اخلاق فعالیت میکنند در کنار هم چینش بیابند و الی آخر.
این چینش موضوعی ناشران ضمن صرفه جویی در وقت بازدیدکنندگان، راحتی و آسایش آنان را در پی خواهد داشت. غرفهداران و ناشران نیز با شناسایی مخاطبین خود، با سهولت بیشتری به بازدیدکنندگان خدماترسانی میکنند. ضمن آنکه در وسعت نمایشگاه بینالمللی کتاب، با جذب مخاطبین حرفهای آثارشان مواجه بوده و همچنین در نزدیکی خود، با نظاره غرفههای موفقتر، در میدان رقابت سالمتری با ایشان قدم خواهند گذاشت.
تقسیم غرفههای ناشران بر اساس موضوعی، هم برای مخاطب و هم برای ناشر منافع بسیاری در بر خواهد داشت. پرهیز از اتلاف وقت، تسریع دسترسی مخاطبان به کتابهای خود و ممانعت از خستگی و ذخیره انرژی هر دو سوی ارائه دهنده و گیرنده خدمت، از جمله مزایای بیشمار این نوع نگاه است . به عنوان مثال فردی که در فضای گسترده نمایشگاه، به دنبال آثار ادبی است در وهله اول به سراغ ناشرانی میرود که تخصص اصلیشان ادبیات است و یا در زیر مجموعهای تخصصیتر، آنانی که بیشتر رمان چاپ میکنند در گروه مجزا تقسیم بندی شوند.
با یک بررسی اجمالی، این حقیقت را در خواهیم یافت که بحث طرح موضوع بندی کتاب، در حالت عادی، حتی در خود کتابفروشیها هم قابل ملاحظه است. یک مخاطب کتاب در ورود به یک کتابفروشی، به طور مستقیم به قفسههای موضوعی مورد علاقه خود رجوع میکند و به سرعت کتاب مورد دلخواهش را یافته و در حداقل زمان آن را خریداری میکند . این رویه هم برای ناشر سودآور بوده و هم مخاطب، کتاب مورد نظر خود را در زمانی کوتاه به دست آورده و در وقت و انرژیاش صرفهجویی شده است . با این نگاه، پیشنهاد تقسیمبندی موضوعی ناشران در فضای گسترده نمایشگاه بینالمللی کتاب قابل اعتنا خواهد بود.
در این نوع چینش، ناشران تخصصی با اختیار و انتخاب خود یکی از محورهایی که بهترین کارکرد را در آن داشتهاند، برگزیده و به گروه موضوعی خود میپیوندند . در طرح تقسیم بندی موضوعی، لازم است ناشران باقی موضوعات کتابهای منتشره خود را با ناشران همکار که موضوعات دیگری را برگزیدهاند مبادله کنند. از آنجایی که ناشران عموما در نمایشگاه کتاب، به دنبال سود حاصل از فروش کتابهایی که در دست دارند میباشند؛ این روش چینش غرفه، برای جملگی آنان به یک اندازه سودآور خواهد بود. زیرا که کتابهای تخصصی با عملکرد قوی را به دست خود به فروش رساندهاند. و از سویی کتابهای دیگرشان توسط ناشران همکار به دلیل تفکیک موضوعی، به سهولت تمام به دست مخاطبان اصلی خود رسیده است. ضمن آنکه در این پروسه، از خستگی و اتلاف انرژی ناشر و خریدار کتاب جلوگیری به عمل آمده است.
4. نگرش مردمی مسئولین به رفاه حال بازدیدکنندگان و تامین آسایش مخاطبان کتاب در فضای نمایشگاه
در نگرش مردمی، مسئولین اجرایی نمایشگاه سوی نگاهشان را میبایست به بازدیدکنندگان و آحاد مردم متوجه سازند. نبود امکان تهویه هوا و وجود مشکل گرما با توجه به ازدحام جمعیت، به ویژه در روزهای پایانی هفته، موجبات خستگی بازدیدکنندگان و ناتوانی ایشان را از ادامه بازدیدها به وجود میآورد.
هر گونه تمهیداتی با هدف تأمین رفاه حال بازدیدکنندگان، غرفهداران و اهالی کتاب، بر کیفیت بازدید و کارایی نمایشگاه بیشتر از پیش خواهد افزود . نکتهای که در نمایشگاههای گذشته مغفول مانده بود و به دلیل کاستیهای بالقوهای که در ساختار مصلا و نوع کاربری آن نهفته بود، قابل تامین نبود.
از این رو روشن است که ایجاد استانداردهای رفاهی بر کیفیت نمایشگاه قطعا تاثیرگذار خواهد بود و مردم را به دلیل بروز خستگی دیرهنگام؛ و ایجاد مجالی بیشتر برای بازدید منظم از غرفهها و اختصاص دادن وقت بیشتری از خود در فضای نمایشگاه ترغیب خواهد ساخت. امید است در سال جاری، این هدف با تغییر محل برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب، از مصلی تهران به شهر آفتاب، به سهولت تمام تأمین گردد.
۵۷۵۷