در مورد سود تسهیلات بانکی که رقم نسبتاً بالایی در بودجه دولت است، پرداخت یارانه توجیهی ندارد، چون باید قانون بانکداری بدون ربا اجرا شود. در بانکداری بدون ربا هم فرض بر این است که بهره وجود ندارد که درصدی از آن را دولت برای کمک به تولیدکننده بپردازد. آنجایی که دولت برای کمک به تولیدکننده مابهالتفاوتی پرداخت می کند درواقع بهره به صورت یکی از عناصر هزینه مطرح است و دولت درصدی را پرداخت می کند تا هزینه پایین بیاید و تولید مقرون به صرفه شود. در حالی که در بانکداری بدون ربا این عنصر از جنس هزینه یعنی بهره وجود ندارد و مابهالتفاوت درآمد از هزینه، سود است.
براین اساس هیچ دلیلی وجود ندارد که ما به کسانی مابهالتفاوت نرخ سود پرداخت کنیم. چون سود کالا و خدمات در بازار به صورت عملی باید تعیین شود. به عنوان مثال اگر کسی در بازار سود فعالیتش 18 درصد تعیین شود هیچ دلیلی ندارد ما به او وام 12 درصدی پرداخت کنیم و دولت مابهالتفاوتش را از بیتالمال به او بدهد.
از سوی دیگر، اگر پولی 7 درصد در بازار بازدهی دارد، چرا باید با نرخ 12 درصدی پرداخت شود؟ پس باید بازدهی واقعی تعیین شود. به هر صورت اگر بانکداری بدون ربا انجام شود لازم نیست در هر سال بیش از 1250 میلیارد تومان یارانه سود از سوی دولت پرداخت شود.
چرا که قانون عملیات بانکی بدون ربا،قانون است و باید این قانون اجرا شود. معنای نرخ بهره این است که به آنچه که بانکها میپردازند به چشم وام نگاه میکنیم و وقتی که وام وجود دارد، بهره هم هست. در قانون بانکداری بدون ربا وام نباید وجود داشته باشد. وامی هم اگر هست قرضالحسنه است که حساب آن جدا است.
آنچه که برای سرمایهگذاری مطرح است، مشارکت در سرمایهگذاری است و بهره نباید وجود داشته باشد. در واقع سود، بهره نیست. متأسفانه در نظام ما علیرغم این که قانون، قانون مترقی است عملاً هم نظام بانکی و هم دیگران همان محتوای نظام ربوی را در ظرف با نکداری بدون ربا ریختهاند و استحاله کردهاند.
در واقع تلاش برای کاهش نرخ سود با شعار کمک به سرمایه گذار درست نیست چرا که هیچ سرمایهگذاری دلش نمیخواهد نرخ سود پایین بیاید. آن چه به نام سود پایین آورده شده، بهره است و این نقض غرض است. این ایراد روش شناسی هم به کسانی که معتقدند نرخ سود باید از نرخ تورم بالاتر باشد تا بازدهی مثبت شود وارد است که آنی که در ادبیات متعارف مطرح است، مقایسه نرخ بهره با نرخ تورم است نه نرخ سود با نرخ تورم و جایگزینی نرخ سود با تورم با این استدلال که در دیگر جاهای دنیا نرخ بهره کمتر از تورم است یا تورم بیشتر از نرخ بهره است، بیمعنی است. پس در ایران نرخ سود باید بیشتر از تورم باشد. نرخ سود هم ربطی به تورم ندارد به خاطر این که ما در دوران تورمی درآمدمان متورم است، هزینههایمان هم متورم است، مابهالتفاوت آن، که سود است، سود مقدم شده است و سود، تورم را هم در بر دارد.
عضو هیات علمی دانشگاه تهران