روزگاری تماشای بازی دفاع چپ تکنیکی، نترس و متهور و درگیر پرسپولیس و تیم ملی بسیار لذت بخش بود. بازیکنی که با پر کردن خلا یک دفاع چپ خلاق توانسته بود اعتماد علی پروین را جلب کند. «مجتبی محرمی» در عین دارا بودن ویژگیهای یک بازیکن بزرگ، در زمین بازی یک قالتاق به تمام معنا بود.
دیروز برای دیدن بازی پیشکسوتان پرسپولیس تهران و شهدای چوار به ورزشگاه تختی ایلام رفتم. دقیقاً همانجایی ایستادم که در بازی مرداد ماه سال 1369 پرسپولیس و ایلام ایستاده بودم. محرمی یک نیمه بازی کرد. کند و سنگین. از بزهکاری های دوران جوانیش در زمین هم خبری نبود .
حضور بهروز رهبریفر و مرتضی فنونی زاده در کنار و میناوند هر چند با شکم فربه، حس عمیق نوستالژیکی داشت. محسن عاشوری اما در میانه های میدان آن بازیگردان دهه هفتاد نبود اما یکی دو حرکت تکنیکی اش مرا به حال و هوای بازی جنجالی استقلال و پرسپولیس 30 دی ماه 1370 برد.
من در این بازی دائم در حال تداعی خاطرات دهه های پیش بودم و نمی توانستم شعف خود را از حضور زوج مرتضی کرمانیمقدم و فرشاد پیوس پنهان کنم. اینها که اسم بردم به همراه رضا جباری و نیما نکیسا و ناصر محمدخانی و اسماعیل حلالی روزگاری لرزه بر تن تیمهای قدر ایران می انداختند و اکنون با اضافه وزن و بدن های ناآماده و اشتباهات فردی و بازی بیبرنامه پیش روی ایلامیهای حاضر در ورزشگاه بودند.
دیروز در ایلام هرچند خبری از دریبل ها و کورس های جوانی میناوند در جناح چپ نبود، هرچند کرمانیمقدم مثل آن دوران سرحال و عصبی و موثر نبود، هرچند 3 بار توپ از زیر پاهای پیوس خارج شد، هرچند مرتضی فنونی زاده دیگر آن دفاع سرحال و جوان پرسپولیس نبود اما شور فوتبال در قلب ایلام بالا گرفت.
ورزشگاه همیشه خالی از فوتبال و تماشاگر تختی دیروز مملو از تماشگرانی بود که برای دیدن بازی اسطورههای فوتبال دهههای گذشته آمده بودند. دیدن شلوغی ورزشگاه پس از سال ها یاد اواخر دهه 60 پس از جنگ تحمیلی را زنده کرد. دههای که فوتبال ایلام با وجود همه نداشته هایش در اوج بود و انگیزهها و استعدادهای فراوانی داشت.
شلوغی دیروز ورزشگاه تختی ایلام به واسطه شهیدان به خون غلطان فاجعه بمباران ورزشگاه چوار در سال 65 توسط هواپیماهای رژیم بعث عراق بود. شاید اگر این شهیدان نظر نداشتند این شعف را هم در ایلام نداشتیم. براستی آیا فوتبال ایلام مرده است؟
۴۸