لیلا چرمچیان: شاید بیراه نباشد بگوییم در سالهای اخیر اصطلاحاتی که مسئولان در سخنان و اعلام مواضع خود به کار بستهاند نسبت به گذشته برای مردم جالب توجهتر شده است، توجهی که قطعا از باب پیروی و تقلید نبوده و نیست، مردم اغلب در ورای این توجه، مرزهای اخلاق را مینگرند، مرزهایی که گاها توسط مسئولانی که منتخب آنها نیز هستند در نوردیده شده است.
دورانی که ادبیات رییس پاستور مردم را شگفت زده می کرد
طی دهه اخیر در میان تمام پدیدههای خوشایند و ناخوشایندی که به نام دولتهای نهم و دهم ثبت شد، شاید بتوان به نزول ادبیات بکار گرفته از سوی رییس جمهور جایگاهی ویژه داد. علت این جایگاه میتواند تاثیرات ناخوشایندی باشد که نوع گفتار رییس جمهور وقت بر شان رییس دستگاه اجرایی کشور در بعد داخلی و خارجی به جای گذاشت.
رییس دولتی که زمانی مدعی بود حین سخنرانی وی در مجمع عمومی سازمان ملل هاله نور اطراف وی را در بر گرفته بود و یکی از فرماندهان آمریکایی در جریان سفر وی به عراق برای گرفتن عکس یادگاری با او مرخصیاش را عقب انداخته و در مقطعی ادعای کشف انرژی هستهای توسط دختر ۱۶ ساله را داشت در جریان یکی ازسفرهای استانی خود به خراسان شمالی در بیرجند از کسانیکه «با روشنفکری شیوههای مردمی دولت و رئیس جمهور را تمسخر میکنند»، انتقاد و فهم آنها را کمتر از بزغاله خواند.
احمدینژاد در جمع خانوادههای شهدا و ایثارگران در بیرجند گفت: «آرزوی شهیدان شما به سرعت در حال تحقق است و جهان و بشریت راهی جز این ندارد. اصلاً خلقت بدون این، بیهدف و باطل است. همه بساط عالم بر پا شده تا آن روز نورانی اتفاق بیفتد روزی که همه پیامبران، شهدا و صلحا خواهند آمد و یاری خواهند کرد. بعضیها این حرفها را تمسخر میکنند؛ برای اینکه اینها دلشان از ایمان خالی است. اینها بتپرستها و شیطانپرستهای مدرن هستند. قیافه روشنفکری میگیرند اما به اندازه بزغاله هم از دنیا فهم و شعور ندارند.»
نوع ادبیاتی که رییس دولتهای نهم و دهم بکار میبست بسیاری از ضرب المثلهای به قولی منشوری ادبیات گفتاری ایرانیان را از دایره معذوریات خارج و به سطح جامعه کشاند، مردم نیز در کنار استفاده مطایبهآمیز از این ضرب المثلها یادی از احیاگر مجدد آن کرده و میکنند؛ در این مورد سخنان سال 89 احمدینژاد در همایش دو روزه ایرانیان مقیم خارج از کشور سندی است از نزول جایگاه اخلاق در دورهای که همه این روزها از خرابی های به جای مانده از آن صحبت میکنند. رییس دولتهای نهم و دهم در این همایش خطاب به دولتهای غربی گفت: «آن ممه را لولو برد. و از آنها خواست آب را جایی بریزند که میسوزد.»
وی در مراسم افتتاح دو شبکه تلویزیونی تماشا و سلامت نیز از واژهٔ عوامانه ننه قمر استفاده کرد و گفت« ما باید چهار ماهواره از خودمان به هوا پرتاب کنیم تا هر «ننه قمری» کلید آنرا پایین نیاورد.»
