محمد اکبری: در روزهای بعد از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری، اظهار نظر خاصی از او در مورد ایران شاهد نبودیم. با در نظر گرفتن جمیع جهات به نظر می رسید ایران از اولویت های اول رییس جمهور تندرو نیست. رییس جمهور تاجر مسلک به نظر می رسید سعی خواهد کرد با برجام بسازد و روند تنش آمیزی را در پیش نگیرد. اما روزهای اول حکومت او دوباره توانست ناظران را شگفت زده کند و او همچنان پیش پینی ناپذیر بماند. ترامپ در ابتدا با موضوع قانون ممنوعیت ویزا و پس از آن تحریمی جدید به بهانه آزمایش موشکی، ایران را به صدر اخبار برگرداند. اما پرسش اینجاست که آیا این تحریم جدید نقض برجام است و آیا ترامپ روند تنش آمیز خود با ایران را ادامه خواهد داد؟ در این باره با داود هرمیداس باوند، کارشناس مسائل بین المللی گفتگو کرده ایم که در ادامه می خوانید:
آیا تحریم های جدید امریکا نوعی پاره کردن برجام محسوب می شود؟ این روند چه تبعاتی می تواند در پی داشته باشد؟
ترامپ و تیم او اعلام کرده اند که ضمن اینکه از برجام خشنود نیستند، عمل آنها نقض برجام نیست و دست به چنین عملی نخواهند زد. اما در عین حال بعضی از مقامات مانند وزیر امور خارجه فرانسه نیز گفتند که این مغایر با روح برجام است. همه می دانند که این تحریم ها ظاهرا مربوط به برجام نیست ولی منطق خاص خود را دارد. آن منطق باید در نظر گرفته شود یعنی در واقع کسانی که تحریم شده اند در رابطه با نهادها و افرادی هستند که با فعالیتهای هسته ای ارتباطی ندارند و در رابطه با فعالیتهای موشکی هستند.
از آن سو هم نظرات مختلفی وجود دارد. بعضی ها می گویند آزمایش موشکی ارتباطی با برجام ندارد و موضوعی دفاعی است و به هر حال این موضوع قابل مذاکره نیست، از طرفی هم گفته میشود که مغایر با روح برجام است. همین موضوع را ترامپ مبنا قرار داده و تحریمهایی را علیه ایران در نظر گرفته است که خود او هم گفته است که ارتباطی با برجام ندارد. به نظر می رسد که آنها در مقابل برجام نمی توانند عملی انجام دهند و موضوع سیستم موشکی ایران و حمایت ایران از تروریسم در منطقه را مبنا قرار داده اند.
البته خود جمهوریخواهان هم که اکثریت مجلس را در دست دارند طرحی را داشتند که در رابطه با حقوق بشر و حمایت از تروریسم علیه ایران بود. این آغاز جریان علیه ایران است که چنین موضع گیری شکل گرفته است. این موضوع برخی از کشورهای عربی را هم خوشنود کرده است. این نوعی سیاست جلب کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و مخصوصا عربستان نیز است. آنها یک موضع غیردوستانه را علیه ایران آغاز کردند. مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع ترامپ موضع های ضد ایرانی داشته و نظرات مثبتی نسبت به ایران ندارند و خود ترامپ هم جهان بینی سیاسی ندارد، یک فرد ثروتمندی است که از اطلاعات سیاسی چندانی برخوردار نیست.
او به هر حال تحت تاثیر تیم خود قرار می گیرد و اینکه می خواهد به نوعی مقتدر نشان دهد، البته حضور و نفوذ کشورهای عربی هم مشاهده میشود. او در ابتدای کار قرار دارد و قوانین ممنوعیت ویزا هم در این باره قابل تحلیل است که در ابتدای کار با نوعی ناشیگری رفتار می کند. در ابتدای کار می خواهد قاطعیت از خود نشان بدهد، احساس میکند که اوباما رفتار نرمی از خود نشان داده بود و سعی میکند او آن را جبران کند.
آیا می توان رفتارهای اولیه را مبنای رفتارهای آینده قرار داد و منتظر تنشهای بیشتر بود؟
در هر حال این آغاز خوشایند نبوده است باید کمی منتظر ماند تا ببینیم چه رفتاری خواهد داشت. چون تصمیماتی که در مرحله اولیه گرفته میشود خیلی سنجیده نیست و نمی توان گفت مبنای رفتارهای آینده است.
