کسانی که این بخت را داشتهاند که با رزمندگان و آزادگان دفاع مقدس در کار ثبت و ضبط و انتشار خاطراتشان همکاری کنند، خوب میدانند که اغلب اینان آدمهایی هستند بزرگتر از آنچه در نظر اول به چشم میآیند. برای من سعادتی بود که نقش اندکی در انتشار برخی از خاطرات خانم معصومه آباد - نمایندهی فعلی شورای شهر تهران - در انتشارات روایت فتح داشته باشم. آن زمان او را انسانی صبور، بیادعا و دور از رقابتهای بیمایهی رایج دیدم. اکنون که سالها از آن زمان میگذرد آرزو میکنم هنوز همانطور و بهتر باشد.
اما چندی پیش ابوالفضل قناعتی - نمایندهی دیگر شورای شهر تهران در این ایام - اول در جلسهی شورای شهر چیزی گفت و بعد که رسانهها گفتهاش را منتشر کردند مدعی شد که رسانهها گفتهاش را تحریف کردهاند تا سرانجام فایل صوتی گفتههایش در رسانههایی مانند خبرآنلاین منتشر شد.
مطابق فایل صوتی موجود او میگوید «آمده اند به یک آزاده و یک اسطوره تهمت زده اند. می دانید آزادگی چیست؟ کسی که این حرفها را منتشر کرده یک هفته خواهرش دست داعش باشد تا بفهمد. اینها آمدهاند آبروی همه را بردهاند، چه کسی چیزی داده؟ اگر چیزی به کسی دادهاند به یک اسطوره و یک آزاده دادهاند.»
او بعدها گفت در صحبتش چیزی در مورد خواهر یاشار سلطانی - روزنامهنگاری که گزارش فاقد مهر محرمانهی سازمان بازرسی کل کشور در مورد املاک نجومی را برای اولین بار منتشر کرده - چیزی نگفته است. با توجه به فایل صوتی این حرف همان قدر راست است که کسی بگوید «آن عضو هیئت رئیسهی شورای شهر که سخنانش در مورد داعش و خواهر جنجالآفرین شد» و مدعی شود در مورد ابوالفضل قناعتی چیزی نگفته. بله. قناعتی اسمی از یاشار سلطانی نمیبرد، اما به دقت و به شکلی یکتا به او اشاره میکند و میگوید «آن کسی که این حرفها را منتشر کرده».
از اینها بگذریم. قناعتی بلافاصله بعد از گفتن آن جملهی چندشآور در مورد یک هفته در اختیار داعش بودن یک زن، بدون تغییر لحن و با خونسردی و در ادامهی صحبتهایش از معصومه آباد عذرخواهی میکند. چرا؟
یک بار فارغ از جنجال ماجرا را ببینیم. گزارش سازمان بازرسی گزارشی است طولانی که افراد زیادی را درگیر ماجرای املاک نجومی میداند و در گوشهایش نام خانم آباد هم برده شده است. بنا بوده که این گزارش مبنای توضیحات شهرداری دربارهی حاتمبخشیهای احتمالی املاک و خانهها قرار بگیرد و تحقیق نهایی مشخص کند که چه کسی چهطور از این بخششها بهرهمند شده و چه کسی نه. اما گزارش در مورد شخص خانم آباد نیست و اصلا نقش خانم آباد در گزارش بسیار کمرنگتر از دیگران است و قناعتی به درستی میگوید که از «همه» صحبت شده است. اما در یک تاکتیک زشت تلاش میکند گزارش را به خانم آباد تقلیل بدهد تا بعد بتواند تمام متهمان را پشت نام ایشان و سابقهی آزادگی ایشان تطهیر کند و آن تحقیق نهایی را دور بزند. اما حتی اینقدر به خانم آباد و وجههی اجتماعی او تعهد ندارد که آزاده بودن او را معادل اسارت در دست داعش نداند. همه میدانند اسارت در زندانهای حزب بعث عراق هیچ شباهتی به استثمار تنانهای که داعش در مورد اسرایش انجام میدهد ندارد. به همین دلیل است که قناعتی خیلی خونسرد از خانم آباد عذر میخواهد. به بیان دیگر او خوب میداند که چه میگوید و این گفتنش وجههی اجتماعی و فردی چه کسی را به ناروا لکهدار میکند.
البته از بزرگمنشی و وقار خانم آباد جز این انتظار نمیرفت که مصداق «و إذا مروا باللغو مروا کراما» باشد و در برابر این حملهی قناعتی سکوت پیشه کند. پرسش این است که دیگران نیز میخواهند سکوت کنند و وانمود کنند ظلمی را که در حق خانم آباد رفته ندیده و نشنیدهاند؟