نخستینبار شاید با خشکیدن دریاچه ارومیه بود که نگاهها به «بیآبی» در ایران جلب شد. وسعت آبی در شمالغربی کشور ایران درطول ٢٠سال نادیدهگرفتن، رفتهرفته پیش چشم مردم، کوچک و کوچکتر شد بود اما تبدیل آن به شورهزاری بزرگ تا جایی پیش رفت که زندگی دوباره «دومین دریاچه بزرگ آب شور دنیا» به خواستهای ملی بدل شود. درحالی که پیش از این مدام سهم حقابه از دریاچه ارومیه دریغ میشد، کشاورزی درحاشیه آن رگهایش را میخشکاند و چندین و چند سد راهرسیدن آب را به آن میبست، از آغاز دولت یازدهم کمیتهای ملی به راه افتاد تا برای خواست مردم تلاش کند و جان دریاچه را به آن بازگرداند. اکنون لبهای تشنه درياچه اروميه، اندکي مرطوب شده و همزمان اميد براي احياي آن بيشتر شده است.
حسن روحانی، رئیسجمهوری در روزهای گذشته با بازگشت نشانههای امید به دومین دریاچه بزرگ داخلی ایران، به این شهر سفر کرد و به مردم گفت: «چهارسال قبل به شما قول احیای دریاچه ارومیه را دادم و امروز خوشحالم که این دریاچه را زنده میبینم. اگر اقدامات این دولت نبود، امروز شما جای دریاچه ارومیه یک کویر خشک را میدیدید. سر ایران آذربایجان است. چشم زیبای این سر دریاچه ارومیه است. میخواستند این چشم زیبا را نبینند اما امروز شاهدیم که این چشم حیات خود را فریاد میزند.»
اکنون بیشتر از سهسال ازفعالیت «كارگروه ملي نجات درياچه اروميه» که با دستور مستقیم رئیسجمهوری و کمک جمعی از دانشگاهیان و متخصصان بهراه افتاد، گذشته است. دراین مدت، روندی که در دودهه توانسته بود ٨متر از عمق دریاچه ٥هزار کیلومتر مربعی بکاهد، متوقف شده و تأمین حقابه ازطریق بازکردن سدها و روانکردن رودها، کنترل کشاورزی بیرویه و کاهش برداشت از منابعی که دریاچه را تغذیه میکرد و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر، آن را به وضع تثبیت رسانده است تا جلوی خطرات ناشی از خشکیدن دریاچه گرفته شود و سرانجام نوبت احیا فرا برسد. حالا براساس نقشه راه این ستاد بناست امید به دریاچهای که ٩٠درصد آن خشکیده بود، بازگردد و دربرنامهای ١٠ساله دریاچه ارومیه جان دوبارهای بگیرد.
بسیاری ازمدیران باسابقه کشور درحوزههای مختلف معتقدند؛ مطرحشدن موضوع احیای دریاچه ارومیه درسال ١٣٩٢، حفظ این دریاچه را بهعنوان یکی از داراییهای محیطزیستی کشور درسطح مطالبات محیطزیست مردم سرزمین ما تبدیل کرده است؛ بهطوری که درطول دوره فعالیت این ستاد، مردمی که نجات دریاچه ارومیه خواستهشان بود، به تغییرات آن حساستر شدهاند؛ آنها پیگیرند که سطح تراز دریاچه چند سانتیمتر پس رفته یا بالا آمده، رنگش برای چه قرمز و سبز میشود و ستاد احیای دریاچه چه میکند و آیا توانسته به برنامههایش جامه عمل بپوشاند؟ گزارش پیشرو به این سوالها پاسخ میدهد، روند تغییرات وضع دریاچه ارومیه و خطرات ناشی از خشکیدنش را بررسی میکند و شرحی است بر آنچه بر دریاچه ارومیه گذشته و فعالیتهایی که در راستای پاسخ به مطالبه مردم برای احیای بزرگترین دریاچه ایران ازسوی کارگروه ملی نجات انجام شده است.
