کرونا نامه
١
گفتند که از زُکام دشوارتر است
پندی بده ای دوست(!) که پر بارتر است
خاراند سرش را ، به افاضات نوشت :
پر عطسه تر است هر که بیمارتر است !
٢
هم بینی سرخ ، زیر عینک دارد
هم سینه ی بسته چون خروسک دارد
گفتیم که روبوسی ما واجب نیست
فرمود مگر کسی به خود شک دارد؟!
٣
با این که قد و قامت رعنا دارد
رفته است به جایی که کرونا دارد
گفتند که باطل ننمایی سجلت!!
فرمود رزرو -المثنی- دارد !!!
٤-
همسایه دچار ریزبینی شده است
سرگشته ی بیماری چینی شده است
در خانه و کوچه ماسک دارد ، حیف از
پولی که فدای نقشِ بینی شده است!
٥
از وحشت ویروس کثیف و منحوس
می رفت اداره از سر جبر؛ عبوس
تعطیل نمودند ، قرنطینه شود
حالا به سفر رفته خودش با ویروس
٦
با این که همیشه عشقِ پر شور خوش است
از لحظه ی خلق ، تا لب گور خوش است
این دوره ولی خیال خود را بفرست
بهداشت نوشته بوسه از دور خوش است
٧
جایی که عمیقا خطر جانی هست
ویروس " چنان که اُفتد و دانی " هست
از من بشنو : شوهر بد خُلقت را
بفرست که تور مفت و مجانی هست
٨
ویروسِ بلا دچار کابوسم کرد
از عید و سفر دوباره مایوسم کرد
با آمدنش منم که دربند شدم
یعنی که قرنطینه ی معکوسم کرد
٩
می گفت که عمق رود را می داند
رودی که به زور ، گاو را می راند
گفتند نخور که آب پر ویروس است
فرمود در این آب مگر می ماند ؟
١٠
آموزش نو به چرخ مینا بدهیم
با شیوه ی نو به عشق معنا بدهیم
اخبار نوشته دست دادن ممنوع
باید که به هم عجالتاً پا بدهیم !
١١
سلطان دوا و دستکش، پوشک و ماسک
دمپایی و قیر و سکه و گوجه ، فلاسک
ایران چه شده که کشور سلطان هاست
از گوشه ی مرز ترکیه تا تهِ جاسک؟!
١٢
دولت که فقط بسته به مجلس داده
ویروس ؛ گذارش این طرف افتاده
یعنی سر مسئول سلامت
امضاء :
"مرحوم ترین (!) حمیدِ حاجی زاده "
#حمیدحاجی_زاده
چهاردهم اسفند نود و هشت
1717