ترساندن مردم از عددی که امکان مقایسه‌اش در کنارش نیست، از مشخصه‌های روزنامه‌نگاری بی‌صداقت است.

۱. روش‌هایی در روزنامه‌نگاری وجود دارد که من آن‌ها را «بی‌صداقت» می‌نامم. بی‌صداقت در اینجا قید است نه صفت و به محتوای عمل اشاره می‌کند نه به نیت شخص عامل. روزنامه‌نگاری بی‌صداقت ممکن است از روزنامه‌نگاری سر بزند که کاملا صادق و اخلاقی است و ناآگاهانه چنین می‌کند.

از جمله بروزهای روزنامه‌نگاری بی‌صداقت ساختن گزارش‌های هیجان‌انگیز، بی‌محتوا و ظاهرا علمی از مفهوم‌های نوین است. روزنامه‌نگار مفهوم post-mortal communication را برای اولین بار می‌بیند. منابع پژوهشی و دقیقی برای فهم این موضوع در اختیار ندارد. در عین حال نمی‌خواهد امتیاز اولین نوشته در روزنامه‌نگاری فارسی‌زبان در این مورد را از دست بدهد. زمان زیاد صرف مطلبی کوتاه کردن نیز به هیچ روی اقتصادی نیست. از ترجمه‌ی سر و دست شکسته‌ی چند خبر و کمی هم تلاش ذهنی خودش مطلبی می‌آفریند و منتشر می‌کند. آنچه مهم است این است که او قصد بی‌صداقتی ندارد اما احتمالا متنش پر از خطاهای ناشی از دریافت و برداشت خطا یا گمان خطا باشد.

۲. یک نمونه از این ماجرا ماجرای آب مجازی است. شاید مطلبی را که در خبر آنلاین به نقل از یک سایت خبری دیگر درباره‌ی آلودگی موبایل منتشر شده دیده باشید. عنوان مطلب از منظر آب مجازی به موضوع نگاه کرده و می‌گوید هر موبایل ۶۰۰ هزار لیتر آب را غیر قابل آشامیدن می‌کند. خواننده به وزن زیر ۲۰۰ گرم گوشی توی دستش نگاه می‌کند و به شدت تحت تاثیر بزرگی عدد ۶۰۰ هزار لیتر قرار می‌گیرد.

۳. بیایید کمی محاسبه‌ی غیر دقیق، ذهنی اما تصویرساز کنیم و ببینیم موضوع همین قدر وحشتناک هست یا نه. به تجربه می‌گویم قوت غالب روزنامه‌نگاران فست فود است. یک روزنامه‌نگار نوعی که چنین تیتری را انتخاب می‌کند، احتمالا در هفته دست کم ۳۰۰ گرم گوشت گاو مستقیم (مثل همبرگر) و غیر مستقیم (سوسیس و کالباس و پیتزا و خورش) می‌خورد. این تخمین خیلی خوشبینانه و معادل تنها سه عدد همبرگر است. هر کیلو گوشت گاو حدود ۱۳۲۰۰ لیتر آب مجازی برای تولید لازم دارد. که آب مجازی مصرف هفتگی گوشت گاو برای روزنامه‌نگار نوعی می‌شود ۳۹۶۰ لیتر. همین غذاها اگر با گوشت بز تهیه شوند ۹۳۰ لیتر آب مجازی نیاز دارند. یعنی در هفته ۳۰۳۰ لیتر آب مجازی را می‌توان با انتخاب گوشت بز صرفه‌جویی کرد. گمان نمی‌کنم اگر عمر متوسط یک موبایل را دو سال در نظر بگیریم کار عجیبی کرده باشیم که ۶۰۰ هزار لیتر آب مجازی در این دو سال، معادل ۵۷۵۳ لیتر آب مجازی در هفته است. یعنی روزنامه‌نگار ما اگر بتواند دو تغییر کوچک در سبک زندگیش - مثل جانشینی گوشت گاو با بز - انجم بدهد، عملا آب مجازی موبالش را جبران کرده و در طول دو سال عملا علاوه بر این جبران، بیش از ۳۲۰۰ لیتر آب مجازی صرفه‌جویی هم کرده است. چنین است که ترساندن مردم از عددی که امکان مقایسه‌اش در کنارش نیست، از مشخصه‌های روزنامه‌نگاری بی‌صداقت است.

منبع: khabaronline