مروری بر آنچه خشکیدن دریاچه را رقم زد
روند نزولي افت سطح آب درياچه اروميه پس از دوران پرآبي آن ازسال ١٣٧٤شروع شد. ارقام ثبتشده نشان میدهد بهطور متوسط درياچه دراين ٢٠سال، ساليانه با افت ٤٠سانتيمتري مواجه بوده است. این میان بخشی از آنچه سرانجام در دریاچه ارومیه تبعات خود را نشان داد، به گردن «بحران آب» است؛ بحرانی که نهتنها ایران بلکه ١٤ کشور دیگر هم به آن دچارند. براساس يافتههاي گزارش موسسه منابع جهاني، از بين ٣٣ كشوري كه تا سال ٢٠٤٠ میلادی با شدید تنش آبي مواجه خواهند شد، ١٥ کشور درحوزه خاورمیانه و منطقه شمال آفریقا واقع شدهاند: ایران، بحرین، کویت، قطر، امارات، فلسطین، عربستانسعودی، عمان، لبنان، عراق، اردن، لیبی، الجزایر، سوریه و تونس. این موضوع درکنار تغییر اقلیم و عوامل انسانی مزید برعلت شد و وضع کنونی دریاچه بزرگ ایران را رقم زد. اکنون بيش از ٣٠ميليارد مترمكعب آب دریاچه نسبت به دورههاي پرآبي درياچه در دهه٧٠ شمسی از بين رفته و درياچه نسبت به تراز اكولوژيك خود با كمبود بيش از ١٢ميليارد مترمكعب آب روبهروست.
با توجه به عمق كم درياچه، افت ترازی که درطول ٢٠سال تداوم داشت، منجر به خشكي درصد قابل ملاحظهاي از سطح درياچه شده و بيش از ٣٠ميليارد مترمكعب از حجم آب آن در اثر تبخير و نبود منابع كافي آب از بين رفت. همزمان سطح درياچه نيز پسروی قابل ملاحظهاي داشته و ميزان خشكي درياچه در شهريورماه سال ١٣٩٣ به حدي رسيد كه قسمت جنوبي درياچه کاملا خشک شد.
با این همه دستاندرکاران طرح نجات دریاچه ارومیه، با بررسی علمی شرایط آن درسال ١٣٩٢ و تغییرات ١٨ساله تراز دریاچه تا آن سال، به این جمعبندی رسیدند که سهم عوامل انسانی در خشکشدن دریاچه ارومیه بیش از سهم عوامل طبیعی بوده است. یعنی اگر اقداماتی چون بهرهبرداری از ٣ سد درسال ١٣٨٩ اتفاق نمیافتاد، حتی با وقوع خشکسالی، وضع دریاچه ارومیه درسال ١٣٩٢ بهتر از شرایط واقعی آن میبود.
آمار بارش چه نشان میدهد؟
اگرچه آمار ايستگاههاي بارشسنجی حوضه آبريز درياچه اروميه نشان میدهد، ميانگين بارش حوضه در دوره آماري ٧٥-١٣٧٤ تا ٩٢-١٣٩١، نسبت به دوره آماري ٣١-١٣٣٠ تا ٧٤-١٣٣١، ١٨درصد کاهش پیدا کرده است؛ اما درکنار این عوامل، بررسيهاي كارشناسي دبيرخانه كارگروه ملي نجات درياچه اروميه، نشان میدهد علاوه بر كاهش ميزان بارش و افزايش دما که برسطح حوضه آبریز تاثیرگذار بوده، چالش جدی رعايتنشدن حد تعادل درمصرف آب بهويژه دربخش كشاورزي است.
