دیشب در تماسی با استاد شمس آل احمد از او که سال ها معلم بوده است، و خود نیز در مدارس مهمی مانند مروی، دارالفنون و ثریا تحصیل کرده ، درباره معلم تأثیرگذارش در دوران تحصیل پرسیدیم. پاسخ او به سرویس اندیشه خبرآنلاین را می خوانید:

من ابتدا به مدرسه ثریا و بعد مروی و دارالفنون رفتم. آن زمان، ما مدیری به اسم آقای محسن حداد داشتیم که مدتی هم معاون مدرسه بود. یادم هست که در دارالفنون همکلاسی به اسم اصغر چنگیزی داشتم که بلندبالا و درشت هیکل بود.

یک روز که او با دوستانش والیبال بازی می‏کرد، من هم در کنار حیاط در سایه نشسته بودم و تماشا می‏کردم. او به اصطلاح، آبشار زد و توپ آمد کنار من. بلند شدم و با پوتین تازه‏ای که خریده بودم، توپ را محکم شوت کردم. توپ از قضا بالای شیروانی منزل مدیرمان آقای محسن حداد افتاد! آن جوان درشت هیکل هم آمد و با تحکم گفتاً: باید بروی و توپی را که خودت انداخته‏ای، پایین بیاوری!

من هم به ناچار پوتین‏هایم را در آوردم و از دیوار آجری بلند آنجا با زحمت زیاد بالا رفتم و خودم را به بالای شیروانی رساندم. آقای حداد مستخدمی داشت به اسم آقای سردار که متوجه من شد. رفت و به آقای حداد گفت: بیا به داد این بچه برس! آقای حداد هم از اداره آتش‏نشانی که نزدیک مدرسه بود کمک خواست و آنها مرا با وسایلی از بالای شیروانی پایین آوردند. جالب این‏که بعد از پایین آمدن، آقای حداد مرا به دفترش برد و به‏خاطر لیاقتی که در بالا رفتن از آن دیوار نشان داده بودم تشویق کرد و سه کتاب به من جایزه داد. تاریخ بیهقی، سفرنامه ناصرخسرو و یکی هم کتابی درباره زندگی شیخ اشراق. بعد، اصغر چنگیزی و دو نفر دیگر از دوستان او را صدا زد و تنبیه کرد. آنها هم برای من خط و نشان کشیدند.

آن رفتار خوب آقای حداد و کتاب‏هایی که به من داد در علاقه‏مندی‏ام به ادبیات و تاریخ، خیلی موءثر بود. استاد دیگری هم به اسم آقای بدیع‏الزمان همدانی داشتم که او هم خیلی فاضل بود و تأثیر خوبی در من داشت.

منبع: بدون منبع