او نگاه همه جانبه ای ندارد، چون دانش سیاسی و تجربه سیاسی ندارد و تبعات تصمیمات خود را متوجه نیست. چیزی در ذهنش هست که احساس میکند باید قاطعیت داشته باشد و ایستادگی کند. طبیعی است که افراد اینچنینی خط و مشی اینگونه انتخاب میکنند. ولی به تدریج که با پیامدهای منفی آن مواجه می شوند به تدریج تعدیل میشوند. اما به نظر می رسد در این شرایط که همه منتظر و نگران رئیسجمهور جدید بودند که چه خواهد کرد شاید مصلحت نبود آزمایشهای موشکی در حال حاضر انجام گردد ولی به هر حال انجام شده است و در آغاز روی کار آمدن ترامپ نوعی تنش و تشنج شکل گرفته است.
روزهای قبل از تحلیف به نظر میرسید ایران در صدر اولویتهای ترامپ نیست ولی بعد از تحلیف می بینیم که او به ایران بسیار پرداخته و مسائلی را به وجود آورده است. دلیل این چیست؟
به هرحال فکر می شد چون ترامپ تاجر است دنبال منافع و مسائل اقتصادی بیشتر می رود و ایران هم از این منظر مساعد سرمایه گذاری است، بیشتر به جنبه سودآوری اولویت میدهد، اما ایشان در شرایطی که از طرف دیگر کشور های منطقه ای نسبت به ایران نظر مثبتی ندارند، کشورهای عربی که جای خود دارند دیگران هم در این باره نسبت به ایران نگاه خوشایندی ندارند.
بنابراین مسئله حمایت ایران از تروریسم از سوی آنان برمی گردد به نگاه ایران در قبال حماس و حزب الله. آنها اسم تروریسم را روی آنها می گذارند و وزارت خارجه آمریکا آنها را به عنوان گروههای تروریستی می شناسد. گروههایی که حتی جنبه بین المللی هم ندارند. این گروه ها فقط در مورد مسائل فلسطین و اسرائیل مطرح هستند، اما به عنوان تروریسم بین المللی مطرح شده اند. نتانیاهو هم اعلام کرده بود که با ترامپ مذاکره و صحبت تلفنی کرده و در مورد ایران نیز صحبت کرده است. تیم او هم افرادی ضد ایرانی هستند. مجموعه این موضعگیریهای پیرامونی هم سبب شده است این خط مشی را اتخاذ کند.
تصمیمات متناقض او در مورد مسائل دیگر و کشورهای دیگر هم وجود دارد. آیا ترامپ نمی تواند استراتژی منسجمی برای دولت خود در کوتاه مدت شکل دهد؟
تصمیمات به هرحال متناقض هستند. قبلا برای خروج از آسیا پاسفیک و همکاریهای اقتصادی شعارهایی داده بود. در مورد گروه نفتا که منطقه تجارت آزاد است و کشورهای کانادا و مکزیک از آن منتفع میشوند انتقادهایی را پیش کشیده بود. در مورد ناتو و اتحادیه اروپا و همچنین در مورد خروج انگلیس از اتحادیه اروپا ابراز خوشبختی کرده و گفت طبق نظریه دومینو همه کشورها از اتحادیه خارج خواهند شد. این موضوع را با نوعی خرسندی اعلام کرده و دید مثبتی به این اظهارات دارد. درصورتی که در گذشته همه هم و غم آمریکا این بوده است که به اتحادیه اروپا و جامعه اقتصادی آن کمک کند. در مورد چین هم این موضوع وجود دارد که موضعگیری های او علائمی از تنش را در حوزه اقتصادی بوجود آورد. در هر حال سیگنال هایی از تنش در حوزه اقتصادی و اقدامات چین در دریای چین دیده خواهد شد که احتمالاً میتواند منجر به رقابت تسلیحاتی یا موازنه تسلیحاتی شود.
