روزنامه اعتماد در مصاحبه با دکتر ناصرهادیان، استاد روابط بین الملل به تفاوت رفتار هیلاری کلینتون و ترامپ در برابر ایران پرداخته است.

بخشی از این مصاحبه را می خوانید:

از ميان دو نامزد موجود هيلاري كلينتون و دونالد ترامپ، كدام يك به گزينه جنگ ديگري در منطقه براي مهار مشكلات امنيتي فكر مي‌كنند؟
فرق ترامپ با هيلاري اين است كه ترامپ براي يك جنگ همه‌جانبه هوشمند با ما دچار مشكل خواهد شد. اگر ما درست بازي كنيم، ترامپ نمي‌تواند يك جنگ هوشمند را عليه ما هدايت كند.
منظور از جنگ هوشمند؟
دونالد ترامپ اعتبار بين‌المللي ندارد و اين بدان معنا است كه اروپا پشت سر او نمي‌رود و معلوم نيست كه سازمان او را تاييد كند يا خير. بنابراين اگر ساير كشورها و ايران درست بازي كنند، ترامپ نمي‌تواند چنين جنگي را پيش ببرد. البته اين مساله به معناي اين نيست كه او چنين جنگي را راه نخواهد انداخت بلكه اين به دست آوردن اجماع سخت خواهد بود.
اگر در رابطه امريكا و ايران اتفاق ناخوشايند دوجانبه‌اي رخ بدهد چطور؟
اين دقيقا همان چيزي است كه من را در رابطه با تصميم‌گيري نامزد جمهوريخواهان نگران مي‌كند. به اين مساله مي‌گوييم جنگ‌هاي تصادفي. اگر اتفاقي مانند دستگير شدن درياداران امريكايي كه سال قبل رخ داد يا شبيه به آن در رابطه دوجانبه پيش بيايد، احتمال عكس‌العمل سريع ترامپ وجود دارد. ترامپ مانند اوباما اهل فكر و تعقل نيست و از اين لحاظ اين خطرناك‌تر است؛ جنگ‌هاي تصادفي مانند جنگ‌هاي برنامه‌ريزي شده نيستند.
در خصوص هيلاري كلينتون چطور؟
در مجموع مي‌توان گفت كه تمايل هيلاري كلينتون به جنگ كمتر است.
تا چه اندازه اين احتمال وجود دارد كه پرونده امنيتي‌سازي شده جديدي عليه ما راه بيندازند. شبيه پرونده هسته‌اي ايران در اين سال‌ها؟
بحث مواجهه آنها با مشكلات منطقه با بحث پرونده و رابطه با ايران متفاوت است. در ارتباط با ايران بله بايد گفت كه بيشتر مساله ايجاد بن‌بست استراتژيك يا دوباره امنيتي كردن پرونده ايران وجود دارد. اين بدان معنا است كه شايد دوباره تلاش كنند ايران را به بن‌بست استراتژيك بكشانند. مهم‌ترين دستاورد برجام چه بود؟ شكستن يك بن‌بست استراتژيك. اما اين بن‌بست استراتژيك چه بود؟ شكستن اين بن‌بست به ما اجازه مي‌داد زندگي‌اي مانند قبل از سال ٢٠٠٣ داشته باشيم يا در وضعيتي باشيم كه امروز قرار داريم. اما در شرايط بن‌بست استراتژيك قرار گرفتن از يك طرف يا بايد تحقير و تسليم محض مي‌شديم يا جنگ. نهايت اين بن بست اين مسائل بود. طرف مقابل نيز در مسير به آن سمت كشيدن ما قرار داشت.
هم كلينتون و هم ترامپ با ابزارهاي متفاوت تلاش خواهند كرد ما را در آن بن‌بست استراتژيك قرار دهند؟
بله و به نظر من آن نيروهايي كه آن عمليات را باختند به دنبال احياي اين بن‌بست هستند و درصدد دوباره امنيتي‌سازي پرونده ايران. البته بايد گفت كه اين قبيل افراد بيشتر در اطراف هيلاري كلينتون هستند. طيفي كه مي‌خواهند دوباره تحريم‌ها را سخت‌تر و شديدتر كنند.
بنابراين حيات برجام هم در خطر است. تشديد تحريم‌ها به معناي اتمام تعهد ايران به برجام خواهد بود.
پيش‌بيني من اين نيست كه برجام را به هم بزنند بلكه تحريم‌ها را تحت عناوين ديگري انجام مي‌دهند. اين‌بار بهانه آنها براي قرار دادن ايران در بن‌بست استراتژيك مسائل ديگري از جمله حقوق بشر، فعاليت‌هاي موشك‌هاي ايران و امثال آن است. راه ديگري هم كه براي تحريم وجود دارد اين است كه مثلا تحريم‌هاي ايالتي را وضع كنند. تحريم‌هاي ايالتي به اين معنا است كه يك ايالت با توجه به امكانات قانوني و حقوقي خود تحريم‌هاي بيشتري را عليه ايران تحميل كند. مورد سوم يا راه سوم هم براي تحت فشار قرار دادن ايران اجراي سختگيرانه برجام است. اين اجراي سختگيرانه به اين معنا است كه مثلا فشار بياورند كه فلان كار را درست انجام نداده‌ايد يا دو تا سه سال ديگر هم دوباره ايرادگيري به فعاليت‌هاي هسته‌اي ما را آغاز كنند و درخواست بازديد از سايت‌هاي نظامي را ارايه كنند. در چنان شرايطي هم ايران مخالفت مي‌كند و آنها با همين بهانه‌ها به دنبال امنيتي‌سازي كردن ايران مي‌روند.
برجام كه توافق دوجانبه نيست و آيا اروپا در اين خصوص با امريكا همراهي مي‌كند؟
آنچه من گفتم استراتژي كلان امريكايي‌ها است اما اجراي آن را خيلي فوري آغاز نمي‌كنند يا اينكه امروز بگويند از فردا صبح اين استراتژي را كليد خواهيم زد و آن را انجام بدهند. البته هيلاري كلينتون به دليل اعتبار بين‌المللي و دانش بين‌المللي كه دارد، هوشمندانه‌تر عمل خواهد كرد و دقيقا اين مساله براي ما خطرناك‌تر خواهد بود. او مي‌تواند اين فشارها بر ايران را با اجماع بيشتري پيش ببرد.

30245