الزام و ضرورت این که هر سازمانی نیازمند است تا بداند که آیا برنامه های آن چقدر به اهداف از پیش تعیین شده نزدیک یا اینکه انحراف دارند و این سازمان در رسیدن به اهداف محوله از حداقل منابع استفاده میکنند یا منابع برای آنها مهم نیست، در قلمرو حسابرسی عملیاتی قرار دارد.
در واقع پاسخ به چنین سئوالی که متضمن حداقل تضمین برای بهبود مستمر سازمانی است تنها با حسابرسی عملیاتی امکان پذیر است. اگر چه بموجب ماده 218 قانون برنامه پنجم در حسابرسی عملیاتی کلیه شرکتهای دولتی موضوع ماده 4 قانون مدیریت خدمات کشوری که فهرست آنها توسط دولت تعیین میشود و نیز شرکتهای پذیرفتهشده در بورس مکلفند از سال دوم برنامه و حداقل یک بار تا پایان برنامه از طریق سازمان حسابرسی یا موسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران حسب مورد در جهت افزایش صرفه اقتصادی، کارآیی و اثربخشی فعالیت شرکتها و افزایش قابلیت اعتماد گزارشهای مالی نسبت به انجام حسابرسی عملیاتی اقدام کنند.
همچنین هیات مدیره این شرکتها، مسوولیت اجرای بند فوق را به عهده دارند، اما بر اساس تبصره یک این ماده، شرکتهایی که بر اساس مصوبه دولت دارای طبقهبندی هستند از شمول این ماده مستثنی شده اند.
متاسفانه به علت نبود نظارت شفاف مشخص نیست و با وجود گزارشاتی که عموما کلیشه ای هستند شاهد هیچ گونه تغییر مثبتی در روند فعالیت شرکتهای مورد عمل نبوده ایم.
حسابرسي عملياتي داراي سه مولفه كارايي، اثربخشي و صرفهاقتصادي است كه از اهميت زيادي برخوردارند.
امروزه، ارزيابي كارايي، اثربخشي و صرفهاقتصادي بايد بخشي از فرايند عادي مديريت هر واحد تجاري در بخش عمومي و خصوصي باشد و مديران، بررسي عملكردها را بهعنوان يكي از مسئوليتهاي خود براي كنترل فعاليتها تلقي كنند و ارزيابي مستقل عملكرد مديران از طريق واحد حسابرسي داخلي يا حسابرسان عملياتي صورت میگيرد.
براساس استانداردهاي حسابداري دولتي ايالات متحده، صرفهاقتصادي و كارايي واژههايي مرتبط با يكديگرند و اظهارنظر حرفهاي جداگانه در مورد هر يك از اين دو مفهوم غيرممكن است. معمولاً حسابرسي عملياتي به اظهارنظر حرفهاي درمورد عملكرد كلي سازمان منجر نميشود و در نتيجه، اين استانداردها نيز حسابرس عملياتي را ملزم به چنين اظهارنظري نميكند، بلكه حسابرس عملياتي يافتهها و نتايج بررسيهاي خود را درمورد حدود و كفايت عملكرد گزارش ميكند.
اين گزارش همچنين شامل روش هاي خاص، روش ها و كنترل هاي داخلي است كه ميتوان آنها را به صورت كاراتر يا موثرتر بهكار برد.
از طرف دیگر حسابرسی عملیاتی در واقع شناسایی فرصتها برای افزایش اثربخشی و صرفه اقتصادی در اجرای روشهای عملیاتی هر سازمانی است.
سازمان پاسخگویی عمومی ( دیوان محاسبات امریکا)، حسابرسی عملیاتی، را "رسیدگی منظم به شواهد و مدارک یک سازمان دولتی، یک طرح، یک فعالیت یا یک وظیفه به منظور ارزیابی مستقل عملکرد آن تعریف کرده است." این نوع از حسابرسی اطلاعاتی را جهت ارتقای مسئولیت پاسخگویی دولتی و تسهیل تصمیمگیری توسط واحدهایی که مسئولیت نظارت و انجام اقدامات اصلاحی را بر عهده دارند، ارائه میدهد و شامل حسابرسی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادی است.
کمیته حسابرسی عملیاتی سازمان حسابرسی نیز معتقداست حسابرسی عملیاتی را، فرآیند منظم ارزیابی اثربخشی، کارایی و صرفه اقتصادی عملیات سازمان و گزارش نتایج ارزیابی همراه با پیشنهادهای عملی به اشخاص ذی صلاح برای بهبود عملیات می داند.
اجرای حسابرسی عملیاتی مشابه هر سیستم دیگر در عمل با موانع و مشکلات عدیدهای مواجه است که شناسائی این مشکلات برای اجرای درست حسابرسی عملیاتی پیش نیاز شروع کار است زیرا بدون شناسایی مشکلات و ارائه راهکارهای مرتفع کردن آنها، نمیتوان منافع زیادی از اجرای حسابرسی عملیاتی برای سازمان انتظار داشت. برخی از این موانع مثل چگونگی اندازهگیری کارایی و اثربخشی از ویژگیهای ذاتی حسابرسی عملیاتی هستند.
ناتوانایی حسابرسان در تعیین شاخصهای کارایی، اثربخشی و....: تهیه شاخص مناسب در حسابرسی عملیاتی (از جمله مشکلات موجود در اجرای حسابرسی عملیاتی) است به همین علت و چون تعیین برخی شاخصها و کمی کردن آنها بسیار سخت است باعث شده بسیاری حسابرسان در عمل حسابرسی داخلی و حسابرسی عملیاتی را یکسان تلقی کنند.
*عضو انجمن حسابداران ايران
35223