بلکه مستلزم در اختیار داشتن رویکردی است که از روزنه ای فراگیر، به وجوهی بنیادی تر از جوامع دست یابد، تا برنامه تعامل فرهنگی، به صورت هر چه منطقی تر و نافذ تر، بر پایه آنها استوار گردد.
دستیابی به این رویکرد ، موجب می شود تا دریافت ریشه های هر چه عمیق تر پدیده های سیاسی و فرهنگی جوامع تسهیل شود و برنامه¬هایی را برای روابط فرهنگی پیش چشم آورد که از لایه های سطحی و گذرایی چون افکار عمومی، به لایه¬هایی ژرف¬تر نفوذ کرده و پی¬آمدهایی ماندگارتر و موثرتر از خود بر جای بگذارد.
همانطور که می دانیم ، ظرفیت تصویر سازی یک کشور به عنوان یکی از منابع اصلی قدرت یک ملت، سابقه¬ای بسیار دیرینه دارد، که در هر عصر با توجه به زمینه¬های ارتباطی موجود ، شکلی خاص به خود می¬گرفته است. با توجه به زمینه -هایی چون عصر ارتباطات و برجسته شدن نقش و اهمیت فرهنگ در عرصه روابط بین الملل و جلو دار شدن قدرت نرم، کشف هر چه بیشتر نقش و پی¬آمدهای کاربرد فرهنگ و جایگاه آن در دیپلماسی فرهنگی از لوازم کار است.
قدرت نرم، چه در شکل رسمی¬ آن در دیپلماسی فرهنگی و چه در شکل مردمی آن در دیپلماسی عمومی، با فرهنگ عمومی سروکار دارد. اما به گمان ما، در بعدی راهبردی، بخش خاصی در فرهنگ عمومی جامعه مخاطب و خودی وجود دارد که می¬تواند جایگاه ، منبع، مقصد، محل وقوع و کاربرد دراز مدت قدرت نرم را اشغال کند ، این بخش تحت عنوان فرهنگ سیاسی شناخته می شود.
لازمه حضور در این میدان، قبل از هر چیز، آشنایی با مفهوم، ساز و کار و پدیده¬های فرهنگ سیاسی جوامع است. در واقع ، فرهنگ سیاسی در بردارنده باورها، ارزش¬ها، احساسات و نگرش¬های سیاسی یک جامعه است که نشان دهنده جهت¬گیری سیاسی مردم در راستای ابعاد گوناگون سیاست می باشد.
نقش فرهنگ سیاسی در شکل¬گیری نظام¬های سیاسی و رفتار سیاسی کشورها، از نیمه دوم قرن بیستم مورد توجه قرار گرفت. امروزه این مفهوم به عنوان رهیافتی بنیادین برای شناخت و پیش بینی شکل نظام¬های سیاسی و رفتار سیاسی کشورها از اهمیت بسیاری برخوردار شده است، رویکردی که در عصر جهانی شدن و کشف اهمیت و ظرفیت فرهنگ در عرصه روابط بین الملل ، نقش و وظیفه تعیین کننده¬ای در کاربرد قدرت نرم بر دوش دارد.
اگر قدرت سخت، در راستای ظرفیت تحمیل اراده خود بر اندیشه و عمل دیگران، بر زور تکیه دارد، و اگر نفوذ، به معنای ظرفیت کنترل و تعدیل نظرات دیگران، بر صرف وجود قدرت و پول تکیه داشته باشد؛ قدرت نرم، به عنوان سلاحی بسیار کارا، فراگیر و بدون تبعات منفی، بر جاذبه تکیه دارد که منبع آن ، ارزش های مشترک موجود در فرهنگ عمومی و بطور خاص در فرهنگ سیاسی است ، بنابراین به عنوان یک رویکرد ، نیازمند به شناخت مفهوم، ساز و کار و ظرفیت فرهنگ سیاسی و نقش آن در برنامه ریزی فرهنگی هستیم .
آنچه بیان شد ، انگیزه اصلی تدوین کتابی است که به سفارش اداره کل اروپا وآمریکا ی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و به همت جناب آقای محمد قالیباف خراسانی، به بازار کتاب عرضه شده است و به سوالات زیر پاسخ می گوید :
چرا نظام سیاسی برخی کشورها همواره به گونه¬ای خاص شکل می¬گیرد، و برخی دیگر دستخوش تغییر می¬گردد؟
چرا این تغییر، گاه دوام می¬آورد و گاه دوامی نداشته، و مجددا شکل قبلی احیاء می¬گردد؟ در این میان، در پشت صحنه تغییر یا ثبات، چه عامل یا عوامل مهم و تعیین کننده¬ای ممکن است از چشم ما مغفول و یا پنهان مانده باشند؟
چرا سیاستمداران جوامع مختلف به گونه معینی رفتار می-کنند، و به همین ترتیب، چگونه است که فرایندهای سیاسی در جوامع مختلف، به جهت گیری از پیش تعیّن یافته¬ای سوق می-یابند، و در صورت ایجاد تغییر، این تغییر در بسیاری موارد امری موقتی است، و مجددا به رفتار و مسیر قبلی رجعت می-کنند؟