یادداشت زیر به قلم "حسین فرخی" نویسنده و کارگردان سینما، تئاتر و تلویزیون در مورد مطلب‌ دکتر بلخاری تحت عنوان "به فقها حق می‌دهم هنر میل به ابتذال دارد" مورخه 23/3/89 درج شده است.

جناب آقای دکتر بلخاری نمی‌دانم شما در کجای قصه هنر ایستاده‌اید که از دیدگاه‌تان به فقها حق می‌دهید و معتقدید که هنر میل به ابتذال دارد؟

پژوهشکده فرهنگستان هنر قطعاً باید جایگاه اندیشمندانه‌ای داشته باشد و بیان این نوع فرافکنی در شرایطی که هنر همواره مظلوم بوده و هست و در زمانه‌ای که آرام آرام دارد تبدیل به یک ابزار تمام عیار سیاسی می‌شود از کجا سرچشمه می‌گیرد؟

تعریف شما از ابتذال چیست؟ اگر شما بر این باورید که چیزی به نام فلسفه هنر اسلامی وجود ندارد چگونه و براساس کدام باور و اندیشه نسبت هنر و ابتذال را محک زده‌اید و به فقها حق می‌دهید که از قول آنها نقل کنید که هنر میل به ابتذال دارد؟

در تمامی مبحث مورد نظرتان هم تنها به نمونه‌هایی اشاره کرده‌اید که مرتبط با محدودیت‌های شرعی اسلام برای پاره‌ای از هنرها مثل مجسمه‌سازی، تصویرگری و موسیقی است.
دوست عزیز و نظریه‌پرداز، میل به ابتذال می‌تواند در همه چیز جریان داشته باشد و محدوده‌ای ندارد، حتی در فلسفه و فقه هم می‌توان آن را مشاهده کرد. مگر این همه روایت و حدیث جعلی ریشه در دروغ، تزویز وریا و در نهایت نوعی ابتذال ندارد؟

به نظر می‌رسد ذات هر چیزی مثل فقه و فلسفه و جامعه‌شناسی و علوم دیگر و حتی هنر فی نفسه دارای ارزش‌های متعالی است و اگر صاحبان این عرصه‌ها میل به ابتذال داشته باشند، می‌توانند با خلق آثارشان در این وادی حرکت کنند، هنرمند هم همین‌طور است، هنرمندی که دارای باور و اندیشه نباشد به سمت خلق آثار مبتذل حرکت می‌کند. اما هنر فی نفسه میل به ابتذال ندارد. باید حساب هنرمند را از هنر که ذات متعالی دارد جدا کرد.

در نظرات سیاست‌مداران و اندیشمندان و رهبران اسلامی هنر همواره جایگاه ویژه‌ای داشته و دارد و مورد تعریف و تمجید قرار گرفته است و به عنوان یک پدیده الهی از آن تعریف می‌شود و حال تأکید شما روی این معنا که هنر میل به ابتذال دارد با کدام شاخص قابل ارزیابی است.

حضرت امام (ره) در فرازی از دیدگاه‌شان درباره هنر می‌فرمایند «هنر در عرفان اسلامی ترسیم روشن عدالت و انصاف و تجسم تلخ‌کامی گرسنگان مغضوب پول و قدرت است، کجای این تعریف رگه‌هایی از میل به ابتذال را در خود جای داده است»؟

نظریه‌پردازی درباره هنر کار ساده‌ای نیست و حکم کلی صادر کردن نیز جایگاهی در عرصه پژوهش ندارد. هنر میل به کشف و شهود، میل به فدایی شدن و در نهایت میل به تعالی انسان دارد و کارنامه هنر در ایران زمین وقتی با عرفان و معرفت اسلامی توأم می‌شود قطعاً جایگاه متعالی‌تری خواهد داشت. 

منبع: بدون منبع