حالا ولیاله سیف، رئیس کل بانک مرکزی کشور، در کانال تلگرامیاش پاسخ آن پرسش را داده است؛ هرچند او اشاره مستقیمی به پست اینستاگرامی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نکرده است، اما میتوان رد آن را در نوشته سیف پی گرفت. او در پست تلگرامیاش از واژه «معما» در تیتر «شرق» استفاده کرده و گفته که «مشکل اصلی اقتصاد در شروع فعالیت دولت، رکود تورمی بود و برونرفت از آن شرایط، تصمیمات ویژهای را نیاز داشت. درحالحاضر نیز انتقادها متوجه رشد نقدینگی است و بزرگی حجم آن در اقتصاد مورد انتقاد قرار گرفته و آن را «معما» میدانند!»
ماجرا چیست؟
محسن رضایی، چندی است که در صفحه رسمی اینستاگرامش، پرسشهایی را مطرح میکند. سه پست از ٢٧٠ پستی که منتشر کرده، پرسشهایی اقتصادی است که بهترتیب از دولت، مردم و دوباره دولت پرسیده است. او این روند را از دو ماه پیش آغاز کرده و دومین پستش همان است که حالا رئیس کل بانک مرکزی به آن پاسخ داده.
پرسش نخست
نخستین پرسش ٩ مهرماه در اینستاگرام این اقتصادخوانده به اشتراک گذاشته شد؛ عنوان پست این بود: «مردم غریبه نیستند». رضایی نوشته بود: «قیمت مواد سوختی یعنی بنزین، گازوئیل و گاز، دوبرابر سال اول یارانهها شده و مقدار تولید و مصرف آنها نیز بیشتر شده است. کارشناسان، درآمدهای دولت از فروش بنزین، گازوئیل و گاز را بالای صد هزار میلیارد تومان یعنی تقریبا دوبرابر سال اول یارانهها میدانند.
بنابراین اگر فقط درآمدهای نفتی را تقسیم بر جمعیت یارانهبگیران کنیم، به هر ایرانی بالای صد هزار تومان تعلق میگیرد. دولت توضیح دهد که چرا چنین مبلغی را به مردم نمیدهد. مردم که غریبه نیستند. من اگر جای دولت بودم به هفتاد میلیون نفر، یارانه صدو ١٠ هزارتومانی میدادم؛ البته در قالب پسانداز و یارانه تولیدی و نه بهصورت مصرفی که هیچ دردی را دوا نکند».
پولها کجاست؟
دومین پرسش با عنوان «پولها کجاست؟»، به موضوع رشد نقدینگی اختصاص داشت؛ او با این پرسش که «هنگامی که از مسئولان اقتصادی، بانکی دولت پرسیده میشود چرا در بازار پول نیست جواب روشنی به مردم نمیدهند. با توجه به اینکه نقدینگی دولت آقای روحانی طی چهار سال گذشته چندبرابر شده است؛ چرا پول در جیب مردم نیست و خریدها کم شده است؟»، مردم را مخاطب قرار داده بود، اما درواقع مسئولان اقتصادی دولت را به چالش کشیده بود.
چهار روز پیش دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، پست دیگری منتشر کرد و با هشتگ، «مجلس» و «قوه قضائیه» را مخاطب قرار داد. او نوشته بود: «گلوگاه فساد در کشور، مشخص است. دولت باید با همکاری #مجلس و #قوه_قضائیه برنامه ضربتی و انقلابی تهیه کند و این گلوگاهها را ببندد و از خود مردم هم کمک بگیرند».
سومین پرسش
یک روز پس از این، سرلشكر سپاهی، سومین چالش اقتصادی را هم پیش کشید. رضایی ابتدای متنش نوشته بود: «پرسش سوم». او زیر عکسی که از خودش به اشتراک گذاشته، نوشته بود: «سؤالکردن از اموری است که دولتمردان برعهده دارند و پاسخگویی آنها به مردم و نخبگان، از الفبای سیاست است.
تاکنون دو سؤال از #دولت و #مجلس را طرح کردهام که امیدوارم جواب آنها را به مردم بدهند. #اولین سؤال مربوط به یارانهها بوده است و #دومین سؤال مربوط به نقدینگی و اینکه پولها کجاست؟
اکنون #سومین سؤال مربوط به پول ملی و برابری آن با پولهای خارجی را طرح میکنم. چرا ارزش پول ملی ما در مقابل پولهای خارجی از چین و اروپا گرفته تا آمریکا مرتب تضعیف میشود؟
چرا دولت بدون استثنا در چهار سال دوم حکومت خود ارزش پول ملی را تضعیف میکنند؛ قیمت ارز را دوبرابر میکنند و بعد به دولت بعدی میدهند؟
دولتمردان باید به این سؤالات بهطور شفاف پاسخ دهند».
زیر همه پستهای رضایی، یادداشتهایی متناقض و گاه بسیار تند نوشته شده است. «کامنت«هایی که گرچه خود رضایی به آنها پاسخ نمیدهد، اما از صفحه حذف هم نشدهاند.
رئیسکل بانک مرکزی الفبای اقتصاد گفت
سیف حالا به پرسش مردمی او پاسخ گفته است؛ درحالیکه رضایی پیشتر پستی منتشر کرده و آشکارا به مدیریت بانکی کشور تاخته بود. او این متن را ٩ آبان ماه با حدود ٦٢ هزار «فالوئر»ش به اشتراک گذاشته بود: «بانکهای ایران از مسیر بانکداری و کمک به رونق اقتصادی خارج شدهاند! آنها با پشتوانه هوا و نه تولید ملی نقدینگی میسازند.
