این اقتصاددان ایرانی طی یادداشتی در روزنامه دنیای اقتصاد نوشت:« زمانی که رتبه فساد کشور هم ردیف کشورهایی چون کامرون، نپال، نیکاراگوئه، پاراگوئه و اوکراین قرار گرفته و شاخص سهولت کسبوکار ایران در رتبه 118 (از بین 189 اقتصاد مورد مطالعه بانک جهانی در سال 2016) است چگونه انتظار داریم که سرمایهگذاران بینالمللی به ایران بیایند و سرمایه خود را در این کشور به کار اندازند؟ آیا ایرانیها که قطعا کشورشان را بیشتر از خارجیها دوست دارند، حاضرند سرمایه خود را به کشور بازگردانند؟نگاهی به روند خروج سرمایه از کشور حتی در یکی، دو سال گذشته پاسخ روشن به این سوال میدهد.»
وی در بخشی از این یادداشت با عنوان فرار کارخانه ها،نوشت:«آیا رفع مشکلات فوق به جز از راه مذاکره با کشورهای مرتبط امکانپذیر است. آیا میتوانیم مشکلات از این دست را رها کنیم تا خود بهتدریج حل و فصل شوند؟! تجربه کشورهایی چون کوبا و ونزوئلا جواب روشنی برای ما دارد. اگر در جهت قبولاندن موقعیت و ظرفیتهای کشورمان رودرروی کشورهای صاحب اثر به بحث ننشینیم و نگرانیهای عموما بیجهت آنان را مرتفع نکنیم، همانگونه که در برجام انجام دادیم، از چه راه دیگری میتوانیم جو مثبت پیش آمده پس از برجام را حفظ و مشکلات فوقالذکر را مرتفع کنیم؟»
به نوشته این اقتصاددان،ممکن است برخی کشورهای صاحب تکنولوژی و سرمایه و موسسات مالی آنان علاقه جدی برای همکاری با ایران نداشته باشند یا حتی با حاکمیت ایران دشمنی داشته باشند، ولی همان کشورها نیازمند همکاری با ایران هستند؛ زیرا که ظرفیتهای عموما ناشکفته ایران را میشناسند و خریدار آن هستند. برخی با درک نادرست از اقتصاد مقاومتی فکر میکنند که اگر بیشتر به درون کشور بپردازیم و با استفاده از امکانات داخلی کشور را اداره کنیم، در آینده شرایط بهتری خواهیم داشت. آیا واقعا میتوان در این دنیای جهانی شده، صرفا با اتکا به منابع داخلی کشور را اداره کرد؟
3535