روزنامه جام جم نوشت:مدیران سینمایی در گزارش‌های آماری که ارائه می‌کنند از بالا رفتن فروش سینماها در دو سال اخیر خبر می‌دهند و این واقعیتی است که کسی هم نمی‌تواند منکر آن شود، اما آنچه در این گزارش‌های آماری مورد استناد مدیران قرار می‌گیرد، بیشتر ناظر بر مقایسه فروش سینماها در سال‌های اخیر است و میزان سوددهی فروش فیلم‌ها را با توجه به جمعیت فعلی و تورم عمومی در جامعه در نظر نمی‌گیرند.

این درحالی است که محاسبه فروش فیلم‌ها در دهه 60 نشانگر آن است که تعداد سینماروهایی که در دهه 60 به دیدن فیلم‌های ایرانی می‌رفتند، از سینماروهای دهه 70 و 80 بسیار بیشتر است و از ده فیلم پرتماشاگر بعد از انقلاب سهم سینمای دهه 60 هفت فیلم است (عقاب ها/ کانی مانگا/ گذرگاه/ بگذار زندگی کنم/ خواستگاری/ تاراج و اجاره‌نشین‌ها).

البته قطعا قیاس این دهه با دهه‌های 60 یا حتی 70 که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود، فضاهای مجازی و ماهواره وجود نداشت و در کل فیلم دیدن بر پرده بزرگ یکی از مهم‌ترین تفریحات خانواده‌ها محسوب می‌شد، قیاس مع‌الفارقی است، اما نمی‌توان این واقعیت را هم نادیده گرفت که هم‌اکنون سینما در ایران هنر ـ صنعت پررونقی نیست و نمی‌شود در سال تنها با سه چهار فیلم پرفروش به حیات این سینما ادامه داد.

نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که هنوز و حتی در شرایط فعلی بخش زیادی از مردم سینما نمی‌روند و متولیان هم توان جذب آنها را به دلایل مختلف (اعم از به‌روز نبودن فیلم‌ها، کمبود سالن‌های مجهز، قیمت بلیت‌ها و...) جذب کنند و نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت که سینما دیگر نقش مهم و تاثیرگذاری در پر کردن اوقات فراغت مردم ندارد.
17302

"