دولت، بانک مرکزی و مجلس یا متوجه انحراف بانکها از ضوابط و کارکرد واقعی بانکها نیستند یا اقتدار لازم را جهت برخورد و نظارت بر بانکها ندارند. بانکها نباید ورشکستگی خود را به مردم و اقتصاد ملی تحمیل کنند. کسب درآمد و سود بانکها باید از مسیر مشارکت واقعی و کمک به تولید ملی باشد.
از نظر شرعی نیز نظارت بر بانکها ضعیف است».
ساعت ١٠ و ١٥ دقیقه صبح دیروز، رئیس کل بانک مرکزی ایران در کانال رسمیاش در تلگرام، الفبای اقتصاد گفت؛ او اشاره مستقیمی به پرسش رضایی نکرده است اما روشن است که سیف در روز جمعه خود وقت کرده چندخطی درباره رشد نقدینگی اقتصاد ایران بنویسد. دو نشانه برای اینکه سیف پاسخ رضایی را داده، کافی است. نخست اینکه عنوان نوشته سیف این است: «نقدینگی کجاست!»؛ دومین نشانه هم تعبیری است که «شرق» درباره پست رضایی بهکار برده بود: «معمای اقتصادی». این اقتصاددان نوشته است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
نقدینگی کجاست!
اینروزها نگرانیهایی در مورد نقدینگی و افزایش حجم آن مطرح میشود. کمی پیش از آن، سیاستگذار پولی و دولت از بابت تمرکز افراطی بر کنترل تورم و اعمال سیاست انقباضی شدید که منجر به تشدید رکود میشود مورد انتقاد قرار داشت. به هر حال باید توجه داشت که سیاستگذار اقتصادی همواره با مقوله مبادله (trade off) بین اهداف و متغیرهای اقتصادی روبهرو است و روند همه متغیرها و نماگرهای اقتصاد همواره موردتوجه بوده و با دقت رصد میشود و در هر زمان متناسب با شرایط تصمیمات لازم گرفته شده است. مشکل اصلی اقتصاد در شروع فعالیت دولت، رکود تورمی بود و برونرفت از آن شرایط، تصمیمات ویژهای را نیاز داشت. درحالحاضر نیز انتقادها متوجه رشد نقدینگی است و بزرگی حجم آن در اقتصاد مورد انتقاد قرار گرفته و آن را معما میدانند! این در حالیست که حجم نقدینگی یکی از متغیرهای اقتصاد است که نهتنها نمیتواند همه پیچیدگیهای اقتصاد را بهتنهایی نشان دهد، بلکه سخنگفتن از بزرگی آن بدون توجه به اندازه اقتصاد ثمری ندارد.حجم نقدینگی معیاری برای اندازهگیری عرضه پول است که از مجموع اسکناس و مسکوک در گردش و سپردههای بخش غیردولتی در شبکه بانکی بهدست میآید. بانک مرکزی بهطور دقیق و مستمر اطلاعات سپردهها را از شبکه بانکی جمعآوری میکند و بعد از محاسبه حجم نقدینگی مطابق با استانداردهای بینالمللی، آن را منتشر میسازد. باید توجه داشت که سپردههای بخش غیردولتی ٩٥ درصد نقدینگی را تشکیل میدهند؛ این سپردهها متعلق به مردم است و در بانکها نگهداری میشوند. صاحبان این سپردهها هر زمان که اراده کنند باید بتوانند به سپردههای خود دسترسی داشته باشند.
وظیفه شبکه بانکی حفظ سپردههای مردم و استفاده از آنها در تأمین مالی طرحهای سرمایهگذاری است. شاید منظور محدودشدن قدرت وامدهی بانکها علیرغم رشد نقدینگی بوده است. البته در این خصوص بانک مرکزی بارها موضوع تنگنای اعتباری و انجماد بخشی از داراییهای بانکها بهدلیل انباشت مطالبات غیرجاری، انباشت بدهیهای دولت و رسوب داراییهای غیرمالی را تبیین و تشریح کرده است. متأسفانه، یک دهه فشار بر منابع بانکها آنها را در شرایطی قرار داده که توانایی تأمین مالی سرمایهگذاریها را متناسب با ظرفیتهای گسترده اقتصاد بانکمحور ایران ندارند. بانک مرکزی با اجرای اقداماتی کوتاهمدت تا حدودی به بهبود شرایط کمک کرده؛ اما رفع کامل این مشکلات نیازمند اصلاح نظام مالی و بخش بانکی کشور است. استفاده از ظرفیتهای بالقوه اقتصاد نیازمند سرمایهگذاری است و نظام مالی باید بتواند منابع لازم را تأمین نماید. دستیابی به این هدف نیازمند اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی در خصوص اصلاح و تقویت بخش مالی کشور شامل نظام بانکی و بازار سرمایه است. همه نهادهای اقتصادی باید در اجرای اقتصاد مقاومتی مشارکت کنند و این رمز دستیابی به موفقیت است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران از تمام توان کارشناسی کشور در مسیر اصلاح و تقویت نقش نظام بانکی استفاده کرده و از هر راهکاری که به ارتقای رفاه شهروندان کمک کند، استقبال مینماید».
3535