به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، برخلاف دو دوره گذشته، این بار بخش هنروتجربه غیررقابتی است، خارج از بدنه جشنواره و در سه سینمایی کورش، چارسو و خانه هنرمندان برگزار میشود، فیلمهای بخش هنروتجربه در برج میلاد سینمای رسانهها و پردیس ملت کاخ مردمی جشنواره نمایش ندارند و برای اولین بار حضور در بخش هنروتجربه منافاتی با حضور در بخش مسابقه یا بخش غیررقابتی چشمانداز سینمای ایران ندارد و البته دو فيلم باپروانه ساخت ويديويي از ميان شش فيلم پيشنهادي شوراي سياستگذاري گروه هنروتجربه در بخش مسابقه سوداي سيمرغ پذيرفته شدند . از طرفی پیش از این خبرهایی از جشنواره مستقل هنروتجربه در رشت شنیده شده بود. همه این موارد باعث شد در نشستی با سه نفر از اعضای شورای سیاستگذاری هنروتجربه ابهامات مطرحشده را در میان بگذاریم.
سایت «هنر و تجربه» گفتوگویی که ابتدا با هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه فیلم و عضو شورای سیاستگذاری هنروتجربه آغاز شد و در ادامه امیرحسین علمالهدی و جعفر صانعیمقدم دو عضو دیگر شورا نیز وارد بحث شدند و توضیحاتی درباره انتخابها، روند برگزاری بخش غیررقابتی هنروتجربه در حاشیه جشنواره فجر و همینطور جشنواره مستقل هنروتجربه ارائه کردند.
یکی از ابهامات در فهرست شانزده فیلمی هنروتجربه، حضور فیلمهایی است که علاوه بر این فهرست در دو بخش سودای سیمرغ و چشمانداز جشنواره هم حضور دارند. گروهی اعتقاد دارند این فرصت در اختیار فیلمهایی دیگر میتوانست قرار بگیرد که سلیقه جشنواره فجر آنها را نادیده گرفته است.
هوشنگ گلمکانی: این سوال که چرا هشت فیلم از بخش سودای سیمرغ در فهرست هنروتجربه حضور دارند مشابه همان سوال است که چرا «ايستاده در غبار» و «فروشنده » و غیره در هنروتجربه اکران میشوند. کسانی که این سوال را مطرح میکنند یادشان رفته هنروتجربه اساسنامهای دارد که از همان اول کار در سایت بارگذاری شده اما ظاهرا کسی آن را نخوانده است. این بند از اساسنامه مطرح میکند که نگاه گروه هنروتجربه به کلیت سینمای ایران است و نه فقط به فیلمهایی که برای اکران قرارداد میبندند. نگاه این گروه به گرایشهای سینمای هنروتجربه در کل سینمای ایران است. حالا بعضی از این فیلمهای هنری و تجربی مثل لانتوري ،«ايستاده در غبار» و «فروشنده» امکان جذب مخاطب عام را هم دارند و میتوانند اکران سینمای بدنه را هم بگیرند. طبعا همه فیلمها میخواهند تماشاگر بیشتری داشته باشند. با اکران این فیلمها میخواهیم بگوییم خانمها و آقایان این فیلمی هم که در سینمای بدنه اکران شده از نظر ما هنروتجربه است. در مملکت ما حتما یک چیزهایی را باید آزمایش و تجربه کرد تا به نتیجه رسید. سانسهایی به این فیلمها اختصاص داده شد و اعتراض شد که این سانسها زیاد است. به نظر من هم سانسهای این فیلمها زیاد بود. بعدا کم شد. اما بعضی از معترضین نمیدانند همه این سانسها، از برنامه هنروتجربه تامین نشده و اکثرا سانس فوقالعاده است که خود سینمادار با توجه به بالا بودن فروش اضافه میکند.
این بحث اکران است. اگر به بحث جشنواره برگردیم، این ابهام صورت دیگری به خودش میگیرد.
گلمکانی: در جشنواره هم نگاه ما به کلیت سینمای ایران است و نه فقط به کسانی که قبلا در هنروتجربه فیلمی داشتهاند. در فیلمهای بخش سودای سیمرغ فیلمهایی هستند که از نظر ما هنروتجربه هستند. بنابراین آنها را هم انتخاب میکنیم و سازندگانشان را در جریان میگذاریم که بیشترشان هم با حضور در این فهرست موافقت کردند.