این مسائل باعث می شود همه کشورها حتی دوستان امریکا با نوعی بیم و امید به آینده بنگرند؟
این مسائل به هر حال سبب شده است کشورهای دوست مانند آلمان در مورد مسائلی صحبت کنند و در مورد پناهجویان بحث هایی را به وجود بیاورند. خانم مرکل با انتقاد از آمریکا بیان کرد که سیاست درهای باز را در مورد پناهجویان به کار خواهد برد. این شرایط باعث شده است همه کشور ها با نوعی بازبینی و بازنگری در سیاستهای خود پیش بروند و نوعی بازتعریف از سیاستها حداقل برای آینده ای نزدیک در نظر داشته باشند.
زمزمههایی وجود دارد که اتحادیه اروپا در جلسه ای که در آینده تشکیل خواهد داد چگونگی برخورد با این موضوع را در دستور کار قرار خواهد داشت، همه دولتهایی که با آمریکا ارتباط داشتند به فکر یک برنامه ثانویه و نوعی بازنگری در رابطه با آمریکا هستند.
به نظرتان اروپا در رابطه با پرونده سازی علیه ایران با آمریکا همراه خواهد شد یا ایران می تواند روی اروپا برای عدم تشدید بحران های احتمالی حساب باز کند؟
من فکر نمی کنم اتحادیه اروپا همراه امریکا باشد. به این خاطر که اروپا با چنین تیپی از رفتارها موافق نیست که اگر چنین رفتاری باشد ترامپ میتواند فضا را از شرایط عادی خارج کند. چون جامعه بین المللی برای بحرانی دیگر در خاورمیانه با توجه به اتفاقاتی که در عراق و سوریه در حال جریان است آماده نیست. بعضی وقتها کسانی که از تجربه کافی هم برخوردار نیستند میخواهند به شکل قاطع رفتار بکنند که در جاهایی مسائل و مشکلاتی را پیش می آورند و فاجعه یا شبه فاجعه ای را رقم می زنند.
به نظر من اروپا با این مدل با آمریکا همسو و همراه نمی شود. به هر حال اروپا با تحریمهای جدید مخالف است. شرکتهای آنان می خواهند با ایران همکاری کنند، از این رو اگر تحریمهای اقتصادی علیه ایران برقرار شود شرکت های اروپایی از همکاری با ایران محروم میشوند. در گذشته وقتی قانون داماتو شکل گرفت اروپا اعلام کرد که تحریمها بر خلاف سازمان تجارت جهانی و ناقض حقوق بین الملل است. اروپاییها با آن مخالفت کردند و شرکتهایی مثل توتال در شرکت نفت ایران همکاری کردند.
منظورم این است که اگر تحریمهای جدیدی شکل بگیرد، شرکتهایی که متمایل به همکاری و سرمایه گذاری با ایران هستند برای آنها مشکلاتی به وجود خواهد آمد که به هر حال آنها میخواهند در جاهایی که سرمایه گذاری کنند که ریسک پایینی وجود داشته باشد. از این رو اتحادیه اروپا این رویه ترامپ را تایید نمی کند.
ترامپ می گوید ایران با آتش بازی می کند. آیا از شرایط موجود بوی جنگ می آید؟
به نظر می رسد که این شرایط میگذرد و فروکش میکند. این تیپ افراد چون دید تاریخی ندارند و همچنین جهانبینی کافی و ارزیابی منطقه ای ندارد از روی ناآگاهی سخن میگویند.
ترامپ در دوران تبلیغات انتخاباتی چون موضوع اسلام هراسی را مطرح کرد و احساس کرد که مورد توجه قرار گرفت، می خواهد که در این شرایط آن را مطرح کند و از آن استفاده بیشتری ببرد. از این رو ممنوعیت صدور ویزا را برای کشورهای مسلمان پیش کشید که نوعی تبعیض نژادی مذهبی است که ایران را محکوم میکند، در حالی که عربستان و قطر کشورهای حامی سلفی ها هستند که از گروههای افراطی حمایت می کند.
این موضوع به هر حال استقبال کشورهای همسایه ایران نیز قرار گرفته است، لذا باید گفت این آغاز کار است. نگرانی این است که ممکن است بیش از این از کنترل منطقی و خردورزی خارج شد و به نوعی مشکلاتی فراتر از این بوجود بیاورد.
52312