آنگونه که شاید بتوان گفت، برخورد سطحی با اتفاقات و پدیدههایی که عمق تواناییهای هستهای، اقتصادی و نظامی کشور و به نوعی زندگی شهروندان ایرانی را هدف قرار می داد، از ویژگیهای اظهار نظرهای منتسب به دوره احمدینژاد محسوب میشود، شاید از این رو بود که در اسفندماه ۱۳۸۵، رییس دولتهای نهم و دهم قطعنامههای شورای امنیت در مورد تحریمهای بینالمللی بر سر برنامه هستهای ایران را «ورق پاره» توصیف کرد. همانگونه که وی در اسفند ۱۳۸۶، با بی اهمیت توصیف کردن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران اعلام کرده بود که «کسی برای این تهدیدات هویج [تره؟] هم خرد نمیکند» احمدی نژاد در آذر ۱۳۸۷، خطاب به جامعه بینالمللی گفت: «آن قدر قطعنامه بدهید تا قطعنامهدان شما پاره شود.»
گرچه بکارگیری جملات پرحرارت در اظهارنظرهای مسئولان نظام جمهوری اسلامی، نظامی که بر پایه یک انقلاب شکل گرفته است، خیلی غیر معمول نیست، خصوصا زمانیکه قصد، نشان دادن صلابت این نظام در برابر دشمنان خارجی باشد اما بدون شک بیان این اظهارات هم باید مطابق اخلاق اسلامی و ایرانی تعریف شود.
مسابقه سیاسیون برای بیان کلمات تند و تیز
شاید تاسف بارتر آن باشد که طی سالهای اخیر دومینوی سقوط ادبیات گفتاری سیاسیون روز به روز گسترده تر شده است، آنجا که مردم بارها و بارها شاهد شنیدن عبارات و کلماتی سخیف از تریبون باز مجلس بودند، دیگر سیاسیون هم به هر بهانه ای تلاش می کنند گوی سبقت در کنایه زدن و بکار بردن کلمات و عبارت تند و تیز را از دیگر هم طیفان یا رقبای سیاسی شان بربایند.
میگویند از آنجاکه عرصه فعالیتهای سیاسی، عرصه برخوردها و رقابتهاست، خیلی در اذهان سابقه این نوع رفتارها باقی نمیماند؛ چراکه فعالان سیاسی نهایتا معرف جریان خود و الگویی برای هم حزبیهای خود محسوب شده و گفتار آنها هر چند خارج از چاچوبهای اخلاقی بعد ملی و بینالمللی نمییابد، برداشتی که به ضرس قاطع میتوان آن را رد کرد؛ چراکه رعایت اخلاق و ادب در هر جایگاهی شرط موفقیت است ؛ ایراد کنندگان این جنس سخنان هر چند ممکن است به خاطر نوع سخنانشان مقطعی توجهات را جلب کنند اما باید بدانند این توجهات کاذب است و مردم خیلی زود به راحتی آنها را طرد میکنند. امری که شاید نمونه بارز آن را در انتخابات خرداد92 و اسفند 94 شاهد بودیم.
باز هم یک انتخابات دیگر و باز هم بداخلاقی سیاسی
گفته می شود یکی از وعاظ معروف تهران که در بکار بردن جملات انتقادی تند و تیز سابقه دارد در مراسم عرفه امسال یکی از نمایندگان مجلس را با جملاتی خارج از چارچوب اخلاق و ادب اسلامی مورد انتقاد قرار داده است، این گفتار ناشایست در بیان انتقاد که قطعا محکوم است اما زمانی اهمیت دوچندان پیدا میکند که به یاد بیاوریم انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در راه است، پدیدهای که باخود موجی از تب و تابهای ناشی از میل به قدرت را به همراه میآورد و بازار اتهام زنی و تهمت زنی و بداخلاقی سیاسی را هم بی شک پررونق می کند. اما نباید فراموش کنیم متوقف کردن عادی شدن بکارگیری ادبیات مخالف اخلاق ،امری نیست که با بگیر و ببندهای قضایی متوقف شود، باید خود فعالان عرصههای مختلف و مردم دست بکار شوند و بر سینه استفاده کنندگان از این ادبیات دست رد بزندد ؛ حتی اگر از همفکران و هم حزبیهایشان باشند؛ چراکه قطعا یکی از راههای سقوط جامعه میتواند سقوط اخلاقی آن باشد.
2929