به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین،چرا کشورهای منطقه معتقدند با همین رویه، بهزودی شاهد جنگ و فروپاشی در عربستان سعودی خواهیم بود؟ پاسخ به این پرسش ابتدا با بررسی اصل موضوع ممکن است.
مصرف انرژی در عربستان طی چند دهه گذشته بهطور میانگین سالانه 8 درصد رشد داشته در حالی که اقتصاد این کشور در این مدت میانگین رشد 4 درصد را ثبت کرده است. این رقمها نشان میدهد که مصرف عربستان با سرعتی معادل 2 برابر اقتصاد این کشور رشد میکند و این در حالی است که ارزش صادرات ریاض نیز وضع اسفباری دارد. در سال 2016 صادرات عربستان کمتر از 15 میلیارد ریال بود که این رقم نزدیک به یکچهارم صادرات این کشور در سال 2012 است.
آخرین باری که عربستان چنین کمبود درآمدی داشت، به سالهای بحران اقتصادی 2009 باز میگردد اما در آن زمان این کشور 23 درصد کوچکتر بود. در 2009 عربستان 26 میلیون نفر جمعیت داشت در حالی که اکنون 32 میلیون نفر در این کشور زندگی میکنند و باز هم این به معنی درآمد کمتر اما عائله بیشتر است. این کاهش درآمد و وضعیت خطرناک اقتصادی در عربستان، حاصل یک چرخه اقتصادی و رویه طبیعی نیست چرا که بهزودی این کشور بیش از آنچه نفت صادر کند، نفت مصرف خواهد کرد و سهم مصرف داخلی از 50 درصد تولید نفت بالاتر میرود.
نکته بسیار مهم این است که مصرف نفت عربستان صرف تولید برق و سوخت خودرو برای عربهایی میشود که از بیاباننشینی به آپارتمانهای مجلل با تهویه مطبوع برقی نقل مکان کردهآند حال آنکه در کشورهای توسعه یافته یا در حال توسعهای مانند چین، مصرف انرژی فسیلی صرف تولید ارزش افزوده در کالاهای صادراتی میشود.
اقتصاد عربستان اکنون بیش از 90 درصد درآمد خود را از فروش نفت بهدست میآورد و هیچ محصول دیگری ندارد، از سوی دیگر دولت این کشور برای سالیان طولانی سوبسیدها و یارانههای دولتی به مصرف سوخت داده که این موضوع نیز الگوی مصرف در این کشور را بیمار کرده است و امروز که خاندان حاکم به فکر کاستن از این هزینه ها افتادهاند، تقریبا 10 سال دیرتر از آخرین فرصت برای پوشش آنهاست.
در کنار این وضعیت اقتصادی، مسئله انباشت سلاح در عربستان نیز مسئله مهمیست که اینروزها با بهکارگیری سلاحهای 40سال قبل با استفاده از جنگندههای امروزی در یمن، چشم جهانیان را متوجه خود کرده است. حذف زنان و جا ماندن جوانان در جامعه شناسی اقتصادی یک نظریه بهنام نظریه «انقلاب و منحنی J» وجود دارد. این تئوری عنوان میکند که نه وضعیت اقتصادی ناگوار به مدت طولانی و نه سیری بیش از حد، هیچ کدام منجر به انقلاب نمیشود بلکه رشد اقتصادی میتواند موجب بروز یک انقلاب گردد. در عربستان برای بیش از یک دهه رشد اقتصادی خوبی بهدنبال افزایش قیمت نفت خام در جهان بهوجود آمد. طی این دوران مردم به خریدهای کلان، دریافت وام و خرید اقساطی لوازم لوکس روی آوردند اما افت اقتصادیای که این دوران را پایان داد، موجب بروز نارضایتی و سرخوردگی در مردم شد.
از سوی دیگر نیمی از جمعیت عربستان یعنی زنان این کشور، همچنان بهدلیل عقاید مذهبی خانهنشین و بهدور از محیط کار هستند که نیمی از توان نیروی کار این کشور را از بین میبرد. جوانان عربستان نیز با مشکلات مشابهی روبرو هستند. تقریبا نیمی از جمعیت این کشور زیر 25 سال سن دارند و طی 5 تا 10 سال آینده وارد بازار کاری میشوند که امروز هم با مشکل بیکاری 28 درصدی جوانان روبروست.
خاندان تازه به تخت رسیده سعودی، امسال 20 میلیارد دلار از پروژههای عامالمنفعه را از بودجه حذف کرده و قصد دارد یارانههای حاملهای انرژی را نیز کاهش دهد و از سوی دیگر هنوز نتوانسته شاهزادههای خود را مجاب کند که به جای سرمایهگذاریهای میلیارد دلاری در پاناما و دیگر کشورها، فکری برای مشکلات داخلی خود کنند؛ این رویه میتواند زنگ خطر وقوع یک تغییر یا جنگ داخلی در عربستان باشد .شاید هم حکومت آل سعود درپایان دوران 85 ساله قرار گرفته است.
نویسنده: رایان ریج
منبع: The Hill
3535