اکنون بيش از ٧٠درصد منابع آب تجدیدپذیر حوضه توسط بخشهاي مختلف برداشت ميشود؛ درحالي كه برمبنای توصیه كميسيون توسعه پايدار سازمان ملل، حداكثر حد مجاز برداشت از اين منابع ٤٠درصد بوده و درعین حال برداشت ٣٠درصدي غيرمجاز باید كاهش پيدا كند و البته بهطور همزمان حقابه زيستمحيطي درياچه اروميه نيز تأمین شود. با این وجود، حدود ٥٧درصد از مصارف حوضه از منابع آب سطحي و مابقي ازمنابع آب زيرزميني تأمین میشود و بخش كشاورزي با مصرف ٨٩درصد از منابع آبي حوضه بزرگترین مصرفكننده آب در سطح حوضه است؛ درست شبیه اتفاقی که در دیگر حوضههای آبی کشور روی میدهد.
ضرورت راهاندازی کارگروه نجات
درحالی که مجموعه عوامل طبیعی و انسانی سرنوشت امروزی را برای دریاچه رقم زد و سازمان حفاظت محیطزیست درسال ١٣٨٠ نخستین هشدارها را درباره خشکشدن این دریاچه اعلام کرد اما جدی گرفته نشد تا اینکه خشکی دومین دریاچه شور جهان، سرانجام همه را بیدار کرد؛ چنان که نجات آن در سالهای زوالش، به مطالبهای ملی بدل شد و حسن روحانی نیز پیش از انتخابات ریاستجمهوری ١٣٩٢ ازبرنامههای جدی برای نجات آن خبر داد و ستاد احیای دریاچه ارومیه آغاز به کار کرد تا با روشی علمی، محیطزیستترین شعار دولت را عملی کند.
دولت تدبیر و امید بلافاصله پس از رویکارآمدن نخستین جلسه خود را با موضوع نجات دریاچه ارومیه برگزار کرد. سپس با تصویب هیأتوزیران، معاون اول رئیسجمهوری بهعنوان رئیس کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه و عیسی کلانتری، وزیر اسبق کشاورزی بهعنوان دبیر کارگروه و مدیر اجرایی آن منصوب شدند.
به دنبال این اتفاق مطالعات نحوه احیای دریاچه ارومیه آغاز شد؛ براین اساس، بيش از ٦٠٠ متخصص داخلي و بينالمللي مطالعات طرح نجات درياچه اروميه را ظرف ٦ماه به پايان رساندند و بعد از نهاييشدن طرح نجات، عمليات اجرايي احياي درياچه اروميه بهطور رسمی درتاريخ ٨ تير ١٣٩٣ با دستور رئيسجمهوری در سومين جلسه كارگروه ملي نجات درياچه اروميه آغاز شد. تغییر الگوی کشت، جلوگیری از ادامه برداشتهای غیرمجاز آب درحوضه آبریز دریاچه، توقف برداشت آب ازطریق حفر چاههای غیرمجاز، توقف سدسازی و مطالعات آن درحوضه آبریز دریاچه ارومیه، لایروبی رودخانههای موثر بر دریاچه و رهاسازی منابع آبی ذخیرهشده درپشت سدها ازجمله راهکارهای ارایهشده ازسوی متخصصان بود که کارگروه نجات برای رسیدن به هدف خود، آنها را به کار گرفت.
اکنون آخرین آمار وضع دریاچه پس از گذشت بیش از سهسال از آغاز عملیات نجات از این قرار است: تراز درياچه اروميه در ١٧ ارديبهشت سال ١٣٩٦ نهتنها كمتر ازسال ١٣٩٣ (سال شروع عمليات اجرايي) نيست بلكه به سطح ١٢٧٠,٩٩ رسیده است؛ یعنی تراز آب دریاچه ٢٩سانتيمتر نسبت به مدت مشابهاش بيشتر شده است. اگر طرح نجات درياچه اروميه اجرايي نميشد، اكنون چيزي به نام درياچه اروميه وجود نداشت؛ دلیلش واضح است، چون درصورت ادامه وضعيت گذشته تراز درياچه ١٦٠سانتيمتر ديگر هم كاهش مييافت و با اين ميزان كاهش ديگر چيزي از درياچه باقي نميماند.
