به گزارش خبرآنلاین، رمان «به وقت بهشت» نوشته نرگس جورابچیان چند ماه پس از انتشار نخست از سوی نشر آموت به چاپ دوم رسید. اولین بخش کتاب با روایتی خواندنی شروع میشود. راوی از روزی می گوید که قرار است به این دنیا بیاد او تنها نیست. 3 نفر هستند. اولی بی معطلی به دینا میآید. دومی از آمدن منصرف میشود و سومی که او باشد نمیخواهد از پناه و آغوش خدا دور شود. خدا به او میگوید در تو رازی پنهان کردم. رازی که فاش نمیشود و او تا 7 سالگی خواب خدا را میبیند...
«به وقت بهشت» اولین رمان جورابچیان دارای چهار فصل است که هر کدام از آنها به نام یکی از فصلهای سال خوانده شده است. ترلان شخصیت اصلی این رمان دختری است که در آغاز زندگی زناشویی دچار وضعیت جدیدی میشود که بر کل زندگیاش تاثیر میگذارد.
در بخشی از این کتاب می خوانیم: «تلفن چند بار زنگ میخورد. دو شاخه را از پریز میکشم و به سفره روبهرویم نگاه میکنم. سیب و ساعت و آینه و قرآن. سرکه و سماق هم داشتم اما بو میداد. به حافظ توی کتابخانه نگاه میکنم و از یوسف گمگشته و باز آمدنش حرصم میگیرد. زل میزنم به تلویزیون که شمارش معکوس میدهد و از جایم جم نمیخورم. توپ میترکانند و سال جدید آغاز میشود. روی گونههایم دو جاده گرم باز میشود. سال گذشته مثل فیلم جلو چشمم میآید. آمدنت. خندیدنت. نگاه کردنت».
داستان این کتاب با نگاهی به مضامین اجتماعی و عاطفی پیرامون شخصیت اصلی همراه است و دغدغههای زندگی دختری به نام ترلان را با نگاه به وقایع پیرامونش نشان میدهد.
جورابچیان درباره این رمان می گوید: «به وقت بهشت» برشی از زندگی ترلان است. ترلانی که ما با آن آشنا میشویم، دختری بیست و شش ساله است اما گاهی که دچار آشفتگی و کابوس میشود، ما رد پای تلخی های دوران کودکی را در او میبینیم. ریشهیابی دنیای گذشته ترلان، در هذیانهایش امکان پذیر است یعنی درست زمان هایی که احساس میکنیم ذهنش هشیار نیست، از پدرش، دوران دبستانش، همکلاسی هاش، جثه ضعیفش و خیلی از مسایلی که از کودکی آزارش داده و همیشه خواسته نادیده بگیرد، میگوید. علاوه بر این زنهای خانواده ترلان هیچ تناسب فکری با او ندارند. تا حدی که او بیشتر خودش را به پدر نزدیک میداند تا مادر. به هر حال تلخیها و سردرگمیهای ترلان دلایل زیادی دارد.
جورابچیان با اشاره به اینکه همه داستان از زبان راوی اول شخص است، ولی بخشی از آن از زبان شخصی در یک نامه دنبال میشود و زمان رخ دادن آن نیز سالهای اخیر و در شهر تهران است، ادامه می دهد: برای من این قصه یک آغاز است، آغاز ورود جدی من به ادبیات ولی شاید چون احساس میکنم که همه چیز در قصه من توانسته سرجای خود قرار بگیرد برای من و بالطبع خوانندگان یک اتفاق به شمار بیاید. اما بیشتر از اینکه بخواهم با دید یک اتفاق آن را ببینم برای خودم این قصه یک آغاز است. مگر اینکه شما اصراری به این موضوع داشته باشید.
نرگس جورابچیان متولد 1360 و فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان روسی است. از وی تاکنون چند داستان کوتاه و شعر در چند نشریات ادبی به چاپ رسیده است. جورابچیان هماکنون در حال به پایان رساندن نگارش رمان دوم خود است.