«با صبر زندگی» مستندی داستانگو است که برخلاف بیشتر مستندهای بحران که آغاز و پایانی ندارد و تنها به روایت و نمایش رنج مردمان درگیر در جنگ های سوریه، عراق و... منحصر میشود ابتدا و انتها و فراز و فرودی دارد. این مستند در وهله اول اساسیترین مولفه یعنی هدفمندی را در نظر گرفته و بعد براساس آن دست به روایت یک اتفاق زده است. پرداختن به یک رویداد و اتفاق مشخص و یا عملیاتهای نظامی میتواند مستندهای بحران را به صورت هدفمندتری در برابر مخاطبانش عرضه کند. درواقع مخاطبی که بارها تصاویری از رنج و مقاومت این مردمان را دیده برای یک فیلم مستند نیاز به روایتی بیش از تدوین مجموعهای از تصاویر آرشیوی دارد، نکتهای که در «با صبر زندگی» به خوبی شاهدش هستیم.
کارگردان به محل واقعه رفته و قرار است از یک اتفاق که در آن اسرای دو شهر سوریه با اسرای تروریستها مبادله شوند، فیلمبرداری کند. این اتفاق به صورت یک نگاه مستمر در سه شبانه روز با زمانهایی که روی تصویر اعلام میشود به روایت درمیآید. این اعلامِ زمانی هوشمندی دیگری است که میتواند به قدرت تاثیرگذاری آنچه که مخاطب از طریق راوی میشود و تصاویری که میبیند، بیفزاید. ضمن اینکه مستند را از پراکندگیهای معمول درآورده و به مخاطب هم نوعی اطمینان میدهد.
تصاویر موازی در هنگام روایت حادثه مورد نظر از مردم که منتظر خانوادههایشان هستند و اسرای داخل اتوبوسها میتواند مخاطب را همچنان کنجکاو برای تماشای مستند نگه دارد و این انتظار عنصر نایابی است که در بیشتر مستندهای حوزه بحران دست کم گرفته میشود چراکه مخاطب از همان ابتدا با انبوه تصاویری مواجه میشود که خط سیر مشخصی ندارد.
کادرهای بسته از معصومانه های کودکان که گاهی چهرهشان لبخند و گاهی سوال دارد و تصاویر بسته و از نزدیک از صورتهای پر از زندگی در کنار تصاویری از اتفاقی هولناک و آتش و خون و ویرانگی، همه به درستی در کنار هم چیده و تدوین شدهاند. به ویژه اشاره به جزییات ماجرا مثل گرسنگی اسرا و اینکه بعضی کودکان به خاطر یک چیپس جانشان را از دست دادهاند مصادیقی است که خود به خوبی توانسته از توصیفهای اضافی بکاهد و مخاطب را با فضای واقعی آنچه که در سوریه رخ میدهد مواجهه سازد.
نور و کیفیت تصاویری که به خصوص از نزدیک تر گرفته شده اند، نماهای نزدیک مدیوم و کلوز، گاهی آنقدر گویاست که نیازی به روایت راوی نیست و البته که حضور راوی در این لحظه ها مثل دانای کل عمل میکند.
در نماهای پایانی فیلم پس از واقعه انفجار انتحاری، دوباره کودکان ظاهرا مشغول بازی را میبینیم که بازی بزرگان و نقشهای بزرگان را به دوش میکشند. تصاویر بازی رزم و جنگ و به اسارت گرفتن تروریست مهاجم توسط کودکان از گویاترین نتایج پس از اتفاق مستند است.
اینجا دوربین کودکان و شوخیها و بازیهایشان را دنبال میکند و به مخاطب نشان میدهد که کودک جنگ در بازی هایش یاد میگیرد دیگری را تروریست خطاب کند.
57243