ستاد احیا و نقشه راه
طی مصوبه هیأت وزیران در آبان ماه ١٣٩٣ براساس آن ٩٠ طرح اجرایی و ٢٧ راهکار توسط ٢١ دستگاه دولتی در سطح حوضه آبریز دریاچه ارومیه آغاز شد. بر اساس نقشه راه ستاد احیای دریاچه ارومیه اجزای مختلفی پیشبینی شد که اقدامات حفاظتی و برنامههای تجدیدپذیر در آن میگنجد. همچنین با توجه به اینکه حدود ٩٠درصد مصرف آب در بخش کشاورزی است برنامهریزی در این زمینه بیشتر بوده و مجریان کارگروه ملی احیای دریاچه ارومیه بر این باورند که اگر تنها ٤٠درصد صرفهجویی در این بخش اتفاق بیفتد، سالانه بیش از یکمیلیارد متر مکعب صرفهجویی خواهد شد.
با استناد به نقشه راه ١٠ ساله تدوینشده برای احیای دریاچه ارومیه و با هدف احیای اکولوژیکی دریاچه در سال ١٤٠٢، سالهای آبی ٩٤-١٣٩٣ و ٩٥-١٣٩٤ بهعنوان سالهای تثبیت شرایط دریاچه ارومیه و ممانعت از هر گونه تداوم کاهش تراز آن معرفی و هدفگذاری شدند.
همچنین براساس نقشه راه تکلیف شدکه روند کاهش تراز دریاچه ارومیه که از سال ١٣٧٤ و با شیب متوسط ٤٠ سانتیمتر در هر سال آغاز شده و تا سال آبی ٩٣-١٣٩٢ نیز ادامه یافته، متوقف شود.
اقدامات ضربتی برای بازگرداندن ضربان حیات دریاچه
با وجود ضرورت احیای دریاچه و برنامهریزی برای این هدف، در سهسال گذشته اقدماتی ضربتی برای بازگرداندن نبض دریاچه ارومیه انجام شد تا با جاریشدن امید، برنامههای بلند مدت هم کلید بخورد. نظارت دقیق بر برنامه مصارف ١٢ سد بزرگ حوضه آبریز دریاچه ارومیه در سالهای ١٣٩٣ و ١٣٩٤، تحویلندادن آب مازاد ورودی به سدهای حوضه آبریز به بخش کشاورزی، کنترل و نظارت شبانهروزی بر بیش از ٢٠٠ شق نهر سنتی روی رودخانههای حوضه در فصول غیرزراعی، آغاز عملیات اجرایی طرح بزرگ ٥ ساله کاهش ٤٠درصدی مصرف آب در بخش کشاورزی در ١١٥هزار هکتار اراضی پاییندست ١٢ سد بزرگ، کاهش ١٦درصدی تحویل آب به ١١٥هزار هکتار از زمینهای کشاورزی دشتهای میاندوآب، مهاباد، حسنلو، قلعهچای و صوفیچای تا کنون، لایروبی بیش از ٨٥ کیلومتر از رودخانههای آجیچای، قلعهچای و صوفیچای در استان آذربایجان شرقی، لایروبی بیش از ٦٠ کیلومتر از رودخانههای سیمینهرود، مهاباد، گدارچای، باراندوز و روضهچای در استان آذربایجان غربی، اتمام طرح اتصال رودخانه زرینهرود به سیمینهرود به طول ٢٥ کیلومتر با ٣,٥میلیون مترمکعب عملیات خاکبرداری در مدت زمان ٩ ماه (از اسفند ١٣٩٣ تا آبان ١٣٩٤)، رهاسازی ١٣٦میلیون مترمکعب از منابع آب ذخیرهشده در سدهای بوکان، ساروق و حسنلو در زمستان سال ١٣٩٣، رهاسازی ٤٤٠میلیون مترمکعب از منابع آب ذخیرهشده در سدهای بوکان، مهاباد، حسنلو، زولا و قلعهچای در زمستان سال ١٣٩٤ و همچنین رهاسازی ٣٧٠میلیون مترمکعب از منابع آب ذخیرهشده در سدهای بوکان، مهاباد، حسنلو، زولا و قلعهچای در زمستان سال ١٣٩٥ با هدف تغذیه پیکره آبی دریاچه ارومیه بعضی از این اقدامات هستند.
