خانم راننده آژانس مقابل میلیونها چشم که به تلویزیون خیره شدهاند و صدها نفری که در سالن حضور دارند، با افتخار صدایش را صاف میکند و میگوید قبل از ازدواج واقعیت خلق و خویش را از همسرش پنهان کرده، پس از آن که فرزند پسری به دنیا آورده، جایگاهش در زندگی تثبیت شده، اخلاقش را برای شوهر و خانوادهاش عیان کرده. مجری برنامه با رضایت از این کشف حیرتانگیز، میگوید رقیبی برای این خانم وجود ندارد و هدیه حامی برنامه را به خانمی میدهد که با لبهای خندان، از فریبکاری و تقلبش میگوید. این همه «دورهمی» نیست. در برنامه قبلی با موضوع بدقولی، زوج جوانی روی سن آمدند و هر دو لبخندزنان از بیتوجهی مرد به زمان و وعدههایش گفتند. مردی که حتی به خواهرهایش دروغ میگوید و سستی و بدعهدیاش را همراه همسر جوانش به یک امر عادی تقلیل میدهد. «دورهمی» قرار است الگوسازی کند؟ قرار است درباره فضائل اخلاقی حرف بزند و جامعه را نسبت به بحرانی که گریبانگیرش شده، بیدار کند؟ با این شیوه؟ با جایزه دادن به فردی که اشتباهها و ضعفهای اخلاقیاش را با غرور فریاد میزند؟ نه در برابر اعضای خانوادهاش، در برابر میلیونها ایرانی که پای برنامه نشستهاند. هزارها نوجوان و کودک و زوجهای جوان که جناب مهران مدیری و شبکه نسیم در قالب انتقاد اجتماعی و طنز، انبوهی اطلاعات ناقص و رفتارهای اشتباه به آنها میآموزند. گیریم بخشی از جامعه دچار بلاهتاند و فراموش کردهاند که به هر رذیلتی نباید مفتخر بود. آیا مهران مدیری در یکی از پربینندهترین برنامههای تلویزیون باید با لبخند درباره جزئیات بدعهدیها و تقلبهای افراد صحبت کند؟ این گونه باید مخاطب جذب کرد؟ این گونه باید جامعه را نسبت به سقوط در پرتگاه بیاخلاقی هشیار کرد؟ «دورهمی» مصداق همین سقوط دردناک و پرشتاب است.
مهران مدیری به عنوان یکی از چهرههای موفق طنز تلویزیون، این روزها با خود و مردم چه میکند؟ موضعگیریهای نادرست علیه دولت را با جمله کلیشهای «من اهل سیاست نیستم» پنهان میکند و هر بار در رسانهای که منتقد جدی دولت و رئیس جمهور است، طوری دو پهلو حرف میزند که گویی همواره منتقد وضع موجود و زبان مردم سرزمینش بوده. در حالی که حتی دوستداران دو آتشه او میدانند که مدیری هشت سال پیش، هرگز از دولت و رئیس جمهور انتقاد نکرد. هرگز درباره مطالبات مردمش سخن نگفت. آرام و در حاشیه به ساخت مجموعههایی پرداخت که نه نوآورانه بودند نه موفق. اما به خاطر محبوبیت سازندهشان کم و بیش دیده میشدند. بازگشت او به تلویزیون، برای مخاطبان این رسانه، اتفاقی مبارک است. اما «دورهمی» چیزی نیست که از مدیری انتظار میرود. آیتمهای نمایشی آن هر روز ضعیفتر شدهاند، میهمانهایی که روبروی آقای مجری مینشینند معمولا کمتر صاحب جایگاهی ویژه و اعتبار قابل توجه حرفهای هستند و آنچه مشخص است این که «دورهمی» رو به نشیب است تا فراز. همه اینها آقای ستاره طنز تلویزیون را در موقعیتی سخت قرار داده، موقعیتی که تماشایش برای ما ناظران جذاب نیست. دوست نداریم یکی از ستارههای تلویزیون را دستاویز جدالهای سیاسی ببینیم، این که او برای تامین نظر مدیران شبکه نسیم، به هر رفتاری تن میدهد، غمگینمان میکند. مدیری در این ماهها، بدون توجه به افکار عمومی و انتقاد رسانهها، سعی کرده ژست همراهی با مردم را بگیرد. جالب است این همراهی هیچگاه شامل گروه و قشر و تفکری نشده که در انتخابات 29 اردیبهشتماه، قانونی، رسمی و شفاف مواضعش را اعلام کرد و اتفاقا از داشتن تریبون در تلویزیون محروم است. او همیشه آن سو ایستاده بوده. نه در کنار مردم که در کنار مدیران تلویزیون که برای رئیس جمهور قانونی کشور خط و نشان میکشند. حاصل این اتاق فکر و این حملههای مغرضانه، برنامهای است که تماشایش هر صاحب فکری را آزرده میکند و دل به حال مردمی میسوزاند که برای گرفتن صله از شبکه نسیم حاضرند خطاهایشان را با افتخار عیان کنند. گویا مدیران تلویزیون به دلیل اشتغال به اموری مهمتر از اخلاق، فراموش کردهاند دین اسلام آموزههای بسیار درباره پنهان کردن گناه و خطا دارد. برای حسن ختام این جمله را با هم بخوانیم و کمی تدبر کنیم که این روزها، فرصتی برای اندیشیدن است.
امام علی (ع) فرمودهاند: «آنکس که ادب بر او تحمیل شود و تربیت، نفس سرکش او را مهار کند گناهان او کم میشود. برعکس، آنکس که ادب و تربیت را کمتر بپذیرد گناهانش بسیار خواهد بود.»
5858