این نوع انتخاب باعث نمیشود بچههایی که در هنروتجربه فیلم داشتهاند و در این نوع از سینما فعالیت میکنند، احساس کنند از سهم آنها کم شدهاست؟
امیرحسین علمالهدی: تعیینکننده اصلی خودِ فیلم و ساختار آن است. آن فیلم میتواند مربوط به آقای جیرانی باشد و به هنروتجربه بیاید، یا متعلق به آقای لکزاده باشد و نیاید. سال بعد ممکن است آقای لکزاده فیلم خوب هنروتجربهای بسازد. ما با فیلم ساختهشده طرفیم نه با اسمها. قرار نیست کسی که در هنروتجربه فیلم داشته، هر فیلمی که ساخت به این بخش بیاید. هر فیلمی اگر شاخصهای هنروتجربه را داشته باشد میتواند در این بخش قرار بگیرد، چه آن آدم سی سال در سینمای ایران سابقه داشته باشد و چه یک جوان فیلماولی باشد.
گلمکانی: در بررسی این فیلمها به کیفیت این فیلمها فکر کردیم که اولا این فیلم مصداق هنروتجربه هست یا نیست و ثانیا آیا فیلم خوبی هست یا نیست. دوستان فکر میکنند اگر «ایتالیا ایتالیا» یا «خفهگی» در جشنواره نباشد حتما یکی از فیلمهای آنها جایگزین میشود، در حالی که این طور نیست و اگر این فیلمها کیفیت لازم را داشت از سهم فیلمهای بخش مسابقه در فهرست ما کم میشد. ما بیشتر مدافع فیلمهایی هستیم که خالص هنری و تجربی هستند و مناسبات سینمای بدنه آنها را پس میزند. اما مدافع نمونههای باکیفیت آن هستیم. هر فیلمی که با گرایش هنروتجربه ساخته میشود، لزوما فیلم خوبی نیست. ما که ملاحظه تجاری یا منافع شخصی و صنفی نداریم. به خود فیلمها نگاه میکنیم. از طرف دیگر کسی به ما نگفته بود چه تعداد فیلم میتوانیم انتخاب کنیم و با توجه به کیفیت فیلمها این تعداد میتوانست تغییر کند. اگر کیفیت فیلمها پایینتر میبود، این تعداد میتوانست ده فیلم باشد. اگر دو فیلمی که حذف شد باقی میماندند،انتخابها به هجده فیلم میرسید.
علمالهدی: یا اگر «هجوم» و «تمارض» میآمدند میشد بیست فیلم.گلمکانی: فیلمهایی که بیرون ماندهاند، میتوانند سال آینده در اکران هنروتجربه جا داشته باشند. برای حفظ عیار کیفیت این بخش، ترجیح دادیم بعضی از این فیلمها بیرون بمانند.
بخش هنروتجربه در دو دوره گذشته بخشی از بدنه جشنواره فجر بود و این دوره با فاصله بیشتر، در سینماهای مجزا و بیرون از کاخ رسانهها برگزار میشود.
گلمکانی: این سیاستگذاری جشنواره است. نظر شخصی من این است که چون فیلماولیها و هنروتجربه یک گرایش غالب در سینمای ایران شدهاند که دیگر در حاشیه سینمای ایران نیست و تبدیل به متن شده، جداسازی این بخشها دیگر معنایی ندارد. این فکر هم بار اول از دفتر جشنواره آمد. سال قبل دو فیلم موفق جشنواره هردو فیلماولی بودند. جزو انتخابهای ما برای هنروتجربه هم بود اما گفتند اجازه بدهید اینها در بخش مسابقه باشند و شما فیلمهای جدایی انتخاب کنید.
جعفر صانعیمقدم: حالا در این میان من میخواهم سوالی را مطرح کنم، آیا با توجه به تمام این شرایط پیشآمده، به نظر شما لازم است هنروتجربه به فکر برگزاری یک جشنواره مستقل باشد؟
گلمکانی: جشنواره فجر بنا به سابقه و طبیعتش نگاهش به سینمای بدنه است. از ابتدا هم قرار بود ما از بین فیلمهای این بخش فیلمهایی را به فجر پیشنهاد کنیم که با سیاستهای آنها همخوان باشد.
صانعیمقدم: پس چون سیاستهای فجر نمیتواند به طور کامل نگاه ما را کاور کند، نیاز به یک جشنواره مستقل داریم.
گلمکانی: اولا تعداد این فیلمها زیاد شده اما بنا به طبیعت جشنواره فجر نمیتوانند وارد این جشنواره شوند. هرفیلمی که هنری و تجربی باشد میتواند در این جشنواره حضور داشته باشد حالا چه در مناسبات سینمای بدنه ساخته شده باشد و چه به شکل دورهمی در یک زیرزمین ساخته شود. از طرفی تماشاگر جشنواره باید بداند به دیدن چه فیلمی آمده و نباید به او آدرس غلط داد. الان در مطبوعات هم همه چیز تخصصی شده. مجلاتی ویژه تخصصهای کوچکی مثل سنگ یا مبلمان منتشر میشوند. در سینما هم به سمت جشنوارههای تخصصیتر میرویم که دامنه انتخابهایشان را محدودتر میکنند تا مخاطب خاص خود و فیلمساز دلخواهشان را پیدا کنند. اما جشنواره فجر یک جشنواره عام است برای مخاطب عام. اما این نوع فیلم برای مخاطب خاص است و بهتر است جدا برگزار شود تا مشتری خودش به سراغش بیاید.
صانعیمقدم: ضرورت وجود یک جشنواره جدای از جشنواره ملی و جهانی وجود دارد که بتواند مخاطب ویژه خودش را راضی کند.
گلمکانی: طبیعی است که جوانها دنبال جلب توجه بیشتر هستند. اینقدر طی این سالها توجه به اینها دریغ شده که میخواهند همه آنها را ببینند و این دیده شدن در جشنواره فجر برایشان امکانپذیر است. در همین جشنواره فرضی هنروتجربه هم کیفیت مهمترین نکته است. یادتان هست در جشنواره سال گذشته که باید یازده فیلم معرفی میکردیم، در مورد دو سه فیلم آخر خیلی تردید داشتیم و با اغماض خیلی زیاد آن دو سه فیلم آخر معرفی شدند. اگر این امکان را داشتیم که از فیلمهای هنروتجربهای بخش مسابقه انتخاب کنیم، این فیلمها انتخاب نمیشدند. کیفیت اصلیترین عامل است.
این حس در بچههای فیلمساز هست که این گروه برای ما است که جایی دیده نمیشویم.
گلمکانی: نه، نه. من همین امروز با آقای لکزاده حرف زدم و همین استدلال را بارها مطرح کرد، اما من آنها را قبول ندارم.
چه روندی طی شد که گروه هنروتجربه به این تصمیم نهایی رسید که فیلمها را در تهران و در سه سالن و در بخش غیررقابتی و خارج از کاخ رسانهها نمایش دهد؟ درباره این روند کمی توضیح میدهید؟
علمالهدی: قرار بود ما در رشت جشنواره مستقل هنروتجربه را برگزار کنیم اما اطلاع نداشتیم که همزمان قرار است چیزی حدود بیست فیلم بخش مسابقه و چشمانداز هم در همه استانها از جمله رشت نمایش داده شود. ما دنبال این بودیم که این جشنواره نشاندهنده هویت ما باشد و آن را به طور مجزا و بدون هیچ مراسم سینمایی برگزار کنیم ولی یک ماه قبل بود که فهمیدیم بیست فیلم دیگر هم در همان زمان در رشت دیده میشود و این استقلال از بین میرود. یک سینما بیست فیلم جشنواره فجر را باید نمایش دهد و سینمای دیگر فیلمهای هنروتجربه را. بنابراین تصمیم گرفتیم امسال حضور حداقلی خود را در جشنواره حفظ کنیم که برای سال آینده بتوانیم (شاید در سالگرد هنروتجربه در مهرماه) جشنواره مستقل هنروتجربه را برگزار کنیم.
دو فیلمی که از فهرست پیشنهادی هنروتجربه به فجر راه یافتهاند چه تاثیری میتوانند داشته باشند؟
علمالهدی: ما چیزی حدود ۸۵ فیلم دیدیم که از این بین ۱۵ تا ۱۷ فیلم انتخاب اولیه ما بودند. مابقی فیلمها فعلا در جشنواره جایی ندارند. بعدا درخواستهایشان را برای اکران میدهند که سی تا چهل درصد آنها در اکران پذیرفته میشوند. از فیلمهای پذیرفته شده، شش فیلم به هیات انتخاب معرفی شدند. دو فیلم «گلدن تایم» و «مُفتآباد» به دلیل اینکه فاقد هرگونه پروانه ساخت بودند، امکان بازبینی در بخش هیات انتخاب را نداشتند. دو فیلم «تمارض» و «صحنههایی از زندگی یک کاراگاه» بازبینی شد و رای لازم را نیاورد ولی دو فیلم «خانه» و «کوپال» بالاترین رای را آورد که پس از یکسری صحبتها بین ما، سازمان سینمایی و خانه سینما هماهنگی اتفاق افتاد و با وجود اینکه پروانه ساخت ویديویی داشتند، بعد از رایزنیها این دو فیلم وارد بخش اصلی شدند. «تمارض» در جشنواره برلین پذیرفته شد و ترجیح داد در بخش ما حضور نداشته باشد و فیلم آقای رسولینژاد هم که در هنروتجربه حاضر است. از نظر من ورود این دو فیلم یک قدم رو به جلوست.
صانعیمقدم: این هم از دستاوردهای بخش هنروتجربه بوده است. در جلسه مدیران سینمایی، مسئولین جشنواره و هنروتجربه این گفتوگوها اتفاق افتاده و یک دستاورد رو به جلوی هنروتجربه است.
گلمکانی: یک نکته هم میخواهم درباره اظهارنظرهای دوستان و منتقدان اضافه کنم. اغلب این اظهارنظرها ذهنی است. یعنی یک نفر براساس علایق خودش و استدلالها و اطلاعات خودش فکر میکند برای فروش بلیت یا مثلا جدولبندی اکران هنروتجربه فلان کار اگر میشد، بهتر بود. اینها همه نتایجی است که در ذهن یک شورای یک نفره اتفاق افتاده است. کاری که شورای سیاستگذاری یا مدیران انجام میدهند، ترکیبی از ایدهآلها و آرزوها و البته واقعیتهای موجود است. خیلی از این واقعیتها را آن تکنفرهها نمیدانند و اصلا با آن برخوردنکردهاند. خیلی از این پیشنهادها به عقل ما هم قبلا رسیده! درباره چرخشی بودن سانسها انتقاد میشود، اما با وجود این همه فیلم و این همه انتظار و تعداد معدود سینماها، چطور باید سانسهای خوب را بین همه تقسیم کرد؟
اگر به بحث جشنواره برگردیم، ابهام اصلی در اینجاست که فیلمهای این بخش دیر اعلام شدند، در نشست مطبوعاتی و سایت جشنواره خبری از آن داده نشد و در کاخ جشنواره هم حضور ندارد.
صانعیمقدم: نگاه ما و آقای حیدری این بود که برگزاری یک جشنواره مستقل برای فیلمهای هنروتجربه را تست کنیم. این نگاهی بود که هنروتجربه در این دوسال و نیم داشت و با وجد اینکه اینکه سعی کرده بود به جشنواره ملی نزدیک شود، همچنان به یک بخش یا جشنواره با نگاه خاصتر فکر میکرد. در چنین جشنوارهای با توجه به مختصات موردنظر و محدودیتهایی که در جشنواره ملی ممکن است گریبان فیلمها را بگیرد، دیده شدن فیلمها هم آسانتر است.
گلمکانی: اینکه دیر اعلام شده، یک اشکال است اما گناه عظیمی که نیست. نمیخواهم این قضیه را پنهان کنم که بخشی از این تاخیر به خاطر پافشاری بر سر وارد کردن دو فیلم خوب «مفتآباد» و «گلدن تایم» بود که به نظرم در صورت ورود بهترین فیلمهای این بخش میشدند. اما هم مشکل بوروکراتیک داشتند و هم مشکل نظارت.
علمالهدی: ما دوست داشتیم اداره کل نظارت و شوراهای مربوطه نسبت به این دو فیلم نگاه جشنوارهای داشته باشند. حتی درخواست کردیم فقط یک نمایش داشته باشند. خیلی از این محدودیتها زاییده فکر ممیزان هستند که تصور دارند با نمایش یک فیلم همه چیز تغییر میکند. در صورتی که طی سیوشش سال گذشته از حاتمیکیا تا آن سر طیف، همه فیلمهایشان به ممیزی خورده و بعدا نمایش داده شده و هیچ اتفاقی هم نیفتادهاست. جشنواره فیلم فجر بهترین جایی است که میتوانیم بازخوردهای مخاطب را ببینیم و دستگاههای مربوطه اگر هوشیارانه با این بازخوردها روبهرو شوند، نحوه ممیزیشان متفاوت خواهد شد. نه اینکه فقط در یک جمع خصوصی فیلم دیده شود. در دهههای گذشته حتی فیلمهایی که بعدا توقیف میشدند، هم در جشنواره نمایش داشتند.
صانعیمقدم: یک اثر مثبت دیگر این است که اگر سیستم نظارتی ما از حدی بیشتر فیلمها را دچار مشکل کند، مبصر محدودیتها میشود و اعتماد نسبت به محدودیتها هم کاهش پیدا میکند.
5858