کشاورزی و کاهش ٤٠درصدی مصرف آب در حوضه آبریز
از این میان مهمترين مصوبه ستاد احيای درياچه اروميه كاهش ٤٠ درصدي مصرف آب كشاورزي از طريق سرمايهگذاري در افزايش بهرهوري مصرف آب كشاورزي از طريق روشهاي فيزيكي و ترويجي است؛ در این میان یکی از روشها از طریق انتقال آب با لولههای پلیاتیلنی از منبع تأمین تا سر مزرعه است. در حالی که در انتقال سنتی آب رودخانهها میزان هدررفت آب تا حد زیادی بالاست، اما بازده انتقال آب با لولههای پلیاتیلن در مقایسه با روش روباز و سنتی صددرصد بیشتر میشود. در سالهای ٩٣ و ٩٤ در مجموع ٤١٤ کیلومتر عملیات انتقال آب با لوله پلیاتیلن به اجرا درآمده و ١٢هزار هکتار از زمینهای کشاورزی شهرستانهای آذربایجان غربی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه واقع شده، تحت پوشش انتقال آب مدرن قرار گرفته است. در اجرای طرح انتقال آب با لوله پلیاتیلن به ازای هر یکهزار کیلومتر خط انتقال، ٣٠هزار هکتار از زمینهای کشاورزی واقع در حوضه آبریز تحت پوشش قرار میگیرد و اجرای ٧٠٠ کیلومتر خط انتقال آب با لوله نیز در حال مطالعه بوده که وارد فاز عملیاتی خواهد شد.
کانونهای ریزگردی که مدیریت شدند
براساس گزارشهای ستاد احیای دریاچه ارومیه، خشکشدن این پهنه آبی فاجعهای محیطزیستی به دنبال خواهد داشت و اقتصاد منطقه را تحتتأثیر قرار میدهد. عواملی که به آن اشاره میشود، ازجمله مواردی است که مقابله جدی با روند خشکی دریاچه را رقم زد. براساس شواهد ميداني موجود و همچنين تجارب حاصل از خشكي درياچههاي مشابه در سطح دنيا مانند درياچه آرال در آسياي مركزي، احتمال بروز طوفانهاي گرد و غبار نمكي در منطقه، بيابانزايي و ازبينرفتن عرصههاي طبيعي، احتمال گسترش بيماريهاي سخت و صعبالعلاج مانند بيماريهاي قلبي-عروقي، چشمي، ريوي، خوني و...، از بين رفتن اراضي و باغات كشاورزي و افزايش بيماريهاي دامي و ايجاد تغيير در شرايط اقليمي منطقه ازجمله تهدیدات خشکیدن دریاچه ارومیه است.
درباره این موارد که ضرورت احیای دریاچه را نشان میدهد، پیشتر مسعود تجریشی، مدیر دفتر برنامهریزی و تلفیق ستاد احیای دریاچه ارومیه عنوان کرده بود: «کشاورزان بالادست دریاچه ارومیه از سموم شیمیایی استفاده میکردند که پساب آن وارد دریاچه ارومیه میشود. اگر دریاچه خشک شود و طوفانهای نمک به هوا برخیزد، این عناصر هم همراه آن وارد ریههای مردم خواهد شد.»
به گفته او بروز انواع سرطان، آسیبهای چشمی و آسیبهای پوستی برخی از آثار خشکشدن دریاچه ارومیه است؛ همچنین انعکاس نور در دریاچه ٤,٥ برابر زمان آبدار بودن آن شده است، در بخش کشاورزی هم زمینها شور شدند، خاک حاصلخیزی خود را از دست داده و درختان مثمر در حال خشکشدن هستند، زنبور عسل در منطقه در حال نابودی است و مواردی از سقط جنین دامها هم گزارش شده است.
آبان ماه سال گذشته همچنین تجریشی از شواهدی در منطقه سخن گفت که نشان از تبدیل منطقه به بیابان داشت: «کانونهای گرد و غبار در حوضه دریاچه ارومیه شناسایی شدهاند که از دو سال گذشته مدیریت آنها را آغاز کردیم، تپههای ماسهای در منطقه جبل شکل گرفته و به صورت روزانه حرکت میکنند در حالیکه این منطقه سال ٧٨ پر آب بود و در سال ٩٢ خشک شد.» براساس سخنان این عضو ستاد احیای دریاچه ارومیه، ٧٤٧هزار نفر میتوانند تحتتأثیر کانون جبل قرار گیرند، ٥٨هزار هکتار اراضی باغی و زراعی در محدوده آن واقع شده است. از سوی دیگر در سال ٢٠٠٨ میلادی حرکت ٦٥٠ کیلومتری طوفانهای نمک در دریاچه آرال اتفاق افتاد، پدیدهای که به گفته مجریان ستاد احیا اگر این در مقیاس ایران رخ دهد، میتواند طوفانهای نمکی را از تبریز تا نزدیک تهران منتقل کند.
اگر کارگروه نجات نباشد
باوجود تلاشهای همهجانبه دولت یازدهم برای نجات دریاچه اما اگر در دولت جدید کارگروه و فعالیتهای آن متوقف شود یا پیشرفت پروژهها در آینده مطابق برنامههای کارگروه ملی پیش نرود، دور از انتظار نیست که با کاهش میزان رطوبت خشکیهای اطراف دریاچه، کانونهای تولید گردوغبار توسعه یابند و فعالانه وارد عمل شوند. همچنین کاهش رطوبت خاک با بیابانزایی و پیشروی تپههای شنی همراه خواهد بود؛ روندی که در اثر آن نواحی بیشتری غیرقابل سکونت شده و مهاجرت در ابعاد وسیع را در بر دارد. از دیگر سو با افت کیفیت آبخوانها هم بسیاری از منابع آبی منطقه کیفیت خود را از دست داده و عملا بدون استفاده رها خواهند شد. همچنین استفاده از آب با املاح بالا، کشاورزی و دامپروری منطقه را از میان خواهد برد و تمامی این عوامل شیوع انواع بیماریها را رقم میزند و اکوسیستم منطقه را غیرقابل سکونت خواهد کرد.
درسال ١٣٩٦ به قطع اگر روند مثبت گذشته دنبال شود خبرهای خوبي را از درياچه اروميه خواهیم شنید؛ چرا که نخستين منبع جديد آب پيشبيني شده براي درياچه اروميه در سال جاري ١٩٠ ميليون مترمكعب خارج از حوضه با سرمايهگذاري حدود ٤٣٠ ميليارد تومان به از طريق رودخانه گدارچاي منتقل خواهد شد. در ضمن طرح انتقال آب از سد سيلوه در سال ١٣٩٥ تكميل و با آغاز آبگيري اين سد، نخستين منبع آب جديد احياي درياچه اروميه در سال ١٣٩٦ به اين درياچه سرازير خواهد شد. از سوی دیگر تا پايان سال ١٣٩٥، ظرف سه سال ٦٢٠ ميليارد تومان در طرح انتقال آب از طريق تونل ٣٦ كيلومتري به درياچه اروميه هزينه شده است و طبق برنامهريزيها در ١٣٩٨ اين طرح با هدف انتقال ٥٧٠ ميليون مترمكعب آب به درياچه اروميه به بهرهبرداري خواهد رسيد. همچنین تا پايان سال ١٣٩٥ ظرف سهسال براي طرح نجات درياچه اروميه بالغ بر ١٨٢٠ ميليارد تومان هزينه شده است كه ٨٢٠ ميليارد تومان از محل صندوق توسعه ملي و براي دو طرح انتقال آب بوده و مابقي در راستاي افزايش راندمان آبياري در مزارع كشاورزي و ورود تكنولوژيهاي جديد كشاورزي به حوضه آبريز درياچه اروميه بوده است.
47234