دوستی دارم به ظاهر ناتوان
گشته تشکیل از دو تکه استخوان
روی زرد و موی زرد و چشم زرد
هست در واقع شبیه شله زرد!
گر چه در ظاهر کمی بی دست و پاست
تا بخواهی تیز بین و ناقلاست
یک زبان دارد دراز و چرب و نرم
خون او همواره باشد گرم ِگرم
چاپلوسی حرفه ای، بلبل زبان
آب زیر کاه و خیلی نکته دان
پاچه مالی صاحب سبک است او
رمز او اینکه؛ مرو هرگز ز رو
تا که بادمجان بچیند دور قاب
بند بازی میکند روی طناب
میرود هر جا به دنبال مدیر
هست در این کار جداَ بی نظیر
پاچه مالی در رگ و در خون اوست
دائماَ دولّا شدن افسون اوست
الغرض با این سرو شکل و لباس
با وجود سطح پایین کلاس
چون که استاد زبان بازی شده
کاردان از حیث لفاظی شده
صاحب پست و مقام و منصب است
فارغ از درد و غم نان شب است
پاچه مالان در جهان صنعتگرند
از مسیر پاچه دل را میبرند
مجید